مرگ ؛ فوت کردن و زندگی با سوگواری,عاقبت اعتیاد,دستاویزهای اوایل بهبودی

مرگ ؛ فوت کردن و زندگی با سوگواری,عاقبت اعتیاد,دستاویزهای اوایل بهبودی


مرگ ؛ فوت کردن و زندگی با سوگواری

مرگ ؛ فوت کردن و زندگی با سوگواری,عاقبت اعتیاد,دستاویزهای اوایل بهبودی

معتادان فوت می کنند. ما راجع به این مسئله در نشریات مان سخن می گوییم و در یک یک ، جلسات به خودمان یادآوری می کنیم که عاقبت اعتیادمان زندان, تیمارستان و مرگ” می باشد ، اما در عین حال زمانی که یکی از ما درمی گذرد ، مانند افراد غیر معتاد و معمولی از خود واکنش نشان می دهیم ، یعنی با تعجب , شوکه شدن و رنج شديد.

وقتی یکی از اعضا را از دست می دهیم ، ممکن است همان دستاویزهای اوایل بهبودی را تجربه نموده و بخود بگوییم که برنامه بخوبی کار نمی کند. بعضی از ما تحت این شرایط دچار دستاویزهای دیگری نیز می شویم ؛ دستاویزهایی مانند: احساس اینکه دلبستگی بیش از حد به دیگران مایه دردسر است و همچنین اینکه دوست داشتن یک معتاد دیگر تنها به اتلاف وقت و رنج منجر می شود.

برای بعضی از ما راه ادامه عضویت در انجمن پس از مرگ یک عزیز می تواند بسیار دشوار باشد. حتی ممکن است احساس کنیم دیگران به درستی سوگواری نکرده و واکنش متناسبی از خود نشان نداده اند.

وقتی که احساسات مان جریحه دار شده و عصبانی هستیم به سادگی می توانیم دیگران را سرزنش نموده و به سختی می توانیم احساس شفقت و مرتبط بودن داشته باشیم. اما تجربه به ما آموخته است که همین چیزها, گذشتن از میان شرایط دشوار و حتی سوگواری را با حفظ پاکی, برایمان آسان تر می نمایند.

مرگ ؛ فوت کردن و زندگی با سوگواری,عاقبت اعتیاد,دستاویزهای اوایل بهبودی
البته از دست دادن معتادان به بیماری اعتیاد تنها راهی نیست که ما مرگ را در بهبودی تجربه می کنیم. معتادان در پاکی نیز فوت می کنند. ما اعضای خانواده و دوستان نزدیک خود را از دست داده ایم و برخی اوقات اینطور به نظر می رسد که هرچه بیشتر با دیگران ارتباط داشته و بدانها نزدیک باشیم ، احتمال سوگواری برای مرگ کسی بیشتر می گردد.

چنین چیزی واقعیت دارد ؛ چرا که ما اکنون بیشتر دوست داریم ، بیشتر اهمیت می دهیم و بیشتر از آنچه که تا بحال انجام داده ایم و احتمالا بیشتر از آنهایی که انجمنی نیستند،مشارکت می کنیم.

یکی از پاداش های بهبودی داشتن یک زندگی غنی و مملو از افرادی است که برایشان اهمیت قائلیم اما از دست دادن چنین افرادی می تواند برایمان دشوار باشد. برخی اوقات احساس گناه می کنیم که ما زنده مانده ایم ، اما آنها جان خود را از دست داده اند. شاید هرگز درک نکنیم که چرا بعضی از ما عمری طولانی داشته و بعضی دیگر خیلی زود از این دنیا می روند.

پاسخهایی که بسیاری از ما درقدمها میابیم ، ما را از میان لحظات حقیقی شک و تردید عبور می دهند. اما این پاسخها برای هریک از ما بخصوص بوده و می توانند متفاوت باشند. فرایند سوگواری ما را مجبور می کند تا با سؤالهای پاسخ داده نشده مان صلح کنیم که این خود یک هدیه می باشد.

