تیر 1400

احساس من درباره بهبودی می تواند مرا در پیشرفت واقعی ام به خطا بکشاند، همان طور که راهنمایم به من یادآوری می کند، اگر من اشتباهات جدیدی مرتکب می شوم بدان معنی است که در حال رشد و قبول ریسک های لازم هستم . ... ادامه مطلب

قدرت ویرانگر اعتیاد آنقدر زیاد بود که حتی برای تهیه و مصرف مواد مخدر ، از خوردن و آشامیدن خودم را محروم می کردم تا بتوانم با اندک پولی که داشتم ، مواد تهیه کنم و مصرف نمایم ، خیلی از شب ها گرسنه می خوابیدم . ... ادامه مطلب

من در گذشته ام اسیر شده بودم و می توانستم ببینم که هیچ راه فراری ندارم، جاده ای که اعتیاد مرا به سوی آن می برد به طور اجتناب ناپذیری به یک دام و ہن بستی که پر از وعده های دروغین اعتیاد بود رهسپار کرده بود. ... ادامه مطلب

دیگر از انزوا و تنها بودن و منیت معتادگونه خبری نبود ، فرآیند از من تبدیل به ما شدن ، را به مرور زمان طی کردم و اکنون 3 سال و هفت ماه است که ، دور از مصرف هر گونه ماده ی مخدری هستم . ... ادامه مطلب

در این دوران بود که از خدا خواستم که به من کمک کند ، تا فقط بتوانم زنده بمانم البته زندگی و پاک ماندن از یکدیگر جدا نیستند، مصرف نوعی مرگ است، این تراژدی غرور و اعتماد به نفسم را از بین برده بود و من را به زانو در آورده بود. تجربه ی به ... ادامه مطلب

راهنمایم بیشترین کمک را در مسیر بهبودی توانست به من اهدا کند و مرا به انسانی دیگر تغییر داد ،الگوی بهبودی من ، راهنمایم است ، چیزهایی که باعث شده اند من پیام بهبودی را دریافت کنم ؛ اولاً ایمانی که به خداوند داشتم و ثانیاً رفتارهای راهنمایم بود ، زیرا می دیدم که همیشه در حال انجام کارهای نیک است ، اینها باعث شدند که باور کنم که همه چیز گذرا است و تغییر برای من نیز ممکن است. ... ادامه مطلب