پاک ماندن در شرایط سخت

پاک ماندن در شرایط سخت,روح و ذهن معتاد,نیروی مخرب اعتیاد,عضو NA بودن

این مشارکت را برای مجله  NAWAY ، زمانی می نویسم که به مقطع ۴۰ سال پاکی از مصرف هر گونه ماده ی مخدر ، نزدیک شده ام ؛ اما با مقداری خجالت ، این مشارکت را می نویسم، این زمان زیادی است، آن قدر زیاد که ، از زمانی که برای اولین بار پاک شدم تغییرات زیادی از جهات مختلف در زندگی ام رخ داده است.

روح و ذهن من که مانند پوسته سخت و کوچک یک صدف چروکیده شده است ، مثل قبل، دیگر برای امکانات و ایده های جدید قابلیت ندارند، اما همچنان تمایل به آنرا دارد ؛ مهم تر از آن اینکه من امروز به طور واقعی عشق را ابراز و دریافت می کنم.

اگر چه من در حال حاضر با نداشتن یک سرپناه شرایط سختی را پشت سر می گذارم، بی خانمان شده ام و در طی هشت ماه گذشته ، هر شب از هفته را در چهار گوشه شهر مشغول به شب کاری بوده ام. پاک ماندن در شرایط سخت,روح و ذهن معتاد,نیروی مخرب اعتیاد,عضو NA بودن

به کارهایی که مرتب و روتین نمی باشند، انجام این کارها آن قدر زیاد بوده است که من به طور کلی از جامعه و عضویت در NA جدا شده ام ، من یک ماه و نیم پیش توانستم به گروه خانگی خودم ملحق شوم، البته برای انجام این کار می بایست از خواب و پول به دست آوردن صرف نظر می کردم، تا بتوانم هر هفته آنجا باشم.

خیلی سخت است، این طور نیست؟ مطمئنا هست ؛ اما نه غیر قابل تحمل ، شرایط زندگی بعضی اوقات سخت و حتی خشن می شود، اما من به اندازه کافی زندگی کرده ام که این را بدانم و به آسانی بپذیریم، این مسلم و قطعی است که من بعضی چیزها را نمی توانم تغییر دهم.

آن چیزی که مرا نسبت به خودم دچار ناراحتی و شرمندگی می کند این است که با وجود سال ها پاکی من هنوز نمی توانم کارهای عادی زندگی خودم، مثل مسائل مالی ام را مدیریت کنم.

من حداقل دستمزد را به دست می آورم و شرایط مالی من بسیار ضعیف و اسفناک است، ارثی را که داشته ام را تلف کرده ام و آن را در چندین طرح پس انداز ناموفق هزینه کرده ام و تمام اینها نتیجه عملکرد ضعیف من در این مورد است.

من فرصت های یادگیری را از دست داده ام و خودم را برای بهتر شدن آماده نکرده ام، پاک بودن برای مدت زمان طولانی و تغییر نکردن از لحاظ مادی و مالی، این چیزی است که باعث شرم و پشیمانی من نسبت به خودم می شود.

در حالیکه خودم را برای جشن ۴۰ سالگی پاکی ام آماده می کنم، از یک طرف شکست هایم که بی شمار هستند در یک گوشم فریاد می کشند و از سوی دیگر موفقیت هایم که اندک و ناچیز هستند در گوش دیگری زمزمه می کنند.

یکی از اقوام به من می گوید که : من مصداق این جمله هستم که «پاک ماندن چه اهمیتی دارد و این فقط به خاطر شرایط من است، من می دانم که خیلی کمتر از چیزی هستم که می توانستم باشم.

از خودم این سوال را پرسیده ام که آیا من اصلا باید جشن تولد ۴۰ سالگی ام را بگیرم ؟ و دوباره از خودم این سوال را پرسیده ام که ، آیا من باید برای رسیدن به این مرحله مهم از زندگی باید تمام تلاشم را بکنم ؟ از سوی دیگر یک نیرویی با انگیزه بسیار قوی من را به سوی لغزش و همین طور کارهای نادرست شدید تری سوق می دهد.

اما هنوز پاک هستم و اینکه چطور هنوز در مقابل این نیروی مخرب تسليم نشده ام به خاطر دلایل زیر است:

سابقه داشتن هزاران روز پاکی و عادت داشتن به پاک بودن.

ادبیات ما که در جلسات می گوییم «من نیاز دارم باز هم به جلسه ای دیگر بروم» و با کمک کردن به یک تازه وارد برای یک روز دیگر پاک بمانیم.

دوستانی که از ۳۰ روز پاکی تا ۳۰ سال پاکی که من را می شناسند و تأثیر مهمی در پاکی و بهبودی من داشته اند و از صادق بودن با من ترسی ندارند.

به خدمت با نیت خیر که مرا هدفمند نگه می دارد .

به کار گرفتن قدم ها ،اگر نه هر روز شاید یک روز در میان.

جلسات NA ، جلساتی که من دوست دارم، جلساتی که من دوست ندارم، جلساتی که من به آنها دیر می رسم، جلساتی که از آنها زود خارج می شوم، دو هفته یک بار ، چهار بار در یک هفته، جلسات، جلسات، جلسات.

روح NA ، عضو NA بودن ، با نقاط ضعف و قوت

فقط برای امروز من می خواهم با به کارگیری اینها به مقطع پاکی (چهارده هزار و ششصد و ده روز) پاکی و بهبودی برسم!

پاک ماندن در شرایط سخت,روح و ذهن معتاد,نیروی مخرب اعتیاد,عضو NA بودن

نویسنده : (AJ-H)

پاک ماندن در شرایط سخت,روح و ذهن معتاد,نیروی مخرب اعتیاد,عضو NA بودن

منبع : مجله NAWAY سال 2017

 

 

Visits: 638

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!