NAبه شکلی که ماامروزمیشناسیم,آستانه تولد بود,بنیان گذار NA,بازتوانی زن یا مرد معتاد

NAبه شکلی که ماامروزمیشناسیم,آستانه تولد بود,بنیان گذار NA,بازتوانی زن یا مرد معتاد


NAبه شکلی که ماامروزمیشناسیم،درآستانه تولد بود

NAبه شکلی که ماامروزمیشناسیم,آستانه تولد بود,بنیان گذار NA,بازتوانی زن یا مرد معتاد

تغییرات

با این همه، در آن سال تغییراتی هم اتفاق افتاد. در ماه می، کمیته اجرایی جدیدی تشکیل شد که البته هیچ یک از شش عضو اولیه در آن نبودند. یکی از تغییراتی که در آن جلسه اتفاق افتاد در اساسنامه بود که ایجاب می کرد سخنرانان جلسه از «الکلی ها، معتادان به مواد مخدر، و کسانی باشند که خود مصرف کننده نیستند اما می توانند در بازتوانی زن یا مرد معتادی [كذا] آگاهی بخش باشند.» از نظر سایر اعضا، گروه با این کار، قدم در راه انحراف تدریجی از مسیر سنتها گذاشت.

این نظر هنگامی تشدید شد که در آخر همان سال، گروه به «شیرز درایر»، يشگاه الكلی ها واقع در شمال هالیوود، نقل مکان کرد. تا آن زمان، گروه یک صندوق پستی دراستودیو سیتی کرایه و کتابچه قهوه ای کم ورقی از نوشته های مربوط به بهبودی تهیه کرده بود، که آن را جک پی، به کمک سای ام و جیمی کی، نوشته بود.

در همان مصاحبه سال ۱۹۸۶، جک می گوید: «بالاخره وقتی رسید که باید اولین متن را مینوشتیم، و جیمی و سای خواستند که اگر می شود، من این کار را بکنم. من و جیمی سر مطالبی که باید نوشته می شد توافق کردیم، و سای گفت نخیر، این جوری نباید نوشت، آن جوری درست نیست. و بعد از کلی جروبحث که در هر جمعی طبیعت پیش می آید، جیمی و من سر حرفمان ماندیم و مردی که توی AA بود و چاپخانه چی هم بود، به رایگان ۵۰۰ نسخه از نوشته را چاپ کرد.» مطالب این جزوه، با این که بعدها حذف شد یا به کلی تغییر کرد، محملی بود که گروه توانست از آن برای انتقال پیام بهره بگیرد.

گروه NA در دوران تشکیل در شیرز درایر تغییر کرد. مدیر آسایشگاه، «آقای دکتر»، پولی از گروه برای اجاره قبول نکرد و پول قهوه و پیراشکی گروه را هم هر هفته خودش میداد. NA داشت رشد می کرد و توجه رسانه ها را هم جلب کرده بود؛ گرچه این جلب توجه، چنان که بعدها معلوم شد، نشان دهنده انحراف بیش از پیش گروه از سنت ها بود که مدام شدیدتر هم می شد.

در ۱۹۵۵، جک و. کواتس، ستون نویس سن فرناندو ولی میرور نیوز”، مطلب پرخواننده ای به نام «باری که بر دوش آنهاست» در سه شماره منتشر کرد که در آن، گستردگی مشکل اعتیاد در کالیفرنیای جنوبی را تشریح، و NA را جایی برای یافتن راه حل معرفی کرده بود. در مارچ ۱۹۵۶، گروه به این نتیجه رسید که وقتش رسیده تا پول جمع کند، جای جدیدی برای برگزاری جلسه بیابد، و برای تهیه نشریات پول خرج کند. اما بر اساس خاطرات اعضای گروه تا مدتها بعد در همان شیرز درایر ماند. بیشتر پولهای جمع شده، صرف بنزین برای پیام رسانی های قدم دوازده و سایر مخارج شخصی شده بود.