مرگ ؛ فوت کردن و زندگی با سوگواری,عاقبت اعتیاد,دستاویزهای اوایل بهبودی
برخی از ما متوجه می شویم تجربه مرگ دوستی در بهبودی می تواند احساساتی را که از گذشته و بواسطه ازدست دادن کسی درما باقی مانده و ما هرگز فرصت سوگواری آن را پیدا نکرده بودیم ، در ما زنده کند.

ما از طریق کار کرد قدمها آموخته ایم عواطفی که در لحظه احساس نمی کنیم، اغلب در آینده به سراغ مان میایند و تجربه عبور از میان لحظه دردناکی در حال حاضرر می تواند غم های از دست دادن های گذشته را دوباره به خاطرمان بیاورد.

شدت احساساتی که بواسطه از دست دادن یک دوست و حتی یک حیوان خانگی تجربه کرده ایم، اغلب باعث تعجب خودمان گردیده است. ممکن است تصور کرده باشیم که می توانستیم به راحتی از میان چنین احساساتی عبور کنیم، اما دریافتیم که به شدت تحت تأثیر این تجارب قرارگرفته ایم.

برخی دیگر از ما در میابیم که هنوز بین ما و دنيا فاصله زیادی وجود دارد و یا اینکه واکنش هایمان آنچنان آنی نمی باشند. بعضی اوقات فکر می کنیم احساسات مان آنقدر که باید و شاید عمیق نمی باشند. مرگ ؛ فوت کردن و زندگی با سوگواری,عاقبت اعتیاد,دستاویزهای اوایل بهبودی

تصور می کنیم که باید احساسات خاصی را تجربه کنیم اما آنچه که احساس می کنیم کاملا متفاوت است. هدیه با ارزشی که می توانیم به خودمان اهدا کنیم این است که به خودمان اجازه دهیم هرطور که برایمان طبیعی است احساس نموده و دائمأ احساسات مان را قضاوت نکنیم.

هر واکنشی که از خود نشان دهیم. به خودمان تعلق دارد و ما می توانیم بدون اینکه اجازه دهیم وجودمان را دربربگیرد و یا ما را تعریف کند ، مالکیت آن را بپذیریم. ما آزادیم دامنه کاملی از احساسات را کاملا تجربه نموده و در عین حال بدانیم که آنها حدوحدود ما و یا دنیای ما را تأيين نمی کنند.

سوگواری تجربه خاص خود را دارد و اگر برای عبور از میان آن زمان و فضای مورد نیاز را در اختیار خودمان قرار دهیم. فرای تجاربی که بسیاری از ما تا به حال داشته ایم ، متعهد بودن را هم نسبت به خودمان و هم نسبت به اصل صداقت به نمایش می گذاریم.

احساسات مان برطبق ریتم و در زمان خودشان حرکت می کنند و زمانی که ما یک مرتبه و بی موقع تحت تأثير موجی از احساسات قرار می گیریم ، تصور اینکه مرتکب احساسات غلطی نشده ایم بسیار دشوار می باشد.

مشابه اکثر چیزهایی که در بهبودی تجربه می کنیم ، برای عبور از میان این احساسات ، نه تنها یک راه مطلق وجود ندارد ، بلکه راهی که بتوان آن را بطور يقين درست خطاب نمود، نیز وجود ندارد. مرگ ؛ فوت کردن و زندگی با سوگواری,عاقبت اعتیاد,دستاویزهای اوایل بهبودی

ما از علم باینکه همه چیز خواهد گذشت و احساسات مان تغییر خواهند نمود خوشنود شده و از اینکه اطرافیانی که خود عميقأ سوگواری کسی را کرده و توانسته اند از احساسات خود جان سالم بدر برده و دوباره شگوفا گردند ، نیز خوشنود خواهیم گشت.

دربهبودی پی می بریم حتی بدترین چیزهایی که تجربه می کنیم. می توانند به درسی برای یادگیری مان و همچنین به ابزاری برای کمک به دیگران ، تبدیل گردند.

وقتی که یک رابطه آگاهانه را با نیرویی برتر از خودمان جویا می شویم ، راه های درخدمت بودن را کشف می کنیم. چه در داخل NA و چه در بیرون از آن ، خدمت کردن کمک می کند تا ارزش را در زندگی مان پیدا کنیم. اگرچه هنوز نمی توانیم ارزش های خودمان را ببینیم. ایثار فداکارانه خود ، بخصوص وقتی که در حال درد کشیدن هستیم ، کمک می کند از میان برخی از غصه ها و سردرگمی هایمان عبور کنیم.

