خدمت بهبودی محور,اتحاد انجمن,دوستان بهبودی,قدردانی از پاک زیستن,در خدمت NA

خدمت بهبودی محور,اتحاد انجمن,دوستان بهبودی,قدردانی از پاک زیستن,در خدمت NA


خدمت بهبودی محور,اتحاد انجمن,دوستان بهبودی,قدردانی از پاک زیستن,در خدمت NA

خدمت بهبودی محور,اتحاد انجمن,دوستان بهبودی,قدردانی از پاک زیستن,در خدمت NA

انگیزه هر یک از ما برای خدمت طبعا متفاوت است. من اولین بار به انتخاب یک نفر دیگر وارد خدمت شدم. کسی به فکرش رسیده بود که اگر من در جلسه خوش آمدگو بشوم برایم خوب است، و این طوری شد که من یاد گرفتم تازه واردها را بغل کنم.

شش ماه پاکی داشتم که منشی یک جلسه خیلی کوچک شدم. این بار هم علتش اعتماد دیگران بود. احساس می کردم از این بابت بخت یارم بوده است. هنوز خوب نمی فهمیدم خدمت به حال من یا انجمن چه فایده ای دارد. خدمت بهبودی محور,اتحاد انجمن,دوستان بهبودی,قدردانی از پاک زیستن,در خدمت NA

دو سال از پاکی ام گذشته بود که برای خدمت در زندان شهرمان تأیید شدم ، راهنمایم اسم مرا برای این کار رد کرده بود ، و در این مسئولیت بود که فهمیدم خدمت کردن می تواند مرا پاک نگه دارد. من پانزده سال در این خدمت بودم، و چه بسیار روزهایی که دل و ذهن و تمام وجودم آکنده از درد سختیهای زندگی بود.

خدمت در زندان ، شاکر بودن را به من آموخت، و شاکر بودن باعث تمرکز من بر سایر اصولی روحانی ای شد که مرا در برنامه نگه داشت: همدردی، شفقت، صداقت با دیگران، گوش دادن، و شادمانی .

اما دیدن بعضی ها هم به من آموخت که در کار خدمت چه رفتارهایی مورد پسندم نیست. دیدم بعضی ها چگونه دیگران را آلت دست می کنند و در تلاش بیهوده برای سلطه، چه رفتارهای دیوانه واری از آنها سر می زند.

من شاهد حکم رانی بعضی از این افراد بر کمیته های خدماتی بودم، اما نه به این دلیل که کسی برای کمک حاضر نبود، بلکه به دلیل ناتوانی شان در دست بر داشتن از سلطه. دیدم که بعضی ها به هنگام خدمت در دوران بهبودی، چه عذابی از نقایص شان می کشند. یاد گرفتم که خدمتم بهبودی محور باشد، نه بهبودی ام خدمت زده.

من در NA یاد گرفتم که ما به دیگران میدان میدهیم و تشویق شان می کنیم، آگاهشان می کنیم که به آنها محتاجیم، و تک تک ما چیزی برای کمک به دیگران در چنته داریم. ما محاسن دیگران را تحسین می کنیم و تشویق شان می کنیم تا قابلیت هایشان را ببینند و بدانند که می توانند یاری رسان انجمن باشند.

ما از نظرها و پیشنهادها استقبال می کنیم، و از یاد نمی بریم که اتحاد انجمن با سعه صدر پایدار می ماند، نه با انحصارگری. یکی از راههای حفظ این نگرش در همه سطوح خدماتی، مشارکت در کارها در محدوده جلسات است. خدمت بهبودی محور,اتحاد انجمن,دوستان بهبودی,قدردانی از پاک زیستن,در خدمت NA

خود من هر چه از خدمت می دانم از اعضای جلسه خانگی ام یاد گرفته ام. دیگران هنگامی از رفتار و سلوک واقعی من آگاه می شوند که در مورد خودم مشارکت کنم، نه فقط در مورد اطلاعاتم از کارهای خدماتی. اگر من در جلسات بهبودی حاضر و فعال، و از حال و روز دوستان بهبودی ام آگاه نباشم، چه طور ممکن است دیگران مرا به چشم سرمشق و راهنما ببیند، نه کسی که فقط طوطی وار اطلاعاتی را نقل می کند؟

خدمتگزاران مورد تحسین من، همه صفاتی دارند که برای من جذاب است. برای شما شاید صفت های دیگری جالب باشد، اما من کسانی را تحسین می کنم که نرم خو هستند و دشواری ها را صادقانه با دیگران در میان می گذارند؛ کسانی که نه فقط به زبان، بلکه از ته دل می گویند نمیدانند یا راهش را بلد نیستند، اما راه حل را پیدا خواهند کرد.

کسانی که طبع طنز دارند و خودشان را زیاد جدی نمی گیرند؛ کسانی که بدون قضاوت اشتباه های دیگران را می پذیرند. کسانی که رو در رو حرف می زنند، نه پشت سر دیگران. کسانی که گوش دادن را بلدند و ذهن شان محدود نیست. معتادانی که به صفت فروتنی، شفقت، طنز، محبت، جست وجوگری، خودانگیختگی و لذت بردن از زندگی آراسته اند؛ و شاید مهم تر از همه، قابلیت بیان نرم و محبت آمیز مشکلات را دارند.

گاهی طرز بیان مشکلات از همه چیز مهم ترین است، و به قول معروف نرم زبانی بیشتر باعث جذب دیگران می شود تا تندی. من NA و عاشقانه در خدمت NA بودن را دوست دارم. نمی گویم خدمت کار مهمی نیست یا آسان است؛ اما وجد و احساس قدردانی از پاک زیستن در پرتو این اصول روحانی، هدف و امکانی برای رشد در راه معنویت در اختیار من قرار داده که هیچ یک را حتی در خیال نیز نمیدیدم.

 

خدمت بهبودی محور

خدمت بهبودی محور,اتحاد انجمن,دوستان بهبودی,قدردانی از پاک زیستن,در خدمت NA

منبع: مجله راه na

Visits: 661

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!