NAبه شکلی که ماامروزمیشناسیم,آستانه تولد بود,بنیان گذار NA,بازتوانی زن یا مرد معتاد

NAبه شکلی که ماامروزمیشناسیم،درآستانه تولد بود

از ۱۹۵۷، نشانی دیگری هم روی جزوه این گروه چاپ میشد که در سن دیگو بود، اما از فعالیتهایی که در این محل انجام می شد، جز خاطرات بعضی از اعضا و بعضی اطلاعات مختصر، مستندات چندانی در دست نیست. یکی از این مستندات، مقاله ای است به تاریخ ۷ نوامبر ۱۹۵۷ در سن فرناندو ولی میرور نیوز با عنوان «در جنگی غریبانه برای کمک به معتادان». در این مقاله، مصاحبه ای هست با سای ام (با نام مستعار مایک کر تیس) که در آن، لقب «بنیان گذار NA» به او داده شده است.

این مقاله از یک سو ثبت دستاوردهای برنامه و بنیان گذار آن بود، اما از سوی دیگر نشان میداد نظرهای گروه درباره رسانه ای شدن و روشهای متداول چه قدر با تلقی فعلی ما از اصول برنامه فرق داشت. در این مطلب، شرحی آمده بود از طرح گروه NA در آن زمان برای «تأسيس درمانگاه های ملی به منظور توزیع رایگان مواد مخدر بین معتادان، زیر نظر پزشک». علاوه بر آن، طرح اجمالی برنامه ای «ضربتی» برای درمان کامل معتادان، و پیشگفتاری در تدریس واقع گرایانه مقوله مواد مخدر در مدارسدولتی نیز در ادامه مقاله آمده بود. اندکی پس از آن بود که خبرهایی از مشکلات اساسی گروه، به تدریج به بیر درز کرد. .

NAبه شکلی که ماامروزمیشناسیم,آستانه تولد بود,بنیان گذار NA,بازتوانی زن یا مرد معتاد
جیمی همچنان سعی می کرد ماهی یک یا دو بار در آن جلسه شرکت کند تا به گفته خودش «فقط ببینم اوضاع و احوال از چه قرار است.» علاوه بر آن، مرتب اعضای جدیدی را به جلسه می آورد؛ اما تغییراتی که میدید دلسردش کرد: «در جلسات ‘صندلی اعتراف’ را باب کرده بودند و برخوردشان با تازه واردها خیلی ناخوشایند بود.» و این مدت ها قبل از آغاز به کار «ساینانان» بود. در واقع، بعضی بر این گمانند که ایده ساینانان بعید نیست عملا از آن جلسات صندلی اعتراف در شیرز درایر سرچشمه گرفته باشد. از قرار معلوم، بعدها اعضا گهگاه به جیمی تلفن می زدند که به دلیل رفتاری که با آنها شده، دیگر هرگز به معتادان گمنام نخواهند آمد. خیلی از اعضا یا لغزش کردند یا برای یافتن و چشیدن طعم بهبودی به AA بازگشتند.

گاهی نوعی «جلسات خرگوشی» (جلسه ای که از این سوراخ به آن سوراخ می پرید» و هیچ وقت به طور متوالی در یک مکان برگزار نمیشد) در خانه یکی از اعضا تشکیل می شد، اما برقراری چنین جلساتی به ندرت اتفاق می افتاد. تنها چیزی برقرار ماند، قول مجریان قانون مبنی بر راحت گذاشتن معتادان حاضر در جلسات بود.

NAبه شکلی که ماامروزمیشناسیم,آستانه تولد بود,بنیان گذار NA,بازتوانی زن یا مرد معتاد

NAبه شکلی که ماامروزمیشناسیم،درآستانه تولد بود

در این میان، الكلی ها همچنان در انجمن الکلی های گمنام در کار یافتن بهبودی بودند، و معتادان هم این انجمن با مشکلاتی مواجه بودند. در تشریح این موضوع، بیل دبلیو در اواخر دهه ۱۹۵۰ مقاله ای حضور معتادان در AA نوشت که در آن اشکال های مرتبط با قدم اول و سنت پنجم مطرح شده بود دولتی معتادان در لکزینگتن و فورت ورث نیز همچنان دایر بود، و پزشکان و مددجویان و بیماران ” مدل گروه نارکو را امتحان کرده بودند و به موفقیتی نرسیده بودند.

