معتاد در حال بهبود

من شخصاَ، معتاد بودن را با درماندگی ، ناامیدی و ناخوشی مرتبط می دانم. در حالی که در اعتیاد فعال بودم ، مثل یک معتاد فکر می کردم ، مثل یک معتاد رفتار می کردم و در حقیقت، معتاد بودم. من نمی توانستم هوس استفاده از مواد مخدر را به هر قیمتی از دست بدهم ، حتی اگر عواقب دیوانه واری داشته باشد .خوابیدن در کو چه و خیابان ، یا خوابیدن با شکم گرسنه ، یا حتی مجبور شدن به التماس برای پول برای تهیه مواد مخدر ؛ صرف نظر از هر موقعیت و پیامد ناخوشایند ، مهمترین چیز در زندگی من مواد مخدر بود ، فرقی ندارد تزریق یا استنشاق ، هدف رسیدن به آرامش ذهنی است؛ در حقیقت ضربه زدن به جسم خود. ... ادامه مطلب
زدودن دلیل تراشی از بهبودی (فقط برای امروز 16 اسفند)

گمنامی

وقتی با یکی از اعضا مانند یک ستاره, و نه معتاد دیگری که درجستجوی بهبودی است, برخورد می کنیم, فرصت تجربه نمودن آن بهبودی را که او به شدت نیاز دارد, صلب کرده ایم. هیچیک از اعضای انجمن بیشتر یا کمتر از یکدیگر ارزشمند نیستند و زمانی که ما این امر را فراموش می کنیم, به یکدیگر و انجمن درکل, خسارت وارد نموده ایم. ... ادامه مطلب
جا افتادن در انجمن,معتاد بودن,تباهی های اعتیاد,خفت های دوران مصرف,داغ اعتياد فعال

جا افتادن در انجمن

در مشارکت بعضی ها می شنیدم که ۳۰ سال تزریقی بوده اند و تازه بعد از آن ده سال هم متادون مصرف می کرده اند. خب من هیچ وقت هروئین مصرف نکرده بودم و این بود که کم کم از خیلی از اعضا دوری کردم .می شنیدم که بعضی ها می گویید: امین آن قدر مواد نفله کردم به تو به عمرت ندیده ای و به این فکر افتادم که شاید بهتر است بروم و تا به کارتن خوابی نیفتاده ام و همه چیزم را از دست دادیم، به NA برنگردم .مثلا بیست سال بعد . ... ادامه مطلب