صداقت با خود

چند روز بعد داخل پارک نزدیک به خانه مان نشسته بودم که خداوند شخصی را جلوی روی من قرار داد ، او کنار من نشست و شروع به نوشتن جواب به سوالاتی کرد که داخل دفترش نوشته شده بود ، کرد . بله درست حدس زدید دفتر قدم بود ، ناخودآگاه چشم ام به کلماتی مانند : معتاد و بیماری اعتیاد و عاجز بودن معتاد ... افتاد ؛ به او گفتم می خواهم با شما صحبت کنم ، گفت: «با من صادق باش تا به تو کمک کنم» گفتم من هم مصرف کننده مواد مخدر هستم . ... ادامه مطلب

معتاد و بیماری اعتیاد

خیلی خانواده ام  از دست من عذاب کشیدند ،  ولی هنوز راهی برای قطع مصرف پیدا نکرده بودم ، وارد جلسات  انجمن معتادان گمنام شدم ، ولی اصول برنامه رعایت نکردم و دوباره مصرف کردم ، تا بجایی رسیدم که کارتون خواب کوچه و خیابان ها شدم و اجبار به مصرف ام بسیار زیادتر شد و هیچ کنترلی روی اعتیاد و زندگی ام نداشتم . ... ادامه مطلب

بیماری اعتیاد

چیزی که ما را معتاد کرده بیماری اعتیاد است نه مواد مخدر و نه رفتارهای ما ، بلکه فقط بیماری ما است. چیزی در دورن ما باعث می شود که نتوانیم مصرف مواد مخدر را کنترل کنیم. همین «چیز» خاص ما را مستعد می کند که در دیگر مراحل زندگی از روی وسوسه و اجبار عمل نماییم. چه زمانی می توانیم بگوییم که بیماری ما فعال است؟ وقتی که در دام وسوسه، اجبار، عادات خودمحورانه و چرخه بی پایانی که ما را بجایی جز فساد جسمی، روانی، روحانی و احساسی نمی رساند، گرفتار می شویم. ... ادامه مطلب