مرگ ؛ فوت کردن و زندگی با سوگواری,عاقبت اعتیاد,دستاویزهای اوایل بهبودی
ما اغلب مشارکت اعضا را می شنویم که می گویند:” هر روز که در بهبودی بسر می برم، این واقعیت که التیامی موقت به من اهدا گشته است، برایم یک غنیمت است”.

ما مبتلا به یک بیماری کشنده بوده و به خاطر خوش اقبالی مان است که توانسته ایم زنده بمانیم ؛ و حتی از بابت آن خوشحال باشیم. بسیاری از ما در زمان اعتیاد فعال خود نوعی مرگ را در زندگی تجربه کرده ایم ، که زنده ماندن در هر روز آن برایمان بار سنگینی بود که حمل می کردیم. بسیاری از ما دست به خودکشی زده ایم و قطع نظر از اینکه آیا با جدیت تلاش کردیم به زندگی مان خاتمه بدهیم یا خیر،هیچ ارزشی برای جان خود قائل نبودیم.

مرگ ؛ فوت کردن و زندگی با سوگواری,عاقبت اعتیاد,دستاویزهای اوایل بهبودی
بنابرجای تعجب دارد که دریافت خبر بدی از یک دکتر می تواند ما را در این حد شوکه کند ، تحت این شرايط  واکنش کاملا انسانی ما ممکن است ما را ناشکر و یا غیر واقع بین جلوه دهد.

همانطور که قبلا بدان اشاره شد, باید به خودمان اجازه دهیم تا هر احساسی را که به سراغمان میاید تجربه کنیم و این مسئله همان قدر که مهم است ، دشوار نیز می باشد. در هر صورت, ما زمانی شروع به حل مشکلات مان می کنیم ، که بدانها اقرار کرده باشیم.

وقتی شروع به صحبت در مورد احساسات مان می کنیم ، قدرتی که آنها بر رویمان دارند کاهش میابد. یکی از اعضا که از میان چندین بحران پزشکی عبور کرده بود، چنین گفت: “نمی دانم که آیا یک روز با ده سال از عمرم باقی مانده باشد، اما ترجیح می دهم این زمان را در ترس سپری نکنم”. با بکارگیری ابزاری که در اختیارمان قراردارند، تسکین پیدا می کنیم. همان ابزاری که ما را راهنمایی می کنند تا زندگی های شادی داشته باشیم، می توانند کمک کنند روزهای نهایی سفر خود را با وقار و در آرامش سپری کنیم .

مرگ ؛ فوت کردن و زندگی با سوگواری,عاقبت اعتیاد,دستاویزهای اوایل بهبودی
البته وقتی که به پایان زندگی خود نزدیک می شویم ، همه مان از زمان مرگ خود آگاه نخواهیم بود و برخی از ما تا حد مرگ بیمار شده و زنده می مانیم و یا علائم هشدار دهنده غیرواقعی دریافت می کنیم.

برخی اوقات همین نزدیکی ها به مرگ می تواند برایمان هشداری باشد و باعث شود تا از نقطه نظرهای عملی و روحانی به کارهای خود نظم و ترتیب دهیم.

در لحظات شديدأ دردناک, یک خاموشی عمیق وجودمان را فرا می گیرد. ما در چنین لحظاتی می توانیم عمق ظلمت درونی مان و همچنین عظمت نیرویی را که بدان وصل شده ایم, مشاهده کنیم. مرگ ؛ فوت کردن و زندگی با سوگواری,عاقبت اعتیاد,دستاویزهای اوایل بهبودی

آن اندوه طاقت فرسایی که احساس می کنیم. می تواند ارتباط آگاهانه ای را که هیچ چیز نمی تواند جایگزینش شود، برایمان فراهم کند. وسوسه کناره گیری و دور شدن از سروصدا و دیگران, حتى آنهایی که بیشترین حمایت را برایمان فراهم می کنند. برایمان نوعی مکانیزم دفاعی است.

