بهبودی و لغزش

01 مرداد 1398
<h3><span style="color: #008080;">بهبودی و لغزش</span></h3>
بهبودی و لغزش,مصرف موادمخدر,دوران اعتیاد,شدت اعتیاد
کتاب پایه :
بهبودی و لغزش,مصرف موادمخدر,دوران اعتیاد,شدت اعتیاد بسیارى از مردم تصور مىکنند مفهوم بهبودى فقط مصرف نکردن موادمخدر است. آن ها لغزش را نشانه شکست کامل و پرهیز به مدت طولانى را ، علامت موفقیت کامل مىدانند . اما تجربه ما که برنامه بهبودى معتادانگمنام را دنبال مىکنیم ، نشان داده است که مسئله به این سادگى نیست . گاه لغزش براى عضوى که قدرى با انجمن ما مربوط شده است مىتواند چنان تجربه تکان دهندهاى باشد که او را وادار به دنبال کردن جدى تر این برنامه کند. در حالی که اعضاى دیگرى را مىبینیم که با وجود پرهیز دراز مدت ، هنوز در اثر ناصادقى وخود فریبى قادر نیستند از بهبودى کامل و پذیرش اجتماعى بهرهمند شوند . امادر مجموع ، پرهیز کامل و مداوم ، تماس و همسانى با اعضاى گروههاى NA بهترین راهى است که زمینه رشد را فراهم مىکند .بهبودی و لغزش,مصرف موادمخدر,دوران اعتیاد,شدت اعتیاد
بهبودی و لغزش,مصرف موادمخدر,دوران اعتیاد,شدت اعتیاد با آن که معتادان در اصل همگى مانند یکدیگرند ، اما به عنوان فرد ، شدت بیمارى و سرعت بهبودى ما با یکدیگر تفاوت دارد. بعضى از اوقات لغزش ممکن است زمینهاى فراهم کند که نهایتاً به آزادى کامل منتهى شود ، اما در اوقات دیگر ، آزادى به آن بستگى دارد که با سماجت و عزم راسخ ، هر چه پیش آید ، دو دستى به پاکى خود بچسبیم تا از مرحله بحرانى بگذریم . معتادى که بتواند به هر طریق نیاز و میل به مصرف را حتى براى یک مدت کوتاه ، ندیده بگیرد و اختیار افکار غیر ارادى و رفتار اجبارى خود را داشته باشد، به نقطه عطفى رسیده است که مىتواند در بهبودیش سرنوشت ساز باشد . گاه موازنه احساس آزادى و استقلال حقیقى ما به هم مىخورد و با آن که ظاهراً مىدانیم هر چه داریم در اثر اتکاء به یک نیروى برتر ، کمک کردن و کمک گرفتن از دیگران و هم دلى بدست آمده است ، امّا میل به تکروى و در دست گرفتن دوباره اختیار زندگى ، ما را به طرف خود مىکشد . در طول دوران بهبودى ، هیولاهاى زندگى گذشته به دفعات به سراغمان خواهند آمد . ممکن است احساس کنیم که زندگى دوباره بىمعنا ، یک نواخت و کسل کننده شده است . ممکن است مغزمان از تکرار اصول تازهاى که در زندگى پیدا کردهایم ، خسته شود و از لحاظ جسمى نیز به خاطر انجام مکرر فعالیتهاى تازهمان احساس کوفتگى کنیم . اما با این حال ما مىدانیم که اگر این کارها را تکرار نکنیم ، مطمئناً رفتار قدیم خود را دوباره از سر مىگیریم . اگر از چیزى که داریم استفاده نکنیم آن را از دست مىدهیم . این دورهها معمولاً بهترین دورانى هستند که ما در آن رشد و پیشرفت مىکنیم . با آن که شاید ظاهراً جسم و فکر ما از تمام این چیزها خسته به نظر برسند ، امّا ممکن است قوه محرکه تغییر و تبدیل حقیقى ، در عمق وجودمان در صدد پیدا کردن راهى باشد که بتواند انگیزههاى درونى ما را دچار تحول کند و زندگى مان را تغییر دهد. هدف ما ، نه فقط پرهیز جسمى بلکه بهبودى از طریق تجربه به کارگیرى قدمهاى دوازدهگانه است . لازم است براى پیشرفت خود زحمت بکشیم . از آن جا که یک فکربسته ، به هیچ وجه ظرفیت پذیرش ایدههاى نو را ندارد ، بنابراین باید به طریقى روزنهاى براى نفوذ در آن پیدا کرد و چون فقط خود ما مىتوانیم این کار را براى خود انجام دهیم ، از این رو لازم است مواظب دو دشمن درونى خود ، بى تفاوتى و تنبلى باشیم . این طور به نظر مىرسد که مقاومت در برابر تغییر ، در خون ماست و فقط چیزى مانند یک انفجار اتمى مىتواند زمینههاى لازم را براى اصلاح یا تغییر مسیر در ما به وجود آورد . لغزش ، اگر از آن جان سالم به در ببریم ، میتواند گوش زدی باشد جهت جلوگیری از فرآیند تخریب . گاه ، لغزش نزدیکان و یا مرگ آن ها ممکن است ما را به خود بیاورد و چشم ما را در مورد لزوم یک عکس العمل شدید باز کند .
