فروتنی را تمرین می کنم

فروتنی را تمرین می کنم,ابعاد بهبودی معتاد,صبر و تحمل معتاد,قدرت و شهامت معتاد

از طریق این نامه به مجله صدای بهبودی معتادان گمنام ،قصد دارم به نوعی ، سپاسگزاری خودم را ، از خداوند ابراز کنم و هم مشارکتی در راستای کمک یک معتاد به معتاد دیگر نمایم ، چرا که ما فقط ، با در میان گذاشتن تجربه های مان با یکدیگر ، می توانیم آنها را حفظ کنیم .

چند روزی بود ، برای چندمین بار در دوران بهبودی، دوباره بی کار شده بودم و باز احساس سردرگمی ، ناامیدی و ترس به سراغم آمده بود ، حال و روز خوبی نداشتم و از روی عادت به جلسه می رفتم ، نشریه می خواندم و یکبار هم ، رفتم تا راهنمایم را ببینم ، اما متاسفانه ، او هم نتوانست به من کمکی کند.

طوری که از او رنجش هم گرفتم و در حالی که هم قدمی هایم و دوستان بهبودی ام آنجا بودند، بهانه ای آوردم و گفتم باید بروم ، در مسیر بازگشتم از زندگی و خداوند ، گله می کردم و با خودم می گفتم ، شاید خداوند در حال امتحان من است . فروتنی را تمرین می کنم,ابعاد بهبودی معتاد,صبر و تحمل معتاد,قدرت و شهامت معتاد

فردای آن روز با بی حوصله گی ، پیام فقط برای امروز آن روز را باز کردم ، سر تیتر آن نوشته شده بود : این یک آزمایش نیست و…  با خواندن پیام آن روز ، انرژی خاصی گرفتم و بعد با راهنمایم تماس گرفتم ،او به من پیشنهاد کرد قدم ۲ و ۳ را دوباره مرور کنم ، با جدیت تمام ، کتاب پایه و چگونگی عملکرد را برداشتم و گوشه ای نشستم ، در حال خواندن بودم که یاد روزهای اول بهبودی ام افتادم ، با چه وضعی ، خسته و نا امید از همه جا و همه کس ، با ورشکستگی کامل روحی و عاطفی وارد برنامه شدم .

از همان ابتدای ورود به جلسات ، میل به مصرف ام ، هر روز کمرنگ تر شد ، یاد روزهایی افتادم که به من پیشنهاد دادند ، ابعاد بهبودی ام را کامل کنم و سرکار بروم ، خیلی برایم سخت بود که سر کار بروم و یا قبول کنم که باید من هم به خاطر خرج و مخارج زندگی ، متکی به خودم باشم.

در زمان مصرف ، همیشه دست من جلوی همه دراز بود و یا از همسرم و خانواده اش و یا خانواده خودم ، توقع داشتم خرجی ام را بدهند، تازه از طرفی هم ، کار کردن بلد نبودم ، چه کاری می کردم؟ فروتنی را تمرین می کنم,ابعاد بهبودی معتاد,صبر و تحمل معتاد,قدرت و شهامت معتاد

کار من فقط : دزدی، کلاهبرداری و  یا تهیه و فروش مواد مخدر بود، یادم هست ، اوايل بهبودی ، به پیشنهاد راهنمایم و دوستان بهبودی، به جلوی درب شرکت ها و اداره ها به دنبال کار می رفتم ، ولی ترسم ، اجازه ی جلو رفتن را به من نمی داد .

چند روزی به همین منوال گذشت تا یک روز با مشارکت کردن احساساتم و کمک از نیروی برترم در جلسات، قدرت و شهامت لازم برای حرکت به جلو را بدست آوردم ، تا جایی که به خاطر جویا شدن از خواست خداوند، یک روز تمام عزمم را جمع کردم و رفتم جلوی درب یک شرکت در ایالتمان و در قسمت اطلاعات گفتم، آقای مدیر تشریف دارند؟ راهنمای ام کردند به اتاق مجاور، با لحن آرام گفتم شما نیرو نمی خواهید؟

مدیر شرکت نگاهی به من انداخت و از آنجایی که همیشه دوست داشتم شیک و مرتب لباس بپوشم، گفت: «ببخشيد تخصص شما در چه مورد است؟ گفتