کر و لال هم که باشیم پیام NA را می شنویم کر و لال هم که باشیم,پیام NA را می شنویم,بهبودی یک معتاد,معجزه بهبودی
دی
آنچه در ادامه می خوانید ماجرای بهبودی یک معتاد «کرو الال» در کلمبیا است که به رغم ناتوانی هایش، از طریق خدمت به NA توانست راهی برای پاک ماندن پیدا کند .
رائول در ابتدا ، توسط یکی از اعضای خانواده اش و با دمپایی به جلسه می آمد. وضعیت وخیمی داشت، بو می داد، «کر و لال» هم بود. با این حال گروه ما این فرد را در آغوش گرفت و ما از او خواستیم که باز هم در جلسات شرکت کند .
ما در شهر مدلین کلمبیا، هر سه شنبه و جمعه جلسه داریم و گروهمان «به من یاد بده چگونه زندگی کنم» نام دارد. رائول نه می توانست پیام ما را بشنود و نه می توانست مشارکت کند؛ ولی شگفتا که پس از مدتی کوتاه، به تنهایی و بدون کمک خانوادهاش، حضور مرتب در جلسه را آغاز کرد .
ما دقیقا نمیدانیم که او در چه روزی پاک شده است. فقط میدانیم که این اتفاق در ماه دسامبر» روی داده است. کر و لال هم که باشیم,پیام NA را می شنویم,بهبودی یک معتاد,معجزه بهبودی
گروه مادر آن روزها، شدیدا با کمبود خدمتگزار مواجه بود و فقط دو نفر در جلسه شرکت می کردند. با این حال، رائول از ابتدای حضورش حتی یک بار هم غیبت نکرد .
در آن دوره، یکی از اعضای ما به نام کارلوس، مسئول باز کردن درب جلسه بود. کارلوس در زندگی شخصی اش، مسئولیت های زیادی داشت و ادامه این خدمت برایش سخت شده بود. ولی کارلوس همچنان به خدمتش پای بند ماند تا رائول به مقطع هشت ماه پاکی رسید.
کر و لال هم که باشیم پیام NA را می شنویم
رائول از جنس خودمان بود و ما اشتیاق به خدمت را در رفتار و چهره اش میدیدیم. به همین خاطر، یک روز کارلوس کلید جلسه را به رائول داد و با زبان اشاره به او گفت که از جلسه بعد، چند دقیقه زودتر به اینجا آمده و درب را باز کند. کارلوس تمام وظایف و مسئولیت ها را به رائول توضیح داد و رائول که سرشار از تمایل بود به تمام آن حرفها گوش کرد و خدمت خود در NA را آغاز کرد.
او دو ساعت قبل از آغاز جلسه به اینجا می آمد؛ شروع به تمیز کردن، چیدن صندلی ها و درست کردن قهوه برای اعضا می کرد سپس جلوی درب می ایستاد و هر که وارد جلسه می شد را به گرمی در آغوش می گرفت.
در پایان جلسه سبد سنت هفتم را به گردش درآورده و سپس به اعضا قهوه میداد اما چیزی که هرگز نمی توانیم فراموش کنیم نحوهی برخوردش با تازه واردها بود؛ او مسئول خوش آمدگویی و بغل کردن تازه واردها بود؛ آه که چه زیبا آغوش خود را می گشود، آنها را در بغل می گرفت و جزوه ها را تقدیم می کرد.
چهرهای تازه واردها در آن لحظات نشان می داد که عشق را دریافت کرده اند؛ رائول پس از بغل کردن، با « زبان اشاره به آنها می گفت که دیگر مواد مصرف نکنند و باز هم به جلسه بیایند.
رائول هر سال در ماه دسامبر، جشن تولد می گرفت. تعداد زیادی از اعضای ناحیه ی ما در جشن تولد او شرکت می کردند؛ جلسه پر از امید می شد و همه با چشم خود شاهد وقوع معجزه بهبودی در فردی می شدند که نه میشنید و نه حرف می زند؛ در پایان جلسات نیز یک مهمانی برگزار می شد و همه اعضای حاضر با مقدار زیادی خوراکی پذیرایی می شدند .
رائول در تعداد زیادی از جلسات ناحیه و همینطور همایش های مختلف انجمن در کلمبیا شرکت کرد. او مردی محبوب در جامعه بهبودی کلمبیا بود و یک الگوی خدماتی برای بسیاری از اعضای ما به حساب می آمد.
هفت سال تمام درب جلسه را باز کرد و به عنوان یکی از اعضای خوشحال و مهربان شناخته می شد. اما آنچه در وی بیش از هر چیز دیگری مشاهده می شد، ایمانش به نیروی برتر بود. او هر روز صبح دعا می کرد و هر شب سپاسگزاری؛ او نمونه مشخصی از دعا وعمل بود.
کر و لال هم که باشیم,پیام NA را می شنویم,بهبودی یک معتاد,معجزه بهبودی
کر و لال هم که باشیم پیام NA را می شنویم
سرانجام رائول در ۵۴ سالگی و پس از ۷ سال و ۸ ماه پاکی بر اثر سکته قلبی درگذشت. در مراسم خاکسپاری اش تعداد پرشماری از اعضای خانواده و دوستان بهبودی اش شرکت کردند.
ما همیشه با خوشحالی و به نیکی از او یاد می کنیم چرا که او به ما یاد داد که بهبودی در هر شرایطی امکان پذیر است؛ حتی با ناتوانی جسمی !
او به ما نشان داد که خدمت، راهی برای بهبودی است و متعهد ماندن ما به خدمت کمک زیادی به رشد گروه خواهد کرد.
ما از رائول سپاسگزاریم که در جلسه مان را برای سالهای زیادی باز نگه داشت. در حال حاضر، تقریبا ۳۵ عضو به طور مرتب در جلسه ما شرکت می کنند و ماجرای رائول با شور و شوق فراوان از نسلی به نسل دیگر روایت می شود.
در پایان نامه ام می خواهم یک بار دیگر از رائول تشکر کنم و جملهای را به او بگویم؛ رائول عزیز، تو تا ابد پاک خواهی ماند. کر و لال هم که باشیم,پیام NA را می شنویم,بهبودی یک معتاد,معجزه بهبودی
مجله راه NA – نشریه بین المللی معتادان گمنام
اوریل 2018 – اردیبهشت 1397
Visits: 69
