بحران های عاطفی و روحی
 
                                            مقاله به تجربه شخصی نویسنده در استفاده از قدمهای برنامه معتادان گمنام برای مدیریت بحرانهای عاطفی و روانی میپردازد. نویسنده در این مقاله به این نکته اشاره میکند که مصرف مواد مخدر تنها تشدیدکننده بحرانها بوده و بهبودی از این طریق با آگاهی از احساسات و پذیرش مشکلات درونی امکانپذیر است.
قبل از ورود به انجمن معتادان گمنام، بدون هیچ تردیدی معتقد بودم که مصرف مواد مخدر بزرگترین عامل ایجاد بحرانهای عاطفی و روحی است و یقینا با قطع مصرف، همه مشکلات برطرف و گرههای عاطفی من باز خواهند شد. به قول معروف، به تنظیمات کارخانه باز خواهم گشت. خلاصه این که با قطع مصرف، مقبولتر و دوستداشتنیتر از همیشه زندگی را از سر خواهم گرفت.
بعد از ورودم به برنامه، متوجه یک واقعیت تلخ شدم که همه باورهای قدیمیام را زیر سوال برد. واقعیت این بود که مصرف مواد مخدر به طور بیتردید باعث تشدید بحرانهای عاطفی و روحی من بوده است، اما به خودی خود علت و عامل اصلی ایجاد این بحرانها نبودهاند. در واقع، این بحرانها از مدتها قبل، حتی قبل از اولین بار مصرف، وجود داشتهاند و مصرف صرفاً پاسخی برای رفع و رجوع و قابل تحمل کردن آنها بوده است. بنابراین، با قطع مصرف این بحرانها به خودی خود از بین نخواهند رفت.
کارکرد قدمها این شانس را به من داد که تا حدی با واقعیت بیماری اعتیاد آشنا شوم و از طریق خودآگاهی، به زوایای تاریک وجودم پی ببرم. اکثر ما در قدم یک به این سوال جواب دادیم که چه بحرانهایی باعث شد به بهبودی روی بیاوریم. البته بحرانهای زیادی وجود داشتهاند، بحرانهای جسمانی، اقتصادی، خانوادگی، اجتماعی... اما بیتردید در رأس آنها، گرههای کور عاطفی وجود داشتند که گذار به آخر خط را برای من آسانتر کرده بودند.
واقعیت این است که اولین مانع برای رویارویی درست و کارساز با بحرانهای روحی و عاطفی، عدم آگاهی و آشنا نبودن با فراز و نشیبهای آنها بود که میبایست به نوعی برطرف میشد. کارکرد قدم یک و آشنایی همهجانبه با مفاهیمی چون "آخر خط" و "عجز و تسلیم" باعث شد تا در مسیر پذیرش نابسامانیهای عاطفی و روانی گام برداریم و این بحرانها را به رسمیت بشناسیم و به نوعی از انکار خارج شویم.
این که به عنوان یک بیمار یا با فوران و بمباران احساسات و عواطف تلخ و شیرین مواجه میشوم، یا آن قدر آنها را نادیده میگیرم و کرخت میکنم که به طور کلی قابلیت واکنش طبیعی را نسبت به آنها از دست بدهم، موضوع تعیینکنندهای بود که با کارکرد قدم یک و دو به آنها اقرار کردم. این که در پیچ و خمهای احساسی و عاطفی گیر کردهام و در این زمینه با عدم سلامت عقل مواجه هستم، هرچند در ابتدا ناامیدکننده به نظر میرسید، ولی باعث شد تا عمیقاً عجز خود را نه تنها در قبال مصرف مواد مخدر بلکه در برابر مسائل درونی خود نیز بپذیرم.
من خستهتر و تسلیمتر از هر زمان دیگری اقرار کردم که نمیتوانم و نمیدانم و زندگیام غیرقابل اداره شده است. من بازنده این جنگ فرسایشی بودم و بحرانهای عاطفی و روانی و روحانی هنوز به قوت خود باقی بودند. برنامه بهبودی و کارکرد دوازده قدم پاسخی بود برای رفع و رجوع و حل و فصل این بحرانها. ما مصرف را تجربه کردیم، اما به نتیجه دلخواه نرسیدیم و اکنون این آزادی عمل را پیدا کردهایم که با آگاهی و هوشیاری هرچه تمامتر، این حق انتخاب را داشته باشیم که از ابزار روحانی برنامه استفاده کنیم و کاری برای تلاطم و آشوب این دریای ناآرام انجام دهیم.
برای من به عنوان یک معتاد که به شدت به باورهای قدیمی بهبودی وفادار بودم، سخت بود که قبول کنم احساساتم را آن طور که باید و شاید نمیشناسم. این که نمیتوانم در اکثر مواقع، موضوعات اصیل عاطفی را از مسائل جنسی منفک کنم، خبر خوبی نبود. این که تلاش کنم تفاوت بین روابط رمانتیک و افلاطونی را درک کنم و قربانی هیچ کدام از آنها نباشم، کار سادهای نبود.
درک این که جبران خسارت علاوه بر مقبولیت اجتماعی، آزادی فردی را به همراه دارد و مرا در مسیر رهایی از شرم و گناه قرار میدهد و بسیاری از بحرانهای عاطفی و روحیام را مرتفع میکند، به سادگی حاصل نشد. قدم ده به من کمک کرد که ضمن تشخیص و تمایز احساسات و اعمال، چالشهای عاطفیام را به مثابه یک مسئله قابل حل تلقی کنم، نه معضلات آنچنانی و غیرقابل نفوذ روانی.
بازگشت سلامت عقل، پذیرش و حل و فصل بحرانها و چالشهای احساسی و روحانی، موضوعاتی هستند که به مرور زمان اتفاق میافتند. با تمام این اوصاف، من مطمئنم که تا زمانی که در برنامه هستم، در مسیر درستی قرار دارم و ایمان دارم که با رعایت اصول، پاسخ درست و روحانی برای تمام چالشهای زندگیام پیدا خواهم کرد. سالها تجربه حضور در برنامه به من آموخت که زندگی در هر مقطعی بحرانها و آشفتگیهای خاص خود را به همراه دارد، ولی من هم با به کارگیری اصول روحانی برنامه، این توانمندی را خواهم داشت که کمابیش آنها را بپذیرم و پاسخی از روی بهبودی برایشان پیدا کنم.
برگرفته از نشریه پیام بهبودی / سال 21 / شماره 82 / بهار 1404 
لینک کوتاه: https://nairan.org/fa/b/382593
این خبر را به اشتراک بگذارید:
مطالب مشابه
بولتن ها
نشريات ، آرم و نام NA متعلق به هيچ شخص خاص، کميته و يا هيئت خاصي نيست و بر طبق قرارداد وديعه از طرف کل انجمن به خدمات جهاني سپرده شده تا از آن محافظت نمايد.
کتاب ها
نشريات ، آرم و نام NA متعلق به هيچ شخص خاص، کميته و يا هيئت خاصي نيست و بر طبق قرارداد وديعه از طرف کل انجمن به خدمات جهاني سپرده شده تا از آن محافظت نمايد.
مجلات راه NA
نشريات، آرم و نام NA متعلق به هيچ شخص خاص، کميته و يا هيئت خاصي نيست و بر طبق قرارداد وديعه از طرف کل انجمن به خدمات جهاني سپرده شده تا از آن محافظت نمايد
نرم افزار موبایل
لطفا براي ايجاد امکان سرويس دهي بهتر از انتشار مستقيم نرم فزار هاي اين صفحه خودداري نموده


 
                         
                             
                             
                                                 
                                                 
                                                 
                                                