دستاویز,سلطه اعتیاد,بیماری موذی اعتیاد,محفوظ از اعتیاد فعال,دستاویز لغزش

دستاویز

لغزش هرگز یک حادثه نیست، لغزش علامتی است که نشان می دهد در برنامه خود دستاویزی داشته ایم. ( کتاب پایه )

21 ماه است که پاک هستم و سفری را که در پیش گرفته ام بسیار عالی بوده است، اما من برای اینکه متوجه شوم که اعتیاد چه سلطه ای بر زندگی من داشته است راه زیادی را طی کرده ام.

اولین ارتباط من با انجمن در سن 18 سالگی در سال 1996 و از گروه خانگیم شروع شد، تنها کاری که برای بهتر شدن وضعیت خودم انجام دادم شرکت در جلسه بود و چون هیچ اقدامی برای بهبودیم نکردم، منجربه لغزشم در سال 1998 گردید.

این اتفاق در سال های 2000 و 2001 هم افتاد، پس از آن 8 سال مداوم پاک ماندم، در آن زمان بر روی بهبودیم نیز کار می کردم، اما به تعویق انداختن کارها برای من تبدیل به یک عادت شده بود.

همیشه کار امروز را به فردا موکول می کردم، در نتیجه بیشتر از 8 سال نتوانستم پاک بمانم، زیرا من مبتلا به یک بیماری موذی و مزمن هستم، من در کمیته های خدماتی و جلسات NA خدمت کردم ، یک عضو مسئول، فعال و مورد تأیید در جامعه بودم ،اما هیچکدام از این ها به معنی بهبودی نبودند، بیماریم منجربه مصرف در یک دوره ی پنج ساله تاریک در سال 2010 برای من شد.

دستاویز,سلطه اعتیاد,بیماری موذی اعتیاد,محفوظ از اعتیاد فعال,دستاویز لغزش
من همه چیز داشتم، همسر، دو بچه خارق العاده و فرزند سومی که در راه بود، یک خانه، شغل، دوستان و… بیماری من باعث شد همه چیزم را از دست بدهم ، فقط به دو علت : من برنامه را عملی نکردم و به بیماریم اجازه دادم تا بر من غالب شود.

از سال 2010 تا 2015 من کاملاً در انکار بودم، من فرزندانم و مادر فرزندانم را از دست داده بودم، اما اینها باعث نشد تا من از مصرف خودداری کنم.

در این فرایند نه تنها خودم زجر می کشیدم، بلکه به افراد دیگری هم صدمه می زدم، در همین روزها بود که دوباره ازدواج کردم، که بعد از 15 ماه از هم جدا شدیم، این چیزی نیست که من به آن افتخار کنم اما وسیله ای شد تا نیروی برترم از طریق آن مرا از انکار خارج و به جلسات NA هدایت کند.

این بار لازم بود به گونه ای دیگر عمل کنم، بنابراین راهنما گرفتم، به جلسات زیادی رفتم، در انجمن خدمت کردم و کارهای زیادی را با نگرشی متفاوت انجام دادم و همه اینها برای من نتایج متفاوتی در بر داشت.

دستاویز,سلطه اعتیاد,بیماری موذی اعتیاد,محفوظ از اعتیاد فعال,دستاویز لغزش
قدم ها را کار کردم، لحظات خوب و بدی داشتم، اما پاک ماندم، در حین کارکرد قدم یک متوجه شدم که انکار در زندگی من نقش بسیار مهم و تأثیر گذاری داشته است، من همچنین دریافتم که دستاویزهای زیادی داشتم که متوجه آنها نبودم تا زمانی که مرا به لغزش کشاند.

خدمت نقش مهمی در زندگی من داشته است، با استفاده از قدم ها و اصول روحانی در کارهای خدماتی ،یاد گرفتم که چگونه با خودم و دیگران کنار بیایم، من سعی می کنم که متواضع و فروتن باشم و همواره به یاد داشته باشم که من بخشی از یک گروه هستم.

در واقع انجمن را مانند خانه ی خود می دانم ،چرا که تنها جایی بود که باعث پاک ماندن من گردید و خیلی ها را از اعتیاد فعال محفوظ داشته و کمک کرده است که انسان های بهتری باشیم.

ما یکدیگر را تشویق به انجام کارهایی که توانایی آن را داریم می کنیم و می دانیم تا زمانی که ارتباطی که ما را به هم متصل می کند از آنچه که ما را از یکدیگر جدا می سازد محکم تر باشد همه چیز به خوبی پیش خواهد رفت؛ و من امروز نهایت سپاسگزاری خود را از انجمن معتادان گمنام ابراز می دارم. (اسم من ماتیو و یک معتاد در حال بهبودی از لاوال کبک کانادا هستم)