خستگی معتاد,روزهای پاکی معتاد,فریب یک بار مصرف,گرسنگی اعتیاد,عصبانیت معتاد

خستگی، عصبانیت، گرسنگی، تنهایی

خستگی معتاد,روز پاکی معتاد,فریب یک بار مصرف,گرسنگی اعتیاد,عصبانیت معتاد

با سلام 

اسم من عباس و یک معتاد هستم .من مدت طولانی است که خواننده ی پی گیر مجله ی پیام بهبودی هستم و تنها دلیل نوشتن این نامه این بود که من هم سهم خود را در بقای این نشریه انجام داده باشم .

این تجربه را به دوستان تازه واردی که روزهای اول پاکی خود را سپری می کنند. تقدیم می کنم زیرا ما فقط با ایثار آن چه که داریم می توانیم پاک بمانیم من هم خدا را شکر می کنم که امروز و تا این لحظه پاک هستم منی که مدت طولانی کارتن خواب بودم و قدرت تفکر و زندگی کردن از من گرفته شده بود و هیچ چیز و هیچ جایی برای زندگی نداشتم ولی امروز با کمک انجمن معتادان گمنام دارای شغل خانواده و دوستان زیادی که به من کمک می کنند شده ام. آرامش دارم و احساس می کنم که در این دنیا دقیقا همان جایی هستم که باید باشم از زندگی ام راضی هستم و از آن لذت می برم و همیشه حضور خداوندی بخشنده و مهربان را حس می کنم و دیگر احساس تنهایی بی کسی، یاس، خود کم ،بینی ،قربانی بودن و اضافی بودن در این دنیا را ندارم و برعکس احساس تعلق به زندگی و کار و خانواده پیدا کرده ام. وقتی تازه به برنامه آمده بودم به من گفتند که باید یک چیز را تغییر دهی ،گفتم چطور و چه چیزی را باید تغییر دهم گفتند تو می توانی فکر خود را تغییر دهی تا به تبع آن زندگی ات تغییر کند و روزگار خوبی داشته باشی، همان طور که ما داریم با آمدن به جلسات راهنما گرفتن قدم کار کردن خدمت کردن و در اختیار قرار دادن آن چه که می یابی به دیگران همه چیز در اطراف تو تغییر می کند. ما هم همین کارهای ساده را انجام داده ایم هر زمان که وسوسه ی مصرف مواد مخدر پیدا کردی از تمام ابزار برنامه استفاده کن، با یک دوست بهبودی تماس بگیر، آن را بیان کن و خودت را با جمله ی یک بار مصرف اشکالی نداره فریب نده اگر واقعا این طور بود لازم نبود ما بعد از بار اول مصرف هزاران بار دیگر مصرف کنیم.

چون “سعی در کنترل مصرف یک ماده مخدر یعنی درگیر شدن در یک امر محال .”من گوش کردم و تا الان هم انجام داده ام. کارم را در برنامه با شناختن احساساتم آغاز کردم من بیماری دارم که مزمن پیش رونده و بسیار حیله گر است. در هنگام تنهایی، گرسنگی، خستگی و عصبانیت و…. خلاصه در همه حال به من می گوید برو مصرف کن تا مشکلت حل شود در صورتی که دروغ می گوید و این دروغ گویی او را من بارها تجربه کرده ام با قطع مصرف مواد مخدر احساس کردم چیزی گم کرده ام و هر زمان که به این احساس بها می دادم حالم بدتر می شد ولی هر وقت که از ابزار برنامه استفاده می کردم، راحت می شدم راه کارهایی مثل تلفن به یک دوست ،بهبودی خودم را به یک جلسه رساندن صحبت با راهنما خدمت کردن کمک کردن در برقراری جلسات دعا کردن و ارتباط با خداوند مهربان احساس موقتی وسوسه را در من از بین می برد. خستگی معتاد,روز پاکی معتاد,فریب یک بار مصرف,گرسنگی اعتیاد,عصبانیت معتاد

گرسنگی :

من عادت کرده ام احساسات خود را در مدت طولانی با مصرف مواد مخدر کرخت کنم خیلی مواقع وسوسه می آمد و من با خوردن یک غذای خیلی ساده و یا حتی خوردن یک تکه نان آن را از بین برده ام و فهمیدم که گرسنه بوده ام خیلی جالبه بعد از آن متوجه شدم من قدرت تحمل گرسنگی را ندارم و همیشه و به موقع باید غذا بخورم در اوایل افراط کردم و خیلی چاق شدم یک صد كيلو ولى الآن تقریبا متعادل شده ام.

عصبانیت :

 قطع مصرف مواد مخدر مرا به انسانی عصبانی تبدیل کرد و تحملم را کم کرده بود و باز هم در اثر عصبانیت وسوسه سراغم می آمد. تجربه ی من این است که در این لحظه بهترین کار، انجام ندادن کاری است و به جای درگیری با دیگران بهتر است خود را به جلسه ای رسانده و با اعضای دیگر مشارکت کنیم دنبال یک گوش شنوا گشتن به من کمک کرده سرانجام دامن زدن به عصبانیت احساس گناه برای من بوده و همیشه در گذشته برای رهایی از آن خودم را مجبور به مصرف می کردم و امروز هم اگر در حال عصبانیت کاری انجام دهم و خسارتی به بار آورم معلوم نمی شود که عاقبت به کجا می رسم! خستگی معتاد,روز پاکی معتاد,فریب یک بار مصرف,گرسنگی اعتیاد,عصبانیت معتاد

خستگی:

هر وقت خودم را بیش از حد خسته می کردم چه فیزیکی و چه فکری صبوری خودم را از دست داده و مقاوتم کاهش یافته و این خیلی خطرناک است. در این لحظات من سعی کرده ام راههای جدیدی برای استراحت کوتاه مدت بین ساعات کار پیدا کنم مثل به گوشه ای رفتن و دعا کردن یا در فضای باز نفس های عمیق کشیدن و یا حتی ده تا پانزده دقیقه خوابیدن بین روز و یک آبی به سرو صورت زدن من ناچارم برای دوری از وسوسه دست به یک سری اقدامات و ابتکارات مفید بزنم!