بهبودی و لغزش,مصرف موادمخدر,دوران اعتیاد,شدت اعتیاد معتادانى را دیدهایم که به انجمن ما آمدند و با امتحان برنامه بهبودى ما مدتى پاک ماندند ، اما بعضى از آن ها پس از مدتى ، تماس خود را با دیگر معتادان در حال بهبودى از دست دادند و در نهایت ، اعتیاد ، مجدداً در زندگى شان فعال شد . آن ها فراموش کردند که در واقع مصرف موادمخدر در همان بار اول ، جریان مرگ آور اعتیاد را ، دوباره به حرکت در مىآورد . آن ها سعى کردند اعتیاد خود را با اعتدال در مصرف و یا با مصرف موادمخدر بخصوصى کنترل کنند ، اما هیچ یک از این روشهاى کنترل ، برای معتادان کارآیی ندارد . لغزش ، یک واقعیت است و مىتواند اتفاق بیفتد و اتفاق مىافتد . بنا به تجربه ما کسانى که برنامه بهبودى ما را به طور روزانه دنبال نمىکنند دچار لغزش مىشوند و ما آن ها را مىبینیم که در جستجوى بهبودى ، دوباره به انجمن باز مىگردند . اینگونه افراد ممکن است قبل از لغزش ، سالها پاک بوده باشند . آن ها که بخت یارشان است و دوباره برمىگردند ، در اثر این تجربه تکان شدّیدى مىخورند . آنها مىگویند لغزش به مراتب وحشتناک تر از دوران قبلى مصرف است . ما هرگز کسى را ندیدهایم که مطابق برنامه معتادان گمنام زندگى کند و بلغزد . بسیارى از اوقات لغزش به مرگ مىانجامد . ما در تشییع جنازه عزیزان زیادى شرکت کردهایم ، که لغزش به طرق مختلفى باعث مرگشان شده است . اکثر این افراد سالها در گمراهى بسر مىبرند و با بدبختى روزگار مىگذرانند . آن ها که کارشان به زندان یا تیمارستان کشیده مىشود ، ممکن است جان سالم بدر ببرند و شاید مجدداً به NA رو آورند. ما در زندگى روزانه خود ، گاه دچار لغزش هاى عاطفى و روحانى مىشویم ، این حالت باعث مىشود که در برابر لغزش جسمانى ، یعنى مصرف موادمخدر ، مقاومتى نداشته باشیم . از آن جا که اعتیاد یک بیمارى غیر قابل علاج است ، نتیجتاً معتادان همیشه در خطر لغزش قرار دارند.بهبودی و لغزش,مصرف موادمخدر,دوران اعتیاد,شدت اعتیاد
بهبودی و لغزش,مصرف موادمخدر,دوران اعتیاد,شدت اعتیاد لغزش هرگز اجبارى و یا اتفاقى نیست و در مورد آن به ما حق انتخاب داده شده است . لغزش علامت این است که ما در برنامه خود خلائى داریم . ما این جریان را با دست کم گرفتن برنامه بهبودى خود و پیدا کردن راه هاى گریز ، در زندگى روزانه مان آغاز مىکنیم . بدون آن که متوجّه تلههاى سر راهمان باشیم ، چشم بسته به دام این باور که خودمان مىتوانیم گلیم خود را از آب بکشیم ، مىافتیم . دیر یا زود گرفتار این تصور باطل مىشویم که مصرف موادمخدر زندگى را آسانتر مىکند . باور مىکنیم که موادمخدر مىتواند حالمان را تغییر دهد ، اما فراموش مىکنیم که چه تغییر کشنده ایست. وقتى باور کنیم که موادمخدر قادر است مشکلات مان را حل کند و فراموش کنیم که چه بلایى مىتواند به روزگارمان بیاورد ، آنوقت دیگر واقعاً حساب مان پاک است . تا وقتى که این تصور باطل که هنوز هم مىتوانیم به مصرف خود ادامه دهیم و یا هنوز هم خود به تنهایى و بدون کمک مىتوانیم قطع مصرف کنیم ، درهم شکسته نشود ، به طور قطع در حال امضاى جواز دفن خود هستیم . بنا به دلایلى ، وقتى ما به خودمان و کارهاىمان نمىرسیم ، اعتماد به نفسمان کم مىشود و به صورت الگویى در تمام زندگى مان تکرار مىشود . اگر ما از زیر بار مسئولیت هاى زندگىمان شانه خالى کنیم ، یعنى از جلسات غایب شویم ، کارکرد قدم دوازدهم را پشت گوش بیندازیم و یا بخواهیم که کنار گود بایستیم ، برنامه بهبودى مان متوقف مىشود. این ها چیزهایى است که باعث لغزش مىشود و ما مىتوانیم تغییرات به خصوصى را در خود احساس کنیم . در این مواقع روشن بینى خود را از دست مىدهیم و احتمالاً از همه چیز و همه کس رنجیده و عصبانى هستیم . ممکن است نزدیکانمان را از خود برانیم و خود را منزوى کنیم . در مدت زمان کوتاهى از خود بیزار مىشویم . بدون آن که مجبور به مصرف موادمخدر باشیم ، مجدداً اسیر بدترین عادات و بیمارترین الگوهاى رفتارى خود مىشویم. وقتى در ما رنجش و یا احساس شدید دیگرى به وجود مىآید، استفاده نکردن از قدمها ، مىتواند باعث لغزش مان شود.بهبودی و لغزش,مصرف موادمخدر,دوران اعتیاد,شدت اعتیاد
بهبودی و لغزش,مصرف موادمخدر,دوران اعتیاد,شدت اعتیاد رفتار افراطى ، وجه مشترک همه معتادان است . گاه ما سعى مىکنیم آن قدر خودمان را از چیزى پر کنیم ، تا شاید راضى شویم، اما مىبینیم که هیچ چیز نمىتواند راضىمان کند . این ، جزئى از الگوى رفتارى معتاد گونه ما است . براى ما هیچ وقت ، هیچ چیز کافى نیست . بعضى وقت ها ما این مطلب را فراموش کرده و فکر مىکنیم که فقط اگر بتوانیم به مقدار کافى غذا ، رضایت جنسى و یا پول بدست آوریم ، راضى مىشویم و همه چیز درست مىشود . هواى نفس ، وادارمان مىکند که تصمیمات خود را بر مبناى سوء استفاده ، خودخواهى ، شهوت و یا غرور بیجا بگیریم . ما دل مان مىخواهد که همیشه حرف ، حرف خودمان باشد. غرورمان مىگوید که خودمان به تنهایى مىتوانیم موفق شویم ، اما وحشت و احساس تنهایى سابق دوباره سراسر وجودمان را فرا مىگیرد . ما متوجه شدهایم که در واقع ، خود به تنهایى نمىتوانیم موفق شویم ، زیرا هر وقت سعى کردهایم ، اوضاع خراب تر شده است . لازم است مرتب به ما یادآورى شود که از کجا آمدهایم و در صورت مصرف ، بیمارىمان به صورت مضاعفى بدتر خواهد شد. این جا، جایی است که نیاز به کمک انجمن داریم . ما یک شبه بهبود پیدا نمىکنیم . وقتى ما متوجّه مىشویم که تصمیم بدى گرفته یا قضاوت بدى کردهایم ، فوراً به فکر مىافتیم که چطور آن را توجیه کنیم و اکثر درکوشش خود خواهانه ایکه در از بین بردن رد پای مان داریم، شدیداً افراطى هستیم. ما فراموش مىکنیم که امروز حق انتخاب داریم و حال مان روز به روز وخیمتر مىشود .
