از اجبار به مصرف تا انتخاب بهبودی

من در چرخه ی معیوب اعتیاد گرفتار شده بودم ، که اولین تجربه ، آخرین تجربه ی من نشد و احساسات مختلف را برایم به ارمغان می آورد ، تا آنجایی که این امر برایم عادی گشت و بر خلاف اعتقادات گذشته ، دیگر زندان رفتن نه تنها ننگ و عار نبود ، بلکه ارزشی شده بود که به وسیله آن به خود فریبی می پرداخ ... ادامه مطلب

آلاچیق بهبودی

در آخر مشارکت ام ، این پیام را دارم که اتحاد و همدلی در معتادان گمنام باعث می شود تا ، بزرگترین موانع که سد راه بهبودی مان قرار می گیرند ، برطرف شوند ، تا ما بتوانیم در کنار هم به بهودی مان ادامه بدهیم . ... ادامه مطلب

ثمره خدمت در NA

قطع مصرف، جلسه و... در مقطع یک و سال نیم ماه پاکی بودم که ، خدمت در کمیته زندان ها و بیمارستان ها را بعنوان بازو و همراه با مسئول کمیته آغاز کردم و برای کمک به همدردانم، هر هفته یک روز به بخش ترک اعتیاد بیمارستان های ایالت آرکانزاس می رفتیم . ... ادامه مطلب

مسیر روحانی NA

در مقدمه کتاب پایه ما گفته شده که ما از راه تجربه های دردناک آموخته ایم که تعارض های داخلی ، چطور انجمن مان را فلج می کند و ما را از خدماتی که لازمه رشد است ، باز می دارد.ما هرگز از همه چیز و همه کس در جامعه خود ، راضی نخواهیم بود ، بنابراین بطور کلی ما نیاز داریم ، افراد را آنگونه که هستند بپذیریم ، اگر افرادی هستند که نمی توانند ادامه دهند، ایرادی ندارد. ... ادامه مطلب

جاذبه ی گروه NA

تا روزی که پیام امید معتادان گمنام را دریافت کردم و وارد جلسه شدم، قبل از ورودم به جلسه ، ترس از ناشناخته ها باعث شد آنروز بیشتر از همیشه مصرف کنم ، اما جاذبه ی گروه NA در همان جلسه اول باعث شد که پاک شوم و همانند دیگر اعضاء گروه در روند برنامه بهبودی Na قرار گیرم. ... ادامه مطلب

فروتنی را تمرین می کنم

در ایالت ما ، بابت کارهای خدماتی ، حقوق زیادی نمی دادند ، ولی باید تحمل می کردم و این صبر و تحمل را هم از طریق معتادان گمنام و جلسات و راهنما به رایگان در اختیار من قرار داده بودند .به واسطه اصول روحانی نهفته در قدم ها ، فروتنی را تمرین می کنم و متکی به خودم هستم، تا حدی که در جایی به عنوان مسئول کارگران خدماتی استخدام شده ام . نگاهی به گذشته ام انداختم ، خداوندی عاشق و مهربان که همیشه و همه جا با من بود و  از من مراقبت می کرد. ... ادامه مطلب

افراد با تجربه کنارم هستند

هیچ وقت فکر نمی کردم که روزی اسیر و بنده اعتیاد بشوم و همیشه به دنبال یک مقصر می گشتم ، تا مصرفم را توجیه نمایم، پدر و مادرم و دوری از فرزندانم را عامل اعتیادم می دانستم. جدایی از همسرم و دوری از فرزندان ، عاملی شد که اعتیاد را به صورت آشکار ادامه دهم و دلیل اعتیادم  را هم ، تنهایی ام عنوان می کردم. ... ادامه مطلب

جرقه ی بهبودی

در اواخر دوران مصرف تنها و منزوی کنج اتاقی بودم و از درد بیماری اعتیاد ، گریه می کردم،  تا اینکه توسط یکی از هم مصرفی هایم که قطع مصرف کرده بود ، پیام NA را دریافت کردم و با بی اعتمادی کامل ، وارد جلسات معتادان گمنام شدم ، و لی در همان روزهای اول ورودم ، جرقه ی بهبودی در وجودم زده شد و تبدیل به عضوی فعال ، قابل قبول و پرتلاش NA شدم و در مسیر بهبودی قرار گرفتم. جرق ... ادامه مطلب

شناخت بیماری اعتیاد

یک معجزه ی دیگر هم در دوران بهبودی برای من اتفاق افتاد و آن هم پاک شدن برادرم است ، که در حال حاضر 9 ماه است که پاک هست ، امروز در زندگی ام لحظات و احساسات خوبی را تجربه می کنم و از خداوند می خواهم که هیچ کسی در هیچ جایی از دنیا ، از درد اعتیاد نمیرد . ... ادامه مطلب