 
                                                آژیر
کارکرد قدم ها و مطالعه ی کتاب چگونگی عملکرد و سایر نشریات، دریچه های گوناگونی را بر روی ذهن غبار گرفته ی من باز کرد. آثار پاکی و طی کردن مسیر بهبودی کم کم خود را در زندگی شخصی و خانوادگی من نیز نمایان می ساخت. چه حرکتی و چه برکتی.
 
                                                سبد سنت هفتم، سبد عزت و آزادی
به هر حال بهتر است که همگی با سخاوت بیشتری در سنت هفتم شرکت کنیم و با رعایت اصل سادگی، از هدف اصلی خود فاصله نگیریم.
 
                                                به نام خداوندی که بر می گزیند
از خداوندی که تنها راهنمای بی عیب و مطلق هستی است، راهنمایی می جویم و هر شب برای کسانی که هنوز کنترل زندگی شان به دست مواد مخدر است، دعا می کنم و آرزو می کنم که دیگر هیچ معتادی مجبور نباشد از درد اعتیاد بمیرد.
 
                                                استقبال با فرش سبز
ز این که توانسته ام این انجمن را که سالیانی به دنبالش می گشتم، پیدا کنم بسیار خوشحال و سرحال هستم . شغل خود را تغيير دادم و الان به صورت یک نقاش ماهر در ساختمان ها مشغول کار و خدمت به جامعه هستم، با عشق و محبت آشنا شده ام و دلم در هوای کمک به دیگران پر می زند. هیچ چیز نمی دانم و خیلی دوست دارم.
 
                                                معجزات مشارکت
خدا را شکر می کنم به خاطر یک روز پاک، خدا را شکر می کنم به خاطر یک روز قشنگش و از او می خواهم که برای ۲۴ ساعت دیگر فرصت درست زندگی کردن و پاک بودن را در اختیارم بگذارد.
 
                                                لغزش به یک باره اتقاق نمی افتد
چون که داستان پاک ماندن در NA بر اساس تجربیات اعضای آن می ، در باشدصدد بر آمدم تا تجربه ی لغزش خود را که در ۲۲ ماه و ۲۲ روز پاکی برایم اتفاق افتاد نوشته، تا شاید حداقل برای یک عضو در این انجمن مفید واقع شود. من هم یک روز مانند تمام معتادان دیگر خیلی آشفته وارد انجمن معتادان گمنام شدم. کم کم احساس کردم که این انجمن جایی است که می توانم پاک شوم و یک زندگی دوباره را شروع کنم، با کمک اعضای قدیمی یک زندگی جدید را آغاز کردم
 
                                                دنیا از آن من است
امروز من با خدمت کردن در ساختار گروهی، راهنمای معتادان دیگر شدن، رفتن به جلسات و از تجربه و امید خود صحبت کردن، دین خود را نسبت به انجمن ادا می کنم و در آستانه چهار سال پاکی در گوشه ای از این سرزمین پهناور، به دعا گویی شما مشغولم.
 
                                                تجربه مرگ پیش از پایان زندگی
دیگر سر کسی کلاه نمی گذارم و سعی می کنم با خود و دیگران رو راست باشم. با قدم های ۱۲ گانه زندگی می کنم. بالاخره معنی خوشبختی را فهمیدم. من به کمک این برنامه خودم را شناختم و به خوشبختی رسیدم. من برای دوستانی که امروز درد دیروز مرا تجربه می کنند و به دنبال راه نجاتی هستند، آرزوی توفیق دارم.
 
                                                 
                                                سوگوار مرگ غرور
در حالی که قلبم به شدت می زد و زبانم به لکنت افتاده بود وارد جلسه NA شدم. چه صحنه های جالبی که ندیدم و چه حرف های قشنگی که نشنیدم. همه آنها از اعماق وجود من صحبت می کردند. گویی کسی به درون من سفر کرده بود و از انتهای وجودم لحظه به لحظه گزارش می داد.
 
                                                روزهای آفتابی
یک شب توسط دوستی پیام انجمن را دریافت کردم. از او خواستم مرا به این انجمن ببرد. او گفت، به جلسه امشب نمی رسیم و فردا شب به جلسه خواهیم رفت. ولی من با اصرار فراوان دو پا را در یک کفش کرده بودم و مصرانه تقاضا داشتم همین الان به جلسه برویم. یکی نبود به من بگه این یک شب هم روی این ۲۵ سال! ولی من طاقت نداشتم. سر انجام وقتی دوستم اصرار بیش از حد مرا دید راضی شد و با هم به جلسه رفتیم.
 
                                                وقتی که او بخواهد
مدت ۲۵ روز بود که برادرم با انجمن آشنا شده بود و پاک بود. او صحبت از جایی به نام " معتادان گمنام" می کرد که با وجود حرف های زیبا و تازه ای که برایم می گفت فکر معتادگونه من اجازه نمی داد، قبول کنم که او جایی متفاوت را پیدا کرده است.
 
                                                 
                                                معتاد خوشنام
و عجیب این که تا وقتی اعتیاد خود را انکار می کردم مصرف هم، ادامه داشت. با ادامه کارکرد قدم ها، متوجه شدم که من از روی بی ایمانی و باورهای غلط و خودخواهی، هیچ موقع نتوانسته ام تصمیم درستی بگیرم و همیشه میل و اراده شخصی ام، راهنمای من بوده که در این جا باید به فکر خود ایست بدهم و با رعایت اصل روحانی روشن بینی، آن چه را که برنامه می گوید، انجام دهم هر چند که بعضی اوقات با چارچوب های فکری من جور نباشد.
 
                                                درک من از ارتباط با نیروی برتر درسنت دوم
فهمیدن اراده نیروی برتر و آگاهی از خواست او با تمرین و استمرار به دست می آید. این جمله از کتاب "چگونگی عملکرد" تكليف همه را روشن کرده است. تمامی ما در به منصه ظهور رسیدن یک رابطه آگاهانه با نیروی برتری که مطابق با درک خودمان باشد، با یکدیگر برابریم. هیچ شخص یا گروهی در فهمیدن اراده نیروی برتر انحصار ندارد.
 
                                                هرلغزش یک پدیده آموزنده
هرلغزش یک پدیده آموزنده,پاکی مواد,ترک انواع مواد,دنبال مصرف مواد,ترک ناموفق
 
                                                خودشکنی
نمی دونم چی شد که یکباره سر از انجمن در آوردم. بعدا فهمیدم انتخاب شدم دعوت شدم به به جمع با حال . همه مثل خودم بدبختی و در بدری کشیده بودند.
 
                                                نحوه عملکرد و خط مشی دفتر خدمات جهانی شعبه ایران اعلام شد.
نحوه عملکرد و خط مشی دفتر خدمات جهانی شعبه ایران اعلام شد. (مربوط به سال 1384)
 
                                                ما و تازه وارد
ما به تو تبریک می گوییم با وجود بی خوابی های دیشب، امروز صبح زود به عنوان اولین نفر در پشت در جلسه "حرکت صبح" حاظر بودی و حتی سرکار هم می روی، خدا قوت به جلسه معتادان گمنام خوش آمدی.
 
                                                مدت زمان پاکی
در آن سالها با کمکهای راهنمایم و کسانی که مرا دوست داشتند صبر کردم تا در زمان خود به عضوی موفق و برنده در معتادانگمنام تبدیل شوم.