بهبودی و لغزش,مصرف موادمخدر,دوران اعتیاد,شدت اعتیاد
در شخصیت خود آزار ما گرایشى وجود دارد که خواهان شکست ماست . اکثر ما احساس مىکنیم که لایق موفقیت نیستیم . این احساس ، در تمام معتادان مشترک است . افسوس به حال خود ، یکى از نواقص مخرب ماست و تمام انرژى مثبت را ازما مىگیرد . ما توجه مان را بر روى هر چیزى که به مراد دل مان پیش نمىرود متمرکز کرده و تمام زیبائى هاى دیگر زندگى را فراموش مىکنیم . بدون آن که تمایلى براى بهبود زندگى خود داشته باشیم و یا اصلاً میلى براى زنده ماندن هنوز در ما باشد ، مرتباً رو به تحلیل مى رویم . بعضى از ما دیگر هرگز دوباره بر نمى گردیم. ما ، باید بسیارى از چیزهایى را که فراموش کردهایم ، دوباره از نو بیاموزیم و درصورتى که مایلیم جان سالم بدر بریم ، باید روش تازهاى در زندگى خود پیش بگیریم . معتادان گمنام ، به همین دلیل به وجود آمده است . اعضاى این انجمن ، به سرنوشت معتادان مستأصل و در حال نابودى علاقه مندند و مىتوانند زندگى بدون مواد مخدّر را ، بوقت خود ، به آن ها بیاموزند . براى بسیارى از ما پیوستن به این انجمن چندان آسان نبوده است ، زیرا ما نمىتوانستیم بفهمیم که مبتلا به بیمارى اعتیاد هستیم . بعضى وقت ها ، ما رفتار گذشته خود را قسمتى از وجود خودمان مىبینیم ، نه قسمتى از بیمارى مان.بهبودی و لغزش,مصرف موادمخدر,دوران اعتیاد,شدت اعتیاد
بهبودی و لغزش,مصرف موادمخدر,دوران اعتیاد,شدت اعتیاد ما ، قدم اول را بر مىداریم و اقرار مىکنیم که در مقابل اعتیادمان عاجزیم و زندگى مان غیر قابل اداره شده است . پس از مدتى آهسته آهسته اوضاع بهترمىشود و ما شروع به بدست آوردن اعتماد به نفس از دست رفته خود مىکنیم . دراین جا غرورمان مىگوید که حالا دیگر خودمان مىدانیم که باید چه بکنیم و چون اوضاع قدرى بهتر شده است، فکر مىکنیم که دیگر چندان احتیاجى به این برنامه نداریم . غره گى مانند چراغ خطر است . تنهایى و وحشت قدیمى دوباره به سراغ مان مىآید . اوضاع خراب تر مىشود . متوجه مىشویم که خودمان به تنهایى نمىتوانیم موفق شویم . این بار، قدم اول را جدىتر برمىداریم و آن را از صمیم قلب مىپذیریم ، اما به هر حال زمانهایى خواهد بود که هوس شدید مصرف ، دوباره بسرمان مىزند و حال بدى پیدا مىکنیم و دلمان مىخواهد که فرار را بر قرار ترجیح دهیم . در این مرحله لازم است به ما یادآورى شود که از کجا آمدهایم و اگر لغزش کنیم این بار وضع به مراتب خراب تر و بدتر مىشود . اینجاست که بیش از هر وقت دیگرى به برنامه نیاز داریم و متوجه مىشویم که باید آستین ها را بالا بزنیم . وقتى ما فراموش کنیم که چه کوشش و زحمتى صرف به دست آوردن این دوران آزادى در زندگىمان شده است ، ناسپاسى در ما پدید مىآید و خود آزارى دوباره از نو آغاز مىگردد . در صورتىکه سریعاً در این مورد چاره جویى نکنیم ، خطر لغزشى که تمام موجودیّت ما را تهدید مىکند ، در کمینمان نشسته است . ما اگر به جاى استفاده از راه حلهاى این برنامه ، به تصورات باطلى که از واقعیات داریم بچسبیم ، دوباره منزوى مىشویم . تنهایى ، ما را از داخل مىخورد و موادمخدر که تقریباً همیشه قدم بعدى است ، مىتواند بقیه کار را تمام کند . عوالم و احساساتى که دراواخر دوران اعتیاد تجربه کرده بودیم ، حتى بدتر از گذشته ، دوباره به سراغ مان مىآیند. این ضربهها در صورتى که خودمان را تسلیم برنامه معتادانگمنام نکنیم ، به طور قطع نابودمان مىکند.