پیشتر، گروهی به نام ” ونیس’ تشکیل و مدت کوتاهی بعد منحل شده بود. یکی از معتادانی که به این گروه راه پدا کرد باب بی بود که- بعدها در کمک به رشد NA وسیله ساز شد. در این زمان، باب چیزهایی از NA میدانست، چون همسرش، زن اول جیمی، آلیس، را در ال – انان دیده بود و چیزهایی از NA شنیده بود. اما به قول باب: «من اوایل یا اواسط ۱۹۵۹ سری به NA زدم اما دیدم از هیچ چیزش خوشم نمی آید.»

در اوایل ۱۹۵۹، گروه NA بالاخره تصمیم گرفت شیرز درایر را ترک کند، و اندکی بعد به کلیسای ترینیتی در تقاطع رودز و مورپارک منتقل شد. تعداد شرکت کنندگان در جلسه به تدریج تحلیل رفته بود، چون اعضا یا نمی توانستند پاک بمانند یا به دلیل حال و هوای جلسات از شرکت در آن اکراه داشتند. NAبه شکلی که ماامروزمیشناسیم,آستانه تولد بود,بنیان گذار NA,بازتوانی زن یا مرد معتاد

تا نوامبر آن سال، فقط چهار یا پنج نفر در جلسه شرکت می کردند، تا دست آخر این نسخه از NA به کلی از سنتها دور شد و عمرش به پایان رسید. عضوی که رهبر اصلی گروه بود تصمیم گرفت آن را به جیمی واگذار کند. در این زمان، جز جیمی کی، سیلویا دبليو”، و پنی کی، کسی نبود تا آن چه را که از گروه باقی مانده، ضبط و ربط کند.

NAبه شکلی که ماامروزمیشناسیم,آستانه تولد بود,بنیان گذار NA,بازتوانی زن یا مرد معتاد

به روایت جیمی در خاطرات ضبط شده اش، او و سیلویا دبليو مشغول بررسی چیزهایی شدند که از آن جلسه NA باقی مانده و تحویل آن دو شده بود. حتی یک نسخه از آن کتابچه قهوه ای باقی نمانده بود، سای ام صندوق پستی گروه را به اداره پست پس داده بود، و هر چند قرار بود بیست دلار در خزانه گروه مانده باشد ، اما معلوم نبود این پول دست کیست و کجا می شود آن را پیدا کرد.

با پراکنده شدن همه اعضای اولیه و دائم، ناپدید شدن پول ها، از میان رفتن نشریات، و بی آن که حتی یک نفر از رهبران قبلی گروه به جا مانده باشد؛ NA، به شکلی که تا آن زمان وجود داشت، نابود شد.
با دیدن این اوضاع، سیلویا به گریه افتاد: «آخ، جیمی، بعد از این چه کار کنیم؟ حالا چه طور میشود به معتادها کمک کرد؟»

جیمی گفت: «غصه نخور سیلویا، درست می شود. اول از همه میرویم جایی می نشینیم و قهوه ای میخوریم؛ بعدش معلوم می کنیم در آینده چه کار باید کرد. ناچاریم دوباره برگردیم سر خانه اول، مثل ۱۹۵۳ که برای اولین بار نشستیم و سعی کردیم چیزی برای کمک به معتادها سر هم کنیم، و بعد از این در همه موارد باید از سنت ها پیروی کنیم. درست می شود.»

NAبه شکلی که ماامروزمیشناسیم،درآستانه تولد بود

NAبه شکلی که ماامروزمیشناسیم,آستانه تولد بود,بنیان گذار NA,بازتوانی زن یا مرد معتاد

منبع : کتاب معجزات به وقوع می پیوندد

Visits: 69

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!