جلسه ای در روستا
"داستانی الهامبخش از بهبودی از اعتیاد و تأسیس یک گروه بهبودی در یک جامعه روستایی."
دلباخته NA
دوست همدرد ما از تجربۀ اولین حضورش در جلسۀ بهبودی و تأثیر شگفتانگیز آن بر زندگیاش میگوید. او از روزهای تاریک اعتیاد و احساس تنهایی رهایی یافته و به انجمن معتادان گمنام دل بسته است.
بیست و دو سال پاکی
من اینجا نشسته ام و برای رفتن به یک جلسه آماده می شوم و غرق شادی، سپاسگزاری و آرامش هستم. در بیست و دو سال پیش در چنین شبی وارد زندگی جدیدم شدم.آن موقع در حال گریه کردن بودم و احساس نا امیدی، بی ارزشی، خلا می کردم و دوست داشتم بمیرم.تمام روز رو مصرف کرده بودم و نمی توانستم بلند شوم.درد و رنجم آنقدر زیاد بود که دیگر هیچ چیز نمی توانست آن را تسکین دهد.