می توانیم آنقدر از برانگیخته شدن احساساتمان هراس داشته باشیم که حتی قادر نباشیم حرکت کنیم. اما تحت دشوارترین شرایطی اگر به آنهایی که مورد اعتمادمان هستند اجازه دهیم تا به کمک مان بیایند.

به خاطر میاوریم که دیگر تنها نیستیم، در عین حال فرصت کمک نمودن به دیگران نیز نوعی خدمت محسوب می گردد. زمانی که تحت شرايط آسيب پذير اجازه می دهیم کسی به ما محبت کند هر دویمان پاداش دریافت می کنیم.

آن مشارکت و مراقبتی که در برنامه راجع به آن صحبت می کنیم ، یک رابطه دو طرفه است و آن دسته از ما که به عشق دادن خوی گرفته ایم، به سختی به دیگران اجازه می دهیم تا مهربانی مان را جبران کنند.

مرگ ؛ فوت کردن و زندگی با سوگواری,عاقبت اعتیاد,دستاویزهای اوایل بهبودی
وقتی به دیگران اجازه می دهیم دوستمان داشته باشند، در حقشان مهربانی کرده ایم. زمانی که خود را در شرایطی میابیم که به کمک نیاز داریم به راحتی می توانیم احساس حقارت نموده و نخواهیم باعث زحمت دیگران شویم.

با این وجود فرصت پیدا می کنیم تا به آنهایی که دوستمان دارند اجازه دهیم عشق خود را به طرقی بارز بیان کنند. آن آسیب پذیری که تجربه می کنیم به ما اجازه می دهد نوع متفاوتی از عشق را تجربه کنیم. اگر اجازه دهیم دیگران به ما نزدیک شده و با ما صمیمی باشند، ایثار را به نمایش گذاشته ایم.

ما تلاش می کنیم این واقعیت را درک کنیم که در رابطه با آنچه در شرف وقوع است، چنین کسانی نیز احساسات متفاوتی را تجربه می کنند، تحت این شرايط است که تمرین ما در رها نمودن خود مشغولی مان, به ما کمک می کند. همچنان که به عزیزان مان کمک می کنیم ، با ترس ها و غصه هایشان کنار بیایند ، شاید بتوانیم واژه هایی را به کار بگیریم که خودمان نیز برای عبور از اندوه و دردهایمان به شنیدشان نیاز داریم.

مرگ ؛ فوت کردن و زندگی با سوگواری,عاقبت اعتیاد,دستاویزهای اوایل بهبودی
مطمئنا, همچنانکه متوجه می شویم دیگران دوستمان دارند و برایمان اهمیت قائلند ، این واقعیت را می پذیریم که ، زندگی هایمان با آنچه که بودند تفاوت دارند. ما اکنون در دنيا اهمیت داریم و در زندگی اطرافيان و همچنين آنهایی که نمی شناسيم ، اثر مثبتی داریم.

عشقی که به مشارکت گذاشته ایم . خانواده هایی که جزئی از آن بوده ایم جلساتی که شروع نموده و در آنها خدمت و مشارکت نموده ایم . همه و همه نوعی جبران خسارت بوده اند. راهی برای صلح نمودن با خودمان و دنیایمان. ما از بابت آنچه که داریم و آنچه که داشته ایم سپاسگزار بوده و بیش از اکثر مردم می دانیم که مرگ بدترین گزینه نیست.

کسانی را دیده ایم که سرنوشتی بمراتب بدتر از مرگ داشته اند و شاید خودمان نیز آن را تجربه کرده باشیم ، برای برخی از ما , طی آن تسلیمی که بعد از دریافت یک خبر بسیاربد, تجربه می کنیم. در میابیم که بالاخره می توانیم ترس, خشم و به مرور چیزهایی که در زندگی ما را به بند می کشند رها نموده, درلحظه حضور داشته و آزاد شويم.

مرگ ؛ فوت کردن و زندگی با سوگواری,عاقبت اعتیاد,دستاویزهای اوایل بهبودی

منبع : کتاب پاک زیستن

 

Visits: 168

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!