گل و مخمل و نورانجمن معتادان گمنامدی 10, 1401از خودم، چهره ام، اسمم، از زمین و زمان بیزار بودم و گریزان. بارها فریاد زدم که ای خدا چرا تمامش نمی کنی، نمی خواهم این زندگی عفن را، بگیر جانم را و خلاص ... ادامه مطلب