بهبودی و لغزش,مصرف موادمخدر,دوران اعتیاد,شدت اعتیاد
[caption id="attachment_352972" align="alignright" width="300"] بهبودی و لغزش,مصرف موادمخدر,دوران اعتیاد,شدت اعتیاد[/caption]
لغزش ، هم مىتواند عامل نابودى ما باشد و هم ممکن است ما را به طرف خودشناسى و توجه به واقعیت وجودمان بکشاند . گریز زودگذر ، ارزش تقاص دردناک مصرف دوباره را ندارد . براى ما مصرف کردن ، با مردن برابر است ، اما معمولاً فقط مرگ جسمى نیست و چیزهاى دیگرى هم در ما کشته مىشود . یکى از بزرگترین موانعى که بر سر راه بهبودى قرار دارد ، انتظار بیجا از خود ودیگران است . براى ما روابط مىتواند مسئله بسیار دردناکى باشد . ما مردمى رویایى هستیم و در مورد اتفاقات آینده پیش داورى مىکنیم . وقتى رویائى به حقیقت نمىپیوندد ، عصبانى و رنجیده مىشویم . ما فراموش مىکنیم که در مورد دیگران عاجزیم . افکار و احساسات قدیمى ، مانند تنهایى ، یأس ، بیچارگى و افسوس دوباره به سراغ مان مىآیند . فکر راهنما ، جلسه ، کتاب ، نشریات و تمام چیزهاى مثبت دیگر از خاطرمان مىرود . ما مىبایست بهبودى خود را در رأس قرار دهیم و اولویت ها را فراموش نکنیم . بر روى کاغذ آوردن چیزهایى که مىخواهیم ، چیزهایى که تقاضا مىکنیم وچیزهایى که به دستمان مىرسد و مشارکت آن ها با راهنما و یا یک آدم قابل اعتماد دیگر به ما کمک مىکند که احساسات منفى خود را تجزیه و تحلیل کنیم و ازمیانشان بگذریم . وقتى به دیگران اجازه مىدهیم که ما را در تجربه خود شریک کنند ، امید بهتر شدن اوضاع در ما قوت مىگیرد . این طور به نظر مىرسد که قبول عجز ، براى ما مشکل بزرگى است . در صورت لزوم به اقرار به عجز ، احتمالاً اول سعى خواهیم کرد با آن بجنگیم و پس از خسته شدن از کوششهاى بیهوده خود، شروع به مشارکت با دیگران مىکنیم و دوباره امیدوار مىشویم. به نظر مىرسد که شرکت روزانه در جلسات، فقط براى امروز زندگى کردن و مطالعه نشریاتمان، افکارو دید ما را دوباره به طرف قطب مثبت هدایت مىکند. تمایل به آزمایش هر چه که براى دیگران کاربرد داشته است امرى حیاتى است . حتى در اوقاتى که ما حس مىکنیم نمىخواهیم به جلسات برویم، رفتن به جلسات براىمان یک منبع قدرت و امید است .بهبودی و لغزش,مصرف موادمخدر,دوران اعتیاد,شدت اعتیاد
براى ما بسیار مهم است که وقتى هوس مصرف به سرمان مىزند ، آن را با دیگران مشارکت کنیم . عجیب است که معمولاً تازه واردان تصور مىکنند ، میل به مصرف ، براى معتادان امرى غیر طبیعى است . وقتى وسوسه هاى سابق به سراغ مان مىآیند ، با خود فکر مىکنیم حتماً ایرادى در کارمان است و ممکن نیست که اعضاى دیگر بتوانند آن را درک کنند. بسیار مهم است به خاطر داشته باشیم که هوس مصرف مىگذرد . ما دیگر هرگز اجبارى به مصرف نداریم ، هرگونه احساسى هم که داشته باشیم ، فرقى نمىکند و بالاخره همه آن ها مىگذرند . پیشروندگى بهبودى ، حرکتى مداوم در جادهاى سر بالا است . در صورتى که ما در این راه کوشا نباشیم ، دوباره به طرف قعر سرازیر مىشویم . پیشروندگى بیمارى ما مداوم است، حتّى در دوران پرهیز . ما عاجز به این جا مىآئیم و قدرتى را که در جستجویش هستیم، به کمک اعضاى معتادانگمنام پیدا مىکنیم ، اما براى دریافت آن باید دست خود را دراز کنیم . حال با پاکى و در این انجمن، لازم است با افرادى که ما را خوب مىشناسند رفت و آمد کنیم. ما به یکدیگر نیاز داریم. معتادانگمنام ، یک انجمن تنازع