۱۷ سال در پورتوریکو,در حین بهبودی,خدمت در انجمن,سالگرد بهبودی

۱۷ سال در پورتوریکو,در حین بهبودی,خدمت در انجمن,سالگرد بهبودی


۱۷ سال در پورتوریکو

۱۷ سال در پورتوریکو,در حین بهبودی,خدمت در انجمن,سالگرد بهبودی

من ناامید، گیج و مبهوت و با انواع مشکلات فیزیکی و روانی وارد NA شدم سه سال آخر در کوچه و خیابان پرسه میزدم بدون این که چیزی به یاد آورم. پزشکان تشخیص داده بودند که من دارای جنون، اسکیزوفرنی و اختلالات روانی هستم و تصمیم گرفته بودند که مرا تا آخر عمر در بیمارستان نگه دارند زیرا آزادی من برای جامعه خطرناک بود.

پیام NA وقتی که هنوز در خیابان بودم به من رسید اعضاء NA مرا به جلسه ای بردند و به من گفتند که راه تازه ای برای زندگی وجود دارد و این که دیگر لازم نیست که من مواد مخدر استفاده کنم. پس از آن من در بیمارستان بستری شدم و کمیته ا&H در بخش مراقبتهای ویژه روانی که من آنجا بودم جلسه برگزار می کرد .

۱۷ سال در پورتوریکو,در حین بهبودی,خدمت در انجمن,سالگرد بهبودی
یکی از اعضاء NA مرا باور کرد و در من متوجه چیزی شد که خود من تشخیص نمی دادم. او مرا به جلسه 1&H که در آن مرکز برگزار می شد برد. در آنجا پیام یکی دیگر از اعضاء را شنیدم که می توانستم قسم بخورم که داستان زندگی خود من است.

وقتی مشارکت اش تمام شد از او پرسیدم که چه کسی داستان زندگی مرا برای او تعریف کرده؟ او به آهستگی گفت که داشته درباره خودش صحبت می کرده و این که من دیگر تنها نیستم. او مرا سخت در آغوش کشید و گفت هروقت که آماده بودم تا آن مرکز را ترک کنم، یک زنگ به او بزنم تا بیاید و مرا به یک جلسه ببرد.

آن روز ۱۷ مارس ۱۹۹۴ بود و من از آن موقع پاک هستم. امروز من بخاطر جنایاتی که مرتکب شده بودم، عفو گردیده ام. که این امکان فقط بخاطر خدمت در NA و کار کرد قدم، سنت و مفهوم با راهنمایم و هم گروهی هایم بود که پیش آمد. من امروز یک عضو سازنده اجتماع هستم دیگر نیاز به مصرف ندارم من داروئی استفاده نمی کنم و حق انتخاب دارم امروز زندگی من معنا پیدا کرده است. کارکرد قدم، حضور مرتب در جلسات خواندن نشریات، راهنما و رهجو داشتن ، همگی برای آگاه بودن من از مسئولیت هایم در زندگی حیاتی هستند.

من در جلسه خانگی ام شرکت  می کنم روزانه دعا و مراقبه می نمایم. ورزش می کنم و تغذیه سالمی دارم همه اینها فسمتی از فرآیند یادگیری و آموزش من بوده است. من در حین بهبودی دو فرزند از دست داده ام. ۱۷ سال در پورتوریکو,در حین بهبودی,خدمت در انجمن,سالگرد بهبودی

از همسرم جدا شدم ام، از لحاظ مالی ورشکست شدم ام، و دچار بیماری سرطان گردیده ام، اما هیچ یک از این مسائل باعث نشد تا دوباره مصرف کنم حتی درباره اش فکر هم نکردم من اشتباهات زیادی در دوران بهبودی مرتکب شدم ام و تنها کاری که توانستم بدون اشتباه انجام دهم. مصرف نکردن بود امروز من وقت زیادی را صرف خدمت در انجمن می کنم من فعالانه درگیر خدمت به گروه خانگی ام، خدمت به عنوان راهنما و خدمت در کمیته های ا&H ، روابط عمومی و همایش ناحیه و منطقه .

۱۷ سال در پورتوریکو,در حین بهبودی,خدمت در انجمن,سالگرد بهبودی
نفع زمانی را که به خدمت با حضور در گروه خانگی ام می گذرانم بسیار بیشتر از در انزوا بودن است. انزوا آن موقعی اتفاق می افتد که من وقت خود را با کار، روابط و دیگر تعهدات مهم پر می کنم اما NA را از آن حذف می نمایم من شرایطی را تجربه کرده ام که فقط به واسطه حضور داشتن و نظاره کردن، به بلوغ بیشتری در بهبودی رسیدم ام زمانی که با معتادان در حال بهبودی هستم و با آنها مشارکت می کنم یا قدم کار می کنم، باعث استحکام و تقویت وافر خود نیز می شوم.

هر بار که به سالگرد بهبودی ام نزدیک می شوم. احساسات و عواطف ام نرم و شکننده می شود و در ضمن احساس بلوغ بیشتری به من دست می دهد. هر چه سال های بیشتری می گذرد، اطمینان من نسبت به همراهی روحانی اعضاء دیگر بیشتر می شود.

حتی اگر بعضی از آنها به خواب ابدی رفته باشند که این شامل هر دو فرزندم و مادرشان نیز می شود حضور آنها در کنارم را از طریق خاطرات شان و میراث به جا مانده از ایشان را احساس می کنم  .این فرآیند به من اجازه می دهد تا با اعضاء دیگر که دارای نژاد، عقیده، مذهب، هویت جنسی و دیدگاه متفاوتی هستند، رابطه داشته باشم و هریک از آنها بتوانند به بهترین نحو به من کمک کنند.

امروز من می توانم احساسات و عواطفی را درک کنم که سالیان دراز دور از دسترس من بودند. از انسانی در انزوا من تبدیل به کسی شده ام که هر روزش پر است از تجربه، نیرو و امید مشترک .

۱۷ سال در پورتوریکو,در حین بهبودی,خدمت در انجمن,سالگرد بهبودی

منبع : مجله راه NA

 

 

Visits: 6

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!