 تنهایی :

در اوایل پاکی و یا حتی در همین مقطع زمانی، هر وقت منزوی می شدم و در گوشه ای کز می کردم و در خلوت خود با بیماری ام تنها می شدم و یا حتی زمانی که در جمع بودم ولی خود را از بقیه جدا می دانستم و با آنها دم خور نمی شدم وسوسه به سراغم می آمد. در این مواقع بهترین کار برای من این بود که سرم را به کاری گرم کنم و یا خود را در جمع دوستان انجمن قرار می دادم و به جای فاصله گرفتن از آنها تقاضای کمک می کردم و در مورد اصول برنامه سؤال می کردم که چطور می توانم برای یک روز دیگر پاک بمانم و بتوانم از زندگی لذت ببرم یا اگر دوستان نبودند نشریات NA را می خواندم و خدمت می کردم چه در خانواده و یا در محل کار و یا در انجمن حتا با نظافت و جمع کردن ته سیگارهای دم جلسه. خستگی معتاد,روز پاکی معتاد,فریب یک بار مصرف,گرسنگی اعتیاد,عصبانیت معتاد

من خودم را در فعالیتهای انجمنی مشغول کرده و تا الان بدون خدمت نبوده ام و همیشه دنبال انجام نوعی از خدمت بودم که دیگران یا فراموش می کردند انجام دهند و یا آن نوع خدمت زیاد طرفداری نداشت مخصوصا نظافت محیط جلسات ،و خیلی از اوقات در گمنامی و بدون منت و همین احساس شادی به من می دهد و باعث احساس تعلق من به انجمن می گردد جالب است بدانید که از زمان احساس تعلق به انجمن همین احساس را نسبت به خانواده، محیط کار و شغل خود نیز پیدا کرده ام و مسئولانه تر رفتار می کنم و آرامش دارم . خستگی معتاد,روز پاکی معتاد,فریب یک بار مصرف,گرسنگی اعتیاد,عصبانیت معتاد

بیکاری:

 در مسیر بهبودی مشکلات زیادی داشتم با چهارماه پاکی هنوز هم کارتن خواب و خیلی اوقات گرسنه هم بودم هشت ماه هر روز دنبال کار گشتم، حتی به مدت دو ماه به صورت آبدارچی در مغازه ای با حقوقی بسیار کم کار کردم و پا روی غرورم گذاشتم و الان شغل مناسبی دارم پس انداز زیادی ندارم ولی با همین اندک مشغول جبران خسارت مالی هستم به خاطر خسارتهای فراوانی که قبلا زده ام مرا به سختی باور می کنند ولی مطمئنم شما به راحتی می پذیرید که من مشغول جبران خسارت هایم هستم.

این مشکلات باعث نشدند که من مواد بزنم چون یاد گرفته ام که با مصرف مواد مخدر مشکلات من هزاران برابر می شود تازه اگر زنده بمانم من تا الآن هر چه بیشتر خودم را در مسیر بهبودی و کارکرد دوازده قدم قرار داده ام بیشتر از احساس ناامیدی درد و رنج تنهایی غم و اندوه و رنجش ها فاصله گرفته ام و این تغییر بزرگی در زندگی ام بوده و به من اعتماد به نفس و شهامت درونی داده است.

از اول پاکی هدف هایم را ساده انتخاب کرده ام مثل یک روز پاک یا یک شغل مناسب و متکی به خود بودن و خیلی کارهای ساده ی دیگر همچنین سعی کرده ام در کارهایم نیت خیر داشته باشیم هر روزی که من کارهای ساده را با نیت خیر انجام داده ام بهترین و قشنگترین روزهای پاکی من بوده است من مسائل را سخت نگرفته ام و فقط سعی کردم که قدم صحیح را با مشورت راهنمایم بردارم و همین باعث آرامش تدریجی در زندگی ام شده چون NA یک برنامه ی تدریجی است. این را فراموش نکرده ام که من کامل نشده ام، مواد مخدر خیلی مکار و حیله گر است و منتظر لحظه ی مناسب است. از روابط با دوستان انجمن لذت می برم و به این باور رسیده ام که زندگی من باید دارای لحظه های شاد و زیبا و سخت و مشکل باشد و مشکلات هم جزیی از زندگی من هستند و پذیرش همین موضوع مشکلات را کوچک کرده و راحت تر زندگی می کنم خودم را برای خدمت هر روزه آماده کرده ام و از وجود خودم در این کره ی خاکی سپاس گزارم.

خستگی معتاد,روز پاکی معتاد,فریب یک بار مصرف,گرسنگی اعتیاد,عصبانیت معتاد

مجله پیام بهبودی پاییز 1386

خستگی معتاد,روز پاکی معتاد,فریب یک بار مصرف,گرسنگی اعتیاد,عصبانیت معتاد00

Views: 686

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!