آن چه قابل مشارکت است

آن چه قابل مشارکت است,اعتیاد به مواد مخدر,درباره اعتیاد,عذاب اعتیاد,معتاد خواستار بهبودی

این که چه چیزی را باید به مشارکت گذاشت ، موضوعی است که دائما در ناحیه ما مورد بحث قرار می گیرد. من دوست دارم عقیده و تجربه خود را بنویسم و جویای نظر سایر معتادان در اطراف جهان بشوم به مشارکت گذاشتن مشکلات و نگرانی ها راجع به مسکن، پول، روابط و غیره می تواند مفید باشد.

یک نفر ممکن است آن را بشنود و تجربه کافی داشته باشید که بتواند پیشنهادات سودمند و راه حل هائی ارائه کند. ولی چیزی که من نمی فهمم، نیاز به مشارکت گذاشتن این مسائل در یک جلسه معتادان گمنام است.

مسلما جلسه ای را که این نوع مشارکت در آن انجام می شود می توان یک گروه ” خودیاری” نامید که NA چنین گروهی نیست ، یک جلسه معتادان گمنام از گروهی تشکیل می شود که دور هم جمع می شوند به یکدیگر کمک کنند تا از اعتیاد به مواد مخدر بهبودی پیدا کنند.

راهی که ما پیدا کرده ایم و برای ما کار می کند. به وسیله ۱۲ قدم است که وقتی اجرا می شوند ما را به خداوند نزدیک تر کرده و به بهبودی ما کمک می کند ، پیامی را که یک تازه وارد نیاز به شنیدن آن دارد این است که : چگونه بهبودی پیدا می کنیم، تجربه ما که چطور این کار را انجام می دهیم، چگونه قدم ها را کار می کنیم، چطور با نیروی برتر تماس بر قرار می نمائیم.

آن چه را که راجع به آن پیام نمی دهیم این است: آه و ناله های تمام نشدنی، گله و شکایت درباره زندگی، موفقیت یا عدم موفقیت در روابط خصوصی و ، مشکل بودن امرار معاش ، و خرابی آبگرمکن منزل! اگر ما در حال کار کردن قدم ها هستیم و به پروردگار هم ایمان داریم، هیچ کدام از این چیزها باعث لغزش ما نخواهد شد.

تازه وارد نیاز دارد بشنود چگونه می تواند وسوسه مصرف مواد را دور کند و چطور می تواند بهبودی باید آیا هیچ کدام از ما در خیابان به طرف غریبه ای می رویم تا کلیه مشکلات خود را بازگو کنیم؟ چرا این انتظار وجود دارد که در جلسات می توان این کار را انجام داد؟

خیلی از اوقات همان افراد را می بینیم که راجع به قسط بعدی زندگی خود مشارکت می کنند. خود من هم یک بار به این شیوه در جلسه مشارکت کردم چون فکر می کردم باید به این شکل مشارکت کرد. آن چه قابل مشارکت است,اعتیاد به مواد مخدر,درباره اعتیاد,عذاب اعتیاد,معتاد خواستار بهبودی

من آنجا می نشستم ، بدون این که واقعا به گرفتاری های دیگران گوش کنم، چون توسط مشکلات خودم احاطه شده بودم. ضمن این که در مغزم برنامه ریزی می کردم چگونه می توانم خودم را با مشارکت اصلی همخوان کنم و به آرامی آن را به اتفاقات زندگی خودم ربط دهم.

برای مدتی درد ناپدید می شود ولی اوضاع و احوال هنوز به همان شکل سابق هستند. مشکلات هنوز پا بر جا هستند. در پایان، هیچ چیز بدست نمی آید به غیر از تلف کردن وقت مشارکت، آن هم برای خسته کردن سایر معتادان خیلی از اوقات من در مورد مسائل درد آوری در یک جلسه مشارکت کرده ام.

ولی بعد از جلسه یکی از من پرسیده اوضاع چطور است؟ آنهابه من گوش نمی دادند، در فکر خودشان غوطه ور بودند، ولی خوب من هم به آن ها گوش نمی کردم! آن قدر در گیر مشکلات خودم بودم که حس می کردم من هیچ چیز نمی توانم اهدا کنم، در نتیجه هیچ چیز غیر از دلسوزی نسبت به خودم ارائه ندادم، یک مسیر مار پیچ سراشیب بود. من با وجود افشای راز هنوز آن را با خود حفظ می کردم ، سپس چند تا از دوستان خوبم اشاره کردند که خداوند و قدم ها ممکن است بتوانند به خودمحوری من کمک کنند من امیدی نداشتم.

امروز می دانم که بدون کمک دوستان، آینده من یا به مصرف ختم می شد یا به خودکشی ، راهنمایم تشویقم کرد تا قدم ها را کار کنم، من هم کار کردم، و ایمان به نیروی برتر خود را دوباره به دست آوردم.

همچنین عشق به زندگی را ، من در ظاهر خوش و خرم بودم، ولی در باطن داشتم تلف می شدم. آن چه من در جلسات به مشارکت گذاشتم و شنیدم (زمانی که زحمت گوش کردن به خودم می دادم)، به من کمک نمی کردند.

از خداوند تشکر می کنم برای دوستانی که به اندازه کافی اهمیت می دادند و صداقت کافی داشتند تا به من بگویند که این مشکلات نبود که داشت به من صدمه می زد بلکه نداشتن برنامه بود. آن چه قابل مشارکت است,اعتیاد به مواد مخدر,درباره اعتیاد,عذاب اعتیاد,معتاد خواستار بهبودی

من راهنمایم را عوض کردم و او فعالانه تشویقم می کرد تا قدم ها را کار کنم، من هم کار کردم. و ایمان به نیروی برتر خود را دوباره بدست آوردم. همچنین عشق به زندگی را در ظاهر هیچ چیز تغییر نکرده است نه همسرم، نه شغلم، نه محل زندگی ام ، ولی در داخل، من بیشتر اوقات در آرامش به سر می برم.

