فقط رکاب بزن,جاده بهبودی NA,روزهای شادی NA

فقط رکاب بزن,جاده بهبودی NA,روزهای شادی NA


فقط رکاب بزن

فقط رکاب بزن,جاده بهبودی NA,روزهای شادی NA

جاده بهبودی و سفر روحانی من مثل سواری بر یک دوچرخه دو نفره است. سالیان سال من روی زین جلویی این دوچرخه نشسته بودم و فرمان دست من بود.

چه کج راهه ها که نرفتم و با چه ناهمواری ها که برخورد نکردم. راستش تعدادشان آن قدر زیاد است که به بیان در نمی آید. من همیشه خداوند را روی زین عقب می نشاندم و تنها زمانی از او کمک و راهنمایی می خواستم که دچار درد و گرفتاری شده بودم.

سپس زمانی رسید که تصمیم گرفتم اراده و زندگی ام را به مراقبت خداوند بسپارم.

رها کردن و سپردن به خداوند ، به کلی برای من ناشناخته بود. خودمحوری ام نمی گذاشت تا از سلطه ای که خیال می کردم بر همه چیز و همه کس دارم دست بردارم.

با این همه، کار کردن قدم ها را شروع کردم.

وقتی خداوند روی زین جلویی نشست، با هم در جاده های سابق رکاب زدیم. من از آینه کوچک متصل به کلاه ایمنی ام به عقب نگاه کردم و توانستم تمام اشخاص، مکان ها و چیزهایی را که از آنها استفاده و سوء استفاده کرده بودم ببینم، توانستم تمام دردها، دروغ های بدبختی ها و هر پیچ اشتباهی را که رفته بودم ببینم.

در این زمان ها، تصور می کردم انگار ندایی می شنوم که: (تو فقط ركاب بزن) اگر به این سواری ادامه بدی، تمام این موقعیت ها همان جایی قرار می گیرند که امروز باید باشند؛ یعنی در گذشته.

ما با موقعیت های غریبی روبه رو شده ایم. بعضی آن قدر زیبا بوده اند که خارج از توصیف است؛ بعضی ترسناک و گیج کننده بوده اند، و برخی دیگر آن قدر دردناک که فکر نمی کردم بتوانم آنها را پشت سر بگذارم.

در چنین اوقاتی، انگار ندایی می شنیدم که می گفت: «من در کنار تو هستم. فقط رکاب بزن!» فقط رکاب بزن,جاده بهبودی NA,روزهای شادی NA

امروز، روزهای شادی، خوشی و آزادی من خیلی بیشتر از روزهای ترسناک، گیج کننده و دردناک است. جاده بهبودی و سلوک معنوی من هنوز مثل سواری بر یک دوچرخه دونفره است، با این تفاوت که حالا خداوند همیشه سرنشین جلویی است. اوست که فرمان دوچرخه را به دست دارد و مرا در جهت مشیت خود هدایت می کند. تصمیم من برای هر روز، کاملا ساده است: فقط برای امروز، فقط رکاب بزن .

فقط رکاب بزن,جاده بهبودی NA,روزهای شادی NA

منبع : مجله راه NA

 

Visits: 14

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!