بقا است ویکى از مُحَسنات آن این است که ما را در تماس دائم و نزدیک با همان کسانى قرارمىدهد که مىتوانند بهتر از هر کس دیگرى ما را درک و در بهبودى کمک کنند . ما هرچه قدر هم که ایده و نیت خوب داشته باشیم ، تا آن ها را به کار نگیریم ، هیچ کارى ازپیش نمىبریم . دراز کردن دستمان ، شروع تقلایى است که بالاخره به آزادى مىانجامد و حصارهایى که در آن زندانى هستیم را از میان برمىدارد . یکى از علائم بیمارى ما ، احساس بیگانگى است. مشارکت صادقانه ، آزادى براى بهبودى را درما پدید مىآورد . ما از این که دیگران حضورمان را در جلسات گرامى شمردهاند و باعث احساس راحتى ما شدهاند بسیار سپاس گزاریم . ما اگر پاک نمىماندیم و به جلسات نمىرفتیم به طور قطع برداشتن قدمها براىمان مشکلتر مىشد . مصرف هر گونه ماده مخدرى جریان بهبودى را به تأخیر مىاندازد. همه ما متوجّه مىشویم احساس خوبى که با کمک به دیگران پیدا مىکنیم ، محرکى است که ما را در زندگى موفقتر مىکند . ما مى آموزیم که وقتى دردى داریم از دیگران تقاضاى کمک کنیم . براى اکثر ما گاه این مسئله پیش مىآید . ما دریافتیم که وقتى درد دل مىکنیم ، از دردمان کاسته مىشود . اعضاى انجمن ما آمادهاند افرادى را که لغزش کردهاند در بهبودى یارى دهند ، آن ها بصیرت لازمه این کار را دارند و در صورتى که از ایشان سؤال شود مىتوانند پیشنهادات مفیدى ارائه دهند . بهبودى ما در معتادانگمنام مى بایستى از درون خود ما سرچشمه بگیرد و هیچ کس براى هیچ کس دیگرى جز خود پاک نمىماند.بهبودی و لغزش,مصرف موادمخدر,دوران اعتیاد,شدت اعتیاد
بهبودی و لغزش,مصرف موادمخدر,دوران اعتیاد,شدت اعتیاد ما در رابطه با بیمارىمان با یک قدرت نابود کننده و قهار که قدرتش مافوق ما است و مىتواند ما را به لغزش بکشاند سر و کار داریم. اگر لغزش کردهایم ، مهم این است که بدانیم باید هر چه زودتر دوباره خود را به جلسات برسانیم . در غیر این صورت ممکن است، فقط چند ماه ، چند روز یا چند ساعت از نقطهاى که بازگشت از آن دیگرممکن نیست بیشتر فاصله نداشته باشیم. بیمارى ما آن قدر مکار است که مىتواند ما را در تنگناهاى غیر قابل تصورى گرفتار کند . وقتى این اتفاق افتاد ، تا وقت باقى است ، البته اگر بتوانیم، دوباره به برنامه برمىگردیم. به مجرد مصرف، ما دوباره تحت کنترل بیمارىمان قرار مىگیریم . ما هر چند وقت هم که پاک مانده باشیم ، هرگز به طور کامل بهبود پیدا نمىکنیم . غفلت و رکود دشمن شماره یک کسانى است که مدتهاى طولانى پاک ماندهاند . در صورتى که این غفلت طولانى شود ، سلسله مراتب بهبودى متوقف مىشود . عوارض بیمارى دوباره به وضوح در ما نمایان مىگردد . انکار ، دوباره به همراه وسوسه و اجبار ما را در خود مىگیرد . احساس گناه ، پشیمانى ، ترس و غرور ، ممکن است غیر قابل تحمل شود . به زودى به جایى مىرسیم که دیگر کاملاً در تنگنا قرار گرفته و انکار و قدم اول در مغزمان به کشمکش برمىخیزند . اگر بگذاریم وسوسه مصرف بر ما غلبه کند ، دیگر کار تمام است و تنها چیزى که مىتواند نجاتمان دهد ، پذیرش تمام و کمال قدم اول است . ما باید خودمان را کاملاً تسلیم این برنامه کنیم. اوّلین کارى که انجام مىدهیم این است که پاک مىمانیم و با این عمل امکان به وجود آمدن مراحل دیگر بهبودى را فراهم مىآوریم . مادامیکه پاک بمانیم، در هرشرایطى ، بزرگترین امتیاز ممکن را در مقابل بیمارى خود داریم و از این بابت سپاس گزاریم.