دیگر نیازی به غر زدن، شایعه پراکنی با تحقیر دیگران ندارم. هرگاه می بینم یکی از این اعمال زشت را انجام می دهم، جستجو می کنم ببینم چه قسمت از برنامه را عمل نمی کنم. پیدا کردن یک تازه وارد و خوش آمد گفتن به او ، به من کمک می کند.

چیزی که من در جلسات به مشارکت می گذارم، این است: چگونه بهبودی پیدا می کنم. و حدس بزنید که چی؟ من با ایثار آنچه دارم، آن را حفظ می کنم در صورتی که من قبلا از صحبت کردن با تازه واردین دلهره داشتم، برای این که حس می کردم چیزی برای گفتن ندارم، ولی اکنون آسان تر شده است.

من چیزی دارم که ارزش بیان کردن دارد، ضمنا حالا من می توانم گوش هم بدهم. بعضی معتادان ضمن مشارکت در جلسات می گویند که فقط برنامه. خدا، قدم ها و راهنما باید مشارکت شود. من فکر می کنم شاید این طوری هم به همان اندازه به انجمن صدمه می زنیم.

چطور کسی می تواند به دیگران چگونه مشارکت کردن را تحمیل کند؟ سنت سوم بطور شفاف قید می کند “تنها لازمه عضویت تمایل به قطع مصرف است”، نمی گوید ما مجبوریم به روش معینی مشارکت کنیم. آن چه قابل مشارکت است,اعتیاد به مواد مخدر,درباره اعتیاد,عذاب اعتیاد,معتاد خواستار بهبودی

ما فقط می توانیم با استفاده از تجارب خود، راهنمائی نمائیم.  اخیرا یک نفر نوارهائی از همایش های مختلف را به من داد. از جمله همایش جهانی و همایش های کوچک تر در انگلستان، من از آنچه شنیدم هم متجب شدم و هم مایوس بعضی از سخنرانان هیچ اشاره ای به نیروی برتر نکردند. چه برسد به قدم ها با لزوم خدمت کردن، راهنماشدن، و کمک به دیگران ، ولی در مورد روابط، مرگ حیوان خانگی، و به زیاد صحبت کردند ، حتی یکی پیام داد که “تحت هیچ شرایطی مصرف نکنید، ولی آن ها نمی گفتند چگونه باک بمانیم.

اگر برای من مقدور بود که تحت هیچ شرایطی مصرف نکنم، نیازی به کار کرد قدم ها  و ایمان به نیروی برتر نداشتم ، ولی این کار عملی نیست. بدون یکی از این دو تابیعی با برنامه با مواد، من در هم خواهم شکست. “تحت هیچ شرایطی برای من کافی نیست! آن را مخفی نکنید. لطفا از مشارکت پیام نترسید.

واقعا چه ساده است: قدم ها را کار کنید، نیروی برتر خود را انتخاب کنید، و به دیگران کمک نمائید. به همه بگوئید چگونه پاک شدید و با وجود همه سنگ هایی که زندگی به طرف شما پرتاب می کند، پاک می مانید.

ضمنا من وقتی می بینم اعضا درباره اعتیاد های دیگر مانند غذا، قمار، مسکن  مشارکت می کنند، نگران می شوم. انجمن های دیگری برای این اعتيادها وجود دارد. اگر در نزدیکی شما نیستند، تأسیس و شروع کردن آنها آسان است، ولی لطفا این موضوعات را به جلسه معتادان گمنام نیاورید.

همه اعضا از اعتیادهای دیگر در عذاب نیستند و برای تازه واردین می تواند گمراه کننده باشد. مشارکت درباره چنین اعتیادهایی معمولا توسط مشارکت کننده ای توجیه می شود که می گوید “NA درباره همه اعتيادها است” آن چه قابل مشارکت است,اعتیاد به مواد مخدر,درباره اعتیاد,عذاب اعتیاد,معتاد خواستار بهبودی

اگر آن ها واقعا به این قضیه اعتقاد دارند، پس چرا زمان پاکی خود را از آخرین باری که در مورد چنین اعتیادهایی ، عملی انجام دادند. حساب نمی کند؟  پیام بهبودی دارد دقیق می شود بعضی ها لغزش می کند و خیلی ها ممکن است بمیرند، نیازی نیست این گونه باشد معتادان را با مشارکت درباره آسیب های کودکی، مشکلات زناشوئی و یا مرگ سگ خود از جلسات فراری ندهید.

کتاب پایه ما با این امید خلق شد که از طریق ارتقاء رابطه آگاهانه با خداوند، دیگر لازم نیست ، هیچ معتاد خواستار بهبودی، بدون فرصت یافتن یک زندگی بهتر از بین برود. “راه ارتقاء رابطه آگاهانه با خداوند، از طریق کار کرد دوازده قدم حاصل می شود. من اعتقاد دارم، این پیامی است که به ما هدیه شده، و آن پیامی است که تازه واردین نیاز به شنیدنش دارند.

آن چه قابل مشارکت است,اعتیاد به مواد مخدر,درباره اعتیاد,عذاب اعتیاد,معتاد خواستار بهبودی

منبع :  مجله NA Way

 

 

 

Visits: 93

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!