کوچه ی بن بست اعتیاد

براحتی مصرف کردم و چون طریقه ی مصرف کردن را بارها و بارها دیده بودم ، برایم امری آسان بود ، پس از اولین بار مصرف ، احساسات کاذب اعتیاد به سراغم آمد ، احساساتی از قبیل : خودبزرگ بینی ، لذت طلبی ، احساس رهایی از تنهایی و .... ... ادامه مطلب

عاجز به معنای واقعی

خسارت های فراوانی به هر کسی که با من آشنا بود ، زده بودم و هیچ جایگاهی داخل اجتماعی که زندگی می کردم ، نداشتم ، اما باز هم به مصرف ادامه می دادم و هیچ چیز برایم مهم نبود .عاجز شدن واقعی من زمانی اتفاق افتاد که مادرم در بستر بیماری افتاد ، و نیاز به مراقبت داشت ، چند روزی ، گاهی مواقع به او رسیدگی می کردم و بعد به دنبال تهیه و مصرف خودم می رفتم . ... ادامه مطلب