یک نگرش جدید

یک نگرش جدید,تسلیم برنامه NA,قدرت و توانایی معتاد,مغز معتاد,تحت فرمان اعتیاد

قبل از اینکه پاک شویم، اکثر اعمال ما تحت فرمان اجبار بود، امروز، اسیر این نوع طرز فکر نیستیم.(کتاب پایه)

من به دلیل غیرقابل اداره شدن زندگی ام وارد اتاقهای انجمن شدم، تمام احساسات من بر روی خودم متمرکز شده بودند، روحم به تیره روزی کشیده شده بود و تنها می توانستم تیرگی و تاریکی را پیش بینی کنم.

اقرار کردم که نیاز فوری به ترمیم و بازسازی دارم، من کارهایی را که دیگران انجام می دادند دیدم، آنها رفتارها و گفتارهای مؤدبانه داشتند، پس تصمیم گرفتم از روش آنها پیروی کنم، من شخصاً تجربه ی استفاده از آن ابزار را داشتم، اما همچنان همان احساسات قبلی را تجربه می کردم.

نگرش و دید من کلاً بر روی خودم متمرکز شده بود، در نتیجه در همان حالت قبلی باقی ماندم، برای مدتی پاک می ماندم اما دوباره به مصرف بازمی گشتم.

یک نگرش جدید,تسلیم برنامه NA,قدرت و توانایی معتاد,مغز معتاد,تحت فرمان اعتیاد
خدا را سپاسگزارم که غیرقابل اداره بودن زندگی ام ادامه پیدا کرد، اگر قرار بود چیزی را که می خواستم به دست بیاورم، باید مسیر دیگری را در پیش می گرفتم، من به طور کامل تسلیم برنامه شدم.

قانع نشده بودم که کار مثبتی برایم انجام می دهد، اما چاره ی دیگری هم نداشتم و این اولین تغییر در نگرش من بود، راهنما گرفتم، قدمها را آغاز کردم، در جلسات شرکت کردم، نشریات را مطالعه کردم و در درون خودم مفهوم یک نیروی برتر را پرورش دادم.

من تمام این کارها را به درجات مختلف انجام دادم و پاک ماندم، من پذیرفتم که هیچ قدرتی در مقابل «تو » ندارم ، اما این حق انتخاب را داشتم که چگونه «تو » را درک کنم و فقط این نبود!

می دیدم که خودم دارم باعث خیلی اتفاقها می شوم و خودم به اندازه ی کافی به خودم در جهت مثبت خدمت نمی کردم، فقط یک انتخاب داشتم، اگر توقع دریافت خدمت از طرف «تو » را متوقف می کردم، آنگاه می توانستم برای یافتن راه حل به خودم نگاهی بیندازم.

من قدرت حق انتخاب را داشتم، مشکلات، دیگر نقطه ی تمرکز من نبودند و این یک بازی جدید جهت تغییر نگرش و دیدگاهم بود، این راه را ادامه دادم و روحم سبک تر شد، اتفاقات آنقدرها که من بزرگشان می کردم جدی نبودند، چندین قدم را کارکردم و به خودم نگاهی انداختم، جستجوی درون خودم را آغاز کردم.

اقرار کردم که چه کسی هستم، ابزاری را یافتم که بتوانم انتخاب های متفاوتی داشته باشم، اندکی قدرت و توانایی داشت به زندگی ام بازمی گشت، پذیرش بیشتر منجر به پاکی بیشتر شد، من هر روز این را تمرین می کردم، زیرا تنها نقش من بود که می توانستم در آن تغییر واقعی را پیدا کنم، بجای سرزنش کردن خودم، از اشتباهاتم درس می گرفتم، پذیرفتم که یک انسان هستم و خدای علم و دانش نیستم، این یک تغییر عظیم در نگرش من بود.

یک نگرش جدید,تسلیم برنامه NA,قدرت و توانایی معتاد,مغز معتاد,تحت فرمان اعتیاد
امروزه دارم یاد می گیرم که در بعضی از موارد با مراقبه، تقاضای کمک کنم و این کار بسیار بزرگی است، من می توانم مغزم را ساکت کنم و این به من کمک می کند که به راه کارش گوش فرا دهم و دیگر به مغز معتادم که مدام انکار، توهم و توجیه و بهانه تولید می کند ، توجه نمی کنم.

در این لحظات من پاک هستم، مسیری را در اختیار دارم که آن را دنبال می کنم، نه اینکه بخواهم که دیگران من را دنبال کنند، این نگرش، آن نگرشی است که زندگی انسان را زیر و رو می کند.

روحم از ترس و قضاوت رهایی یافته است، با پذیرش، همه چیز در حال حاضر خوب است و این تمام چیزی است که اکنون دارم و تمام چیزی که در حال حاضر نیاز دارم، بقیه را به چیزی قوی تر و تواناتر از خودم می سپارم.

من تنها می توانم این را هر روز تمرین کنم، حتی اگر لازم باشد در صورت نیاز بارها به گذشته بر می گردم تا به نقشم نگاه کنم، آن را بپذیرم و رها کنم و آرامش را مجدداً تجربه کنم، اکنون آن چیزی را که همیشه دنبالش بوده ام دریافت کرده ام، حس شادی و آزادی و ایمان دارم که هنوز چیزهای بیشتری را دریافت خواهم کرد و این نگرش امروزه من است. سپاسگزارم NA

Bubba

(The Voice of Recovery Magazine Sep. Oct. Nov. 2016)

یک نگرش جدید,تسلیم برنامه NA,قدرت و توانایی معتاد,مغز معتاد,تحت فرمان اعتیاد

ترجمه از مجله پیام بهبودی

Visits: 103

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!