شانه بر موی سپید
شانه بر موی سپید,عقده اعتیاد,نا امیدی معتاد,الگوی مصرف,الگوی پاکی
سلام – اسم من عباس و یک معتادم، خیلی وقتا با خواندن مطالب مجله اشک تو چشام جمع می شه و این حس در من ایجاد می شه که از خودم بنویسم و این که انجمن همه چیز یه جوون رو دوباره بهش برگردونده . شانه بر موی سپید,عقده اعتیاد,نا امیدی معتاد,الگوی مصرف,الگوی پاکی
همون جوونی که با دنیایی از حسرت، عقده، حسادت و نا امیدی وارد این برنامه شد امروزه داره زندگی می کنه و تموم اون احساسات بد جاشو به امید ایمان و موفقیت داده. از زمین و زمان شاکی بودم از خلقتم از به دنیا اومدنم و این احساس در من وجود داشت که متولد شده ام که زجر بکشم. شانه بر موی سپید,عقده اعتیاد,نا امیدی معتاد,الگوی مصرف,الگوی پاکی
تموم راه ها رو امتحان کرده و دیگه پذیرفته بودم که راهی و امیدی نیست…….
اما یه مرد برای من الگو شد. همون الگوی مصرفم همون که الفبای مصرف رو از رو دستش کپی کرده بودم همون که یه شهر و به هم می ریخت، همون که به هیچ صراطی مستقیم نبود یه دفعه مثل این که در اون مرد معجره ای اتفاق افتاد مثل این که خواب می دیدم. پاک شد و آروم و سربزیر. دیگه مأمور واسه جلبش دم در نمی اومد. همه ی شهر مونده بودن یعنی چه اتفاقی افتاده که علی این همه تغییر کرده … آیا این همون علی یه شاید فقط یه تشابه اسمی و قیافه س. دیگه چون و چرا نمی شد أورد اگه اون تونست پس منم می تونم و به لطف خدا و کمک اون تونستم. شانه بر موی سپید,عقده اعتیاد,نا امیدی معتاد,الگوی مصرف,الگوی پاکی
مقدار مصرفش خیلی بالا بود واسه همین بعد از دو سال پاکی علائم یه بیماری مهلک تو وجودش بروز کرد شب و روز درد می کـشید اما با این حال خدمت می کرد انگار می دونست وقت زیادی واسه جبران خسارت نداره. الگوی مصرف یه شهر، حالا شده بود الگوی پاکی. شرور سابق شهر، فقط نیت خیر داشت و درد جسمی رو با یاد خدا تحمل می کرد تسلیم تسلیم بود و راضی به رضای او می دونست رفتنیه اما خودشو نباخت بهانه نیاورد و خودش رو وقف برنامه کرد. دو سال دست و پنجه نرم کردن با یه بیماری بسیار کشنده بدون یک دونه قرص، به بچه ها خدمت می کرد و خودشو آماده ی ملاقات با نیروی برتر، روز تولدش گفت: زیبایی یک شاخه گل توی یه لجن زار دیدنی تر از همون شاخه ی گل تو گلستونه و من همون آدمم که یه روزی توی این شهر آواره بودم والان تولد سه سالگی پاکی مه تو روزای آخر با ا یما و اشاره نگرانی اش رو بابت جلسات و برگزاری مرتب اون ابراز می کرد و می گفت هیچ وقت فراموش نکن که بابت هر کلمه ی نشریات ما، چندین نفر قربانی شدن تا برنامه به این شکل و به صورت یه امانت دست ما رسیده. سه سال و شش ماه و دو روز آخرین اعلام پاکی و …. او در گذشت با شکوه ترین مرا سمی بود که دیده بودم مگه می شد واسه یک معتاد این همه آدم، چه اعضای انجمن و چه سایر مردم در غم دوستی به سوگ بنشینند که عشق و امید و استقامت را برایشان معنا کرد. شانه بر موی سپید,عقده اعتیاد,نا امیدی معتاد,الگوی مصرف,الگوی پاکی
و چه پایان دل انگیزی، تو جلسات شهرمون هر کی تولد می گیره، یادی هم از علی می کنه و واسه ی آرامشش سکوت می کنند.
مجله پیام بهبودی. بهار 1387
شانه بر موی سپید,عقده اعتیاد,نا امیدی معتاد,الگوی مصرف,الگوی پاکی
Visits: 86
