نیروی برتر,نیروی برترمعتاد,بهبودی معتادین,وجدان گروهی جلسات,خرد جمعی,سنت دوم معتادان گمنام

درک من از ارتباط با نیروی برتر درسنت دوم

نیروی برتر,نیروی برترمعتاد,بهبودی معتادین,وجدان گروهی جلسات,خرد جمعی,سنت دوم معتادان گمنام

پس از آشنایی با سنت اول و دانستن مختصری از آن چه می تواند منافع مشترک ما را در راس قرار دهد و درک این موضوع که گروه هاي ما، حلقه های زنجیره ای جهانی می باشند که تنها با رعایت و به کارگیری سنت های دوازده گانه می توانند به استحکام، اتحاد و قدرت انجمن مان تداوم بخشیده و ارزش درمانی کمک یک معتاد به یک معتاد دیگر را به نمایش بگذارند و قدم به دنیای سنت دوم گذاشتم. اشتیاقی عجیب در خود حس می کردم. شوقي غريب که مرا وادار به مطالعه و پاسخ گویی به سوالات و رفتن به جلسه سنت ها و شنیدن تجارب راهنما می کرد.

در رابطه با هدف ما تنها یک مرجع نهایی وجود دارد. خداوندی مهربان که به گونه ای ممکن خود را در وجدان گروه ما، بیان می نماید.

 چرا در این برنامه، تنها مرجع باید خدای مهربان باشد؟ نیروی برتر,نیروی برترمعتاد,بهبودی معتادین,وجدان گروهی جلسات,خرد جمعی,سنت دوم معتادان گمنام

زیرا آنچه را که من نمی دانم. او می داند و آنچه را من نمی توانم، او می تواند آنچه را که پنهان است آشکار می سازد و در قلب من چنان جایگزین می گردد که بهترین را انتخاب خود قرار دهم.

فهمیدن اراده نیروی برتر و آگاهی از خواست او با تمرین و استمرار به دست می آید. این جمله از کتاب چگونگی عملکرد تكليف همه را روشن کرده است. تمامی ما در به منصه ظهور رسیدن یک رابطه آگاهانه با نیروی برتری که مطابق با درک خودمان باشد، با یکدیگر برابریم. هیچ شخص یا گروهی در فهمیدن اراده نیروی برتر انحصار ندارد.”

آن چه ارتباط مرا با نیروی برتر از خود، ممکن و بهبودی شخصی ام را میسر می گرداند، به کار گرفتن اصول روحانی در قدم های دوازده گانه می باشد. سه اصل روحانی صداقت، تمایل و روشن بینی به من کمک کردند تا همواره به یاد داشته باشم، آموزگاری خردمند در موجودیت خاکی من است که وجدان نام دارد.  

در سنت دوم زمان آن است که من وجدان خود را در یک گروه با مددخواهی از آن مرجع نهایی یعنی خداوند مهربان، در سکوت قبل از انتخاب رای آگاهانه، نشان دهم. برای من زیباترین، با شکوه ترین و روحانی ترین لحظه ی بودن در جلسات زمانی است که وجدان گروه به منظور انتخاب بهترین، در سکوت فرو می رود. شرکت در جلسات اداری و نحوه رای گیری همیشه برای من جالب بوده است. گروه عقاید خود را در مورد موضوع به بحث و تبادل نظر کشانده، به مخالفان و موافقان وقت کافی برای بیان نظرات شان می دهد و اعضا سوالات خود را به گفت و شنود می گذارند. کم کم گروه به یک خرد جمعی نزدیک می شود. برای من که همیشه اندیشه خود را خیلی ناب می دانستم، پذیرش رای وجدان گروه در اوایل آشنایی ام با NA کار خیلی آسانی نبود ولی به تدریج دریافتم که وجدان گروه نمایشی از اتحاد بعد روحانی انسان هایی است که به تفاوت ها نمی اندیشند. ما اعضای این انجمن به خاطر آشنایی با سنت اول و درک سنت دوم به برابری و یگانگی، اعتماد و ایمان داریم و می دانیم که در یک گروه باید از منافع شخصی و نقطه نظرهای خود محورانه دست برداریم تا منافع و مصالح مشترک حفظ گردد. چه تفاوتی است بین من ومعتادی دیگر که به خاطر درد مشترکمان در کنار هم قرار گرفته ایم؟

 چه تفاوتی است بین من و نفر بغل دستی ام جز این که هر دو نفرمان بعد از گذران مدت ها تنهایی و انزوا به حلقه ای پیوسته ایم که از جنس یکدیگریم؟

 بنابراین گرد هم می آییم و هر يك حق رای داریم و با رای وجدان آگاه گروه خدمت گزاران خود را انتخاب می کنیم. من یاد گرفته ام که رای وجدان گروه، زمانی اعتماد خود را به خدمت گزار نشان می دهد که شاهد و نظاره گر خدمت صادقانه و رشد آن شخص باشد. نیروی ب رتر,نیروی برترمعتاد,بهبودی معتادین,وجدان گروهی جلسات,خرد جمعی,سنت دوم معتادان گمنام

اعضا با رای وجدان خود، وجدان خدمت گزار را مورد تایید قرار می دهند و به همین دلیل به درستي او اعتماد کرده و همین اعتماد گروه موجب شکل گرفتن وفاداری و تعهد خدمت گزار در ادامه صادقانه خدمتش می گردد. همه اینها نتیجه به کارگیری اصول روحانی است. وقتی که ما با اصول روحانی زندگی می کنیم رابطه مان با نیروی برتر قوی تر می شود. رابطه عضو با گروه و گروه با کل انجمن تقویت می گردد. این یعنی شکوفایی و ایجاد بستری مناسب جهت خوش آمدگویی به تازه وارد و توانایی انتقال پیام بهبودی به معتادی که هنوز در عذاب است. این تجربه شخصی و درک من از این سنت بود.

مجله پیام بهبودی تابستان 1385 

نیروی برتر,نیروی برترمعتاد,بهبودی معتادین,وجدان گروهی جلسات,خرد جمعی,سنت دوم معتادان گمنام

Visits: 73

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!