یک دانه سیب زمینی,معتاد جویای بهبودی,در چنگ بیماری اعتیاد,یافتن بهبودی

یک دانه سیب زمینی

علاوه بر آن، آموزش دیدم و مربی ایدز شدم. برای برگزاری کارگاههای پیشگیری و آموزشی در مورد ایدز به جاهای مختلف کشورم رفتم، و این پیام امید را به کسانی که هنوز در چنگ بیماری اعتیاد بودند بشارت دادم که هیچ وقت دیر نیست، که آنان هم می توانند بهبود یابند! حالا، پانزده سال است که من ایدز دارم. این بیماری آثار مخربش را بر من گذاشته، با این همه من از عمل به پیشنهادهای برنامه سر باز نزدم. مهم تر از همه، مصرف نکردم!یک دانه سیب زمینی,معتاد جویای بهبودی,در چنگ بیماری اعتیاد,یافتن بهبودیزندگی من در واقع از آن روز آغاز شد که پزشکی خبر مرگ قریب الوقوعم را به من داد. من هر روز پروردگار را شکر می کنم که یک روز دیگر فرصت زنده بودن، فرصت بهبودی به من داده است؛ و از او می خواهم نشانم دهد که در این فرصت یک روزه چه کمکی به دیگران می توانم بکنم. امیدوارم سرگذشت من به معتادان دیگر در یافتن بهبودی کمک کند. ... ادامه مطلب
ما نیز بهبود می یابیم,یافتن بهبودی,گروه و معتادان در حال عذاب

ما نیز بهبود می یابیم

قدم های سه، هفت و یازده، برای من در حکم بزرگترین آزمون ها بود، چون در هر سه صحبت از خداوند می شود. قدم دو و شش هم مستلزم قدری تفکر خلاق بود. در روند به کار بستن قدم دوم، NA و گروه به نیروی برتر من بدل شد. به واسطه فعالیت و خدمت گزاری، این توانایی را پیدا کردم که نیازهای گروه و معتادان در حال عذاب را بر خواست خودم ترجیح دهم. خودمحوری من آرام آرام کاهش پیدا کرد، و روند بازگشت سلامت عقل جای آن را گرفت. احساس کردم همان جایی هستم که باید باشم. دیگر حتی در سختی ها هم می توانستم ببینم که تلاش هایم بیهوده نیست. در نتیجه، داشتم طعم زندگی و رشد را می چشیدم. ... ادامه مطلب