نداشتن سلامت عقل یعنی چه,لذت بهبودی,وابستگی به مواد,زیرکی اعتیاد,قضاوت معتاد

نداشتن سلامت عقل یعنی چه ؟

نداشتن سلامت عقل یعنی چه,لذت بهبودی,وابستگی به مواد,زیرکی اعتیاد,قضاوت معتاد

وقتي به من گفتند سلامت عقل نداری، بهم برخورد. گفتم، اگر من با تحصیلات چنین و چنان سلامت عقل ندارم پس چه کسی دارد؟ وقتی گفتند تو عقل داری ولی در راه منفي استفاده می کنی و به طریق سالم از آن بهره برداری نمی کنی باز هم قبول نکردم و گفتم اگر در راه منفی استفاده می کردم پس این مدارج تحصیلی را چه گونه طی کرده ام؟

خلاصه بعد از کلی چانه زدن قبول کردم که فقط در مورد مصرف مواد و چگونگی هایش سلامت عقل نداشته ام و آن هم بدین علت بود که مصرف مواد عقلم را زایل می کرد و حالا که مصرف نمی کنم پس سلامت عقل دارم. به تدریج با تجاربی که در دوره بهبودی و کار کردن قدم ها پیدا کردم؛ مجاب شدم که چرا سلامت عقل ندارم و در حال حاضر از پنج دیدگاه مختلف نداشتن سلامت عقل را باور نموده ام که در نهایت همگی یک دیدگاه هستند. نداشتن سلامت عقل یعنی چه,لذت بهبودی,وابستگی به مواد,زیرکی اعتیاد,قضاوت معتاد

1-جمله ی معروف  «دیوانگی یعنی تکرار یک اشتباه و انتظار نتیجه ی متفاوت »؛

من فکر می کنم که آدم باهوش از یک بار تجربه ی خودش درس می گیرد ولی آدم عاقل یک بار هم تجربه نمی کند و از تجربه ی دیگران درس می گیرد ولی من بیست و پنج سال روزی سه بار مواد را تجربه کردم و درس نگرفتم. این برداشت با، بارزترین جنبه ی بیماری من یعنی تصرف غير قابل کنترل مواد مطابقت دارد.

 ۲-انجام دادن کاری بدون در نظر گرفتن عواقب آن : نداشتن سلامت عقل یعنی چه,لذت بهبودی,وابستگی به مواد,زیرکی اعتیاد,قضاوت معتاد

وقتی به چیزی یا کسی وابسته می شوم به عاقبت کاری که در آن مورد انجام می دهم فکر نمی کنم، فقط جاهای لذت بخش سناریو را می بینم. به نتیجه و عاقبت کار فکر نمی کنم. وقتی کارم تمام می شود و گند می زنم تازه از توجیه و انکار کمک می گیرم و همه ی زمین و زمان را  مقصر قلمداد می کنم الا آن مورد وابستگی را. حالا هرچه که می خواهد باشد. زمانی مواد مخدر بود و حالا در پاکی می تواند هر چیزی باشد. از مکان ها و اشیا گرفته تا ………….;

در واقع نمی توانم بپذیرم که مشکلات من ناشی از بازخورد اعمال و رفتارهای خودم است. همیشه عمل را انجام می دهم و از عکس العمل آن رنج می برم. این امر در مورد روابطم، قضاوت هایم و حرکات روزانه ام صدق می کند. نداشتن سلامت عقل یعنی چه,لذت بهبودی,وابستگی به مواد,زیرکی اعتیاد,قضاوت معتاد

3-انجام دادن بعضی کارها به رغم میل باطنی و از روی اجبار و افراط:

شاید یکی از معانی عجز در قدم اول برای من همین بود. دلم نمی خواست خیلی از کارها را انجام بدهم ولی عجز من نسبت به آن مورد خاص، مرا وادار به انجامش می کرد. خلاف میل باطنی ام پرخوری می کردم و می دانستم که در این سن و سال کاری مضر و خطرناک است ولی این کار را انجام می دادم. می دانستم که اگر دیر سر کار بروم. مؤاخذه می شوم ولی اغلب صبح ها دیر سرکار حاضر می شدم به علت عجزم در قبال خواب صبح. نداشتن سلامت عقل یعنی چه,لذت بهبودی,وابستگی به مواد,زیرکی اعتیاد,قضاوت معتاد

4-از دست دادن جنبه ی اعتدال و تناسب فکری

اگر در یک میهمانی، لطیفه ای بگویم و کسي بخندد، جنبه را از دست داده و آن قدر چرت و پرت و اراجیف پشت سر هم می گویم که حال همه گرفته می شود. در تأیید و یا رد دیگران خیلی زود جنبه ی خود را از دست می دهم. اتفاق افتاده است که در عرض یک ساعت نظرم راجع به فردی سه بار عوض شده است. آخر هم نفهمیده ام که طرف چه طور آدمی است ؟!

به محض این که شخصي حرفي بزند که منیت مرا زیر سئوال ببرد و خلاف عقیده، فکر و یا منافعم مطلبی را ابراز کند؛ جنبه را از دست داده، واکنش های بدی نشان می دهم و نوعا هم پشیمان می شوم. نداشتن سلامت عقل یعنی چه,لذت بهبودی,وابستگی به مواد,زیرکی اعتیاد,قضاوت معتاد

5-این که فکر کنم چیزی خارج از وجودم بتواند احساس مرا راجع به زندگی عوض کند؛

در دوران مصرف همیشه می گفتم اگر چنین و چنان شود، زندگی ام عوض خواهد شد، چنین و چنان می شد ولی دوباره همان حالت قبلی در من بود و باز هم برای زندگی و روزگار شرط های جدید وضع می کردم و بدون درس گیری، مقصر جدیدی برای مشکلات خود تعیین می کردم. نداشتن سلامت عقل یعنی چه,لذت بهبودی,وابستگی به مواد,زیرکی اعتیاد,قضاوت معتاد

همین الان هم بعضی اوقات فکر می کنم اگه پولدار بودم، اگه جوان بودم. اگه ورزشکار بودم، اگه زیبا و هنرمند و … بودم، زندگی ام چه قدر خوب می شد. ولی وقتی در جلسه و گروه به اطراف خود می نگرم افراد زیادی را مشاهده می کنم که هنرمند، ورزشکار، جوان و زیبا هستند و مشکلات را هم دارند. بلافاصله به این نتیجه می رسم که مشکل من این چیزها نیست، مشکل من تفكر معتاد گونه ی من است مشکل من آشفتگی زندگی ام است که شکر خدا با راه کارهای برنامه مقدار بسیار زیادی از حجم آنها کاسته شده است. وضعیت آشفته ى درون من باعث از دست دادن خانه،زن، پول و سرمایه ی من شده است نه بالعكس با توجه به موارد بالا، الویت اول من در برنامه، رسیدگی به اوضاع دروني و کارکرد قدم ها است.

 مجله پیام بهبودی زمستان 1385 نداشتن سلامت عقل یعنی چه,لذت بهبودی,وابستگی به مواد,زیرکی اعتیاد,قضاوت معتاد

نداشتن سلامت عقل یعنی چه,لذت بهبودی,وابستگی به مواد,زیرکی اعتیاد,قضاوت معتاد

Visits: 2605

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!