بهبودی و لغزش,مصرف موادمخدر,دوران اعتیاد,شدت اعتیاد بسیارى از ما بهبودى خود را در اماکن محفوظى مانند مراکز بازپرورى وخانههاى بهبودى ، شروع مىکنیم . وقتى به اجتماع باز مىگردیم ، در خود احساس گیجى ، سردرگمى و زخم پذیرى مىکنیم . شرکت هر چه بیشتر در جلسات ، شوک این گونه تغییرات را به مراتب قابل تحمل تر مىکند . محیط جلسات، فضاى امنى براى مشارکت با دیگران است . ما به مرور طبق این برنامه زندگى مىکنیم و مىآموزیم که اصول روحانى را در زندگىمان به کار ببریم. ما باید از چیزهایى که مى آموزیم استفاده کنیم والا آن ها را با یک لغزش از دست مىدهیم . بسیارى از ما اگر نتوانسته بودیم به گروهها و اعضاى NA اعتماد کنیم ، کارمان تمام بود ، زیرا هیچ راه دیگرى براىمان وجود نداشت. در آغاز، ما هم مجذوب این انجمن شده بودیم و هم از آن مىترسیدیم . با آن که دیگر با رفقاى دوران مصرف احساس راحتى نمىکردیم ، امّا جلسات را هم هنوز خانه خود نمىدانستیم . به مرور در اثر تجربه مشارکت ، ترس مان کمتر شد . هر چه بیشتر مشارکت کردیم ، بیشتر ترسهاى مان فرو ریخت . ما به این دلیل مشارکت مىکردیم . رشد ، یعنى تغییر کردن . حفظ سلامتى روحانى ، یعنى بهبودى مداوم و جارى . انزوا ، رشد روحانى ما را به خطر مى اندازد . آن عده از ما که انجمن را پیدا کرده و قدمها را زندگى مىکنیم ، به مرور مى آموزیم که با دیگران چگونه ارتباط برقرار کنیم. همان طور که رشد مىکنیم ، مىآموزیم که چگونه بر گرایش هاى مخفى شدن و فرار از خود و احساساتمان غلبه کنیم . صادق بودن در مورد احساساتمان ، به دیگران امکان مىدهد با ما همسان شوند و خود را در ما ببینند . ما متوجّه شدهایم که وقتى صادقانه ارتباط برقرار مىکنیم ، بر دیگران تأثیر مىگذاریم . صداقت ، نیاز به تمرین دارد . هیچ یک از ما ادعا نمىکنیم که کامل هستیم . خصوصاً در مواقعى که زیر فشاریم و یا راه فرار نداریم ، براى حفظ صداقت ، باید از قدرت روحانى و عاطفى زیادى برخوردار باشیم. مشارکت با دیگران ، احساس تنهایى و انزوا را از ما دور مىکند . این روند از قدرت خلاقه روح سرچشمه مىگیرد.بهبودی و لغزش,مصرف موادمخدر,دوران اعتیاد,شدت اعتیاد
بهبودی و لغزش,مصرف موادمخدر,دوران اعتیاد,شدت اعتیاد وقتى ما این برنامه را کار کرده و روزانه قدمهاى آن را زندگى مىکنیم ، در بکارگیرى اصول روحانى با تجربه مىشویم . این تجربه که در طول زمان بدست مىآید ، در بهبودى روزمره به ما کمک مىکند . ما باید از هر چه که یاد مىگیریم استفاده کنیم والا آن را از دست مى دهیم و فرقى هم نمىکند که چند وقت پاک ماندهایم. سرانجام به ما نشان داده مىشود که باید صادق باشیم وگرنه دوباره مصرف مىکنیم. براى تمایل و فروتنى دعا کرده و عاقبت در مورد قضاوت هاى نادرست یا تصمیمات بد خود صادق مىشویم . در برابر کسانى که به آن ها لطمه زدهایم مسئولیت تقصیرات خود را بر عهده مىگیریم و هر طور که لازم باشد اشتباهات مان را جبران مىکنیم . در این مرحله ما دوباره وارد راه حل شده و براى خود برنامهاى داریم . اکنون به کارگیرى این برنامه براىمان آسانتر مىشود و مىفهمیم که راه جلوگیرى از لغزش ، توسل به قدمهاست. تله دیگرى که ممکن است پس از لغزش در آن گرفتار شویم ، این است که فکر کنیم دیگر نمىتوانیم مصرف را متوقف کرده و پاک بمانیم . ما به تنهائى هرگز نمىتوانیم پاک بمانیم . با درماندگى اعتراف مىکنیم که خودمان دیگر نمىتوانیم کارى از پیش ببریم . ما در حالى که خودمان را ملامت و شکنجه مىکنیم ، دوباره به طرف برنامه برمىگردیم و با خود فکر مىکنیم که هیچ کس به شهامتى که براى بازگشت لازم است اهمیّت نمىدهد . ما در این انجمن آموختهایم که خالصانه ترین احترامات را براى اینگونه شجاعت ها قائل شویم . ما از ته دل براى کسانى که باز مىگردند هورا مىکشیم. لغزش خجالت ندارد ، برنگشتن خجالت دارد . ما باید ازاین خیال باطل که خودمان مىتوانیم ، دست برداریم و آن را در هم بشکنیم. نوع دیگر لغزش ، از میان رفتن اولویت پاکى است . براى ما پاک ماندن باید در رأس هر چیز دیگرى قرار داشته باشد . همگى ما گاه سختىهایى را در دوران بهبودى خود تجربه مىکنیم و اگر از چیزهایى که آموختهایم استفاده نکنیم ، دچار سقوط عاطفى مىشویم . آن ها که از این مهلکهها جان سالم به در مىبرند ، شجاعتى از خود نشان مىدهند که نمىتواند از خود آن ها سرچشمه گرفته باشد . ما پس از گذشتن ازاین گونه دورهها متوجّه مىشویم که همیشه قبل از طلوع ، هوا تاریک تر است . ما وقتى از دوره سختى مىگذریم و پاکى خود را حفظ مىکنیم ، براى بهبودى ابزار تازهاى پیدا کردهایم که مىتوانیم به دفعات از آن استفاده کنیم. ممکن است در صورت لغزش احساس خجالت و یا گناه کنیم . هر چند که لغزش باعث شرمندگى است ، امّا نمىتوانیم هم آبرو و هم جان خود را در عین حال حفظ کنیم . ما به این نتیجه رسیدهایم که در اینگونه مواقع بهتر است هر چه زودتر خود رابه این برنامه برسانیم . پا بر روى غرور گذاشتن ، به مراتب از مردن یا به کلى دیوانه شدن بهتر است. تا وقتى که ما به خاطر پاکى خود شکرگزار باشیم ، حفظ آن براىمان آسان تر است . بهترین راه شکرگزارى ، رسانیدن پیام و مشارکت تجربه ، امید و نیروى مان با معتادانى است که هنوز در عذابند . ما حاضر به کمک به هر معتاد در حال عذابی هستیم.بهبودی و لغزش,مصرف موادمخدر,دوران اعتیاد,شدت اعتیاد
بهبودی و لغزش,مصرف موادمخدر,دوران اعتیاد,شدت اعتیاد زندگى روزانه به روال این برنامه ، تجربههاى با ارزشى به همراه دارد . درصورتى که وسوسه مصرف به سرمان بزند ، با درسى که از تجربه خود گرفتهایم ، مىدانیم که باید با یک معتاد در حال بهبودى ، تماس بگیریم و خودمان را به یک جلسه برسانیم. معتادان در حال مصرف ، مردمى خودمحور ، خشمگین ، وحشتزده و تنها هستند . در دوران بهبودى ، ما رشد روحانى را تجربه مىکنیم . در دوران مصرف ، ما مردمى دروغگو ، خودخواه و غالباً در بند زندان یا بازپرورى بودهایم . برنامه به ما امکان مىدهد که به اعضاى سازنده و مسئول اجتماع خود تبدیل شویم . همان طور که ما وارد اجتماع مىشویم ، آزادى سازنده ما ، کمک مىکند تا اولویتهاى خود را مشخص کنیم و کارهاى اساسى را اوّل انجام دهیم . به کارگیرى روزمره قدمهاى دوازدهگانه ما را از افرادى که بودهایم ، به کسانى که تحت رهبرى یک نیروى برتر هستند ، تبدیل مىکند. به کمک راهنما و یا مشاور روحانىمان به مرور مىآموزیم که به نیروى برترمان اعتماد کنیم و به او متکى باشیم.بهبودی و لغزش,مصرف موادمخدر,دوران اعتیاد,شدت اعتیاد
لینک کوتاه: https://nairan.org/fa/b/352970
این خبر را به اشتراک بگذارید:
مطالب مشابه
مجلات راه NA
نشريات، آرم و نام NA متعلق به هيچ شخص خاص، کميته و يا هيئت خاصي نيست و بر طبق قرارداد وديعه از طرف کل انجمن به خدمات جهاني سپرده شده تا از آن محافظت نمايد
نرم افزار موبایل
لطفا براي ايجاد امکان سرويس دهي بهتر از انتشار مستقيم نرم فزار هاي اين صفحه خودداري نموده