وداع با نفرین شوم اعتیاد

وداع با نفرین شوم اعتیاد,در مسیر اعتیاد,گرد و غبار اعتیاد,دام بزرگ اعتیاد,نفرین شوم اعتیاد

وقتی با مواد مخدر آشنا شدم ، هرگز تصور نمی کردم که روزی برسد که اراده ام ، عزت ام ، شخصیت ام ، آبرو و تمام صفات خوبی که در من نهادینه شده بود را از دست بدهم .

من یک مهندس بودم که سالیان زیادی تعمیرکار تاسیسات کارخانه های بزرگ بودم ، سالیان طولانی مشغول تعمیرات خرابی های دستگاه های کوچک و بزرگ صنعتی بودم ، اما هیچ گاه تصور نمی کردم که آنقدر ناتوان شوم که نتوانم خودم را از نفرین شوم اعتیاد رها سازم و قدرت بازسازی خودم را از درون نداشته باشم .

بیماری اعتیاد مرا هم مانند دیگران به زمین زد ، کم کم و در کمال ناباوری تمام باورهای اطرافیانم را نسبت به خودم از دست دادم .

من همیشه تصور می کردم ؛ معتاد به کسانی می گویند که کنار خیابان نشسته اند ، یا تو جوب ، یا سطل زباله دنبال آشغال می گردند ، من پس از سالها مصرف مواد مخدر ، هنوز تقریبا ظاهری مناسب داشتم ، اما در واقع از درون پوک و پوسیده شده بودم .

دیگر به جزء مواد مخدر ، هیچ چیز برایم اولویت نداشت ، اول تهیه و بعد مصرف مواد ؛ اعتیاد مثل خوره از درون مرا نابود می کرد ، گاهی به چهره ام در آینه نگاه می کردم و کم کم متوجه می شدم که تغییرات زیادی ، بواسطه اعتیاد فعال ، در چهره ام پدیدار شده است .

آری من آخرین نفری بودم که فکر می کردم هیچ کسی نمی داند من معتاد هستم ! در واقع سرم را مثل کبک در برف فرو کرده بودم و خودم را از دیگران جدا کرده و به جهل خود ادامه می دادم .

در مسیر اعتیاد ، یک موقع بخودم آمدم که دیگر دیر شده بود ، کار ، خانواده ، همسر و پدر و مادرم ، دوستان ، همه و همه را از دست دادم ؛ چقدر روزهای سختی بود ، نفرین شوم اعتیاد ، دست از سرم بر نمی داشت .

آرزوی مرگ داشتم ، آنهم بدست طبیعت ، مثل یک تصادف ، یا سقوط از ارتفاع ، یا سکته قلبی و یا …. !

تا اینکه یک روز از محلی در حال گذر بودم ، که دیدم تعداد زیادی افراد دور هم جمع شده اند ، آن مکان داخل یک پارک بود ، چهره برخی از آنها، شبیه من بود و گرد و غبار اعتیاد ، بر چهره آنها نمایان بود .

فکر کردم آنها جمع شده اند تا از یکدیگر مواد بگیرند ، رفتم جلو و از یکی از آنها پرسیدم ، ساقی چه کسی است ؟ جنس اش خوب هست؟ قیمت اش بالا نیست ؟ چی داره ؟

آن شخص که الان راهنمای من است ، گفت اینجا حال خوب را بین معتادان پخش می کنند ! وداع با نفرین شوم اعتیاد,در مسیر اعتیاد,گرد و غبار اعتیاد,دام بزرگ اعتیاد,نفرین شوم اعتیاد

عجب جمله ای بود! این جمله چهار ستون زندگی مرا تکان داد ، بمن گفت : اگر مصرف کننده مواد مخدر هستی ، بیا داخل جلسه ، من هم رفتم داخل تا ببینم موضوع از چه قرار است .

رفتم تو و نشستم ، از زمان نشستن من روی آن صندلی چسب دار انجمن معتادان گمنام ، تا به امروز 20 سال می گذرد ، آری اکنون 20 سال است که از نفرین شوم اعتیاد رها شده ام ، تمام چیزهایی که از دست داده بودم ، مجددا بدست آوردم .

یک موسسه بزرگ تخصصی و تعمیراتی دارم ، تعداد زیادی کارمند و … ، امروز داخل و خارج انجمن معتادان گمنام از احترام و عزت بالایی برخوردار هستم ، واقعا NA چه قدرت عظیمی دارد ، که همه ما را از دام بزرگ اعتیاد ، نجات داده است !

از خداوند متعال سپاسگزارم ، از اعضای انجمن معتادان گمنام سپاسگزارم ، امروز از تمام کسانی که مرا در مسیر بهبودی یاری داده اند ، سپاسگزارم ، من بخواب هم نمی دیدم که 20 سال تمام ، پرهیز کامل از مواد مخدر و  اعتیاد فعال داشته باشم .

(نویسنده : گمنام)

وداع با نفرین شوم اعتیاد,در مسیر اعتیاد,گرد و غبار اعتیاد,دام بزرگ اعتیاد,نفرین شوم اعتیاد

منبع : صدای بهبودی معتادان گمنام

 

Visits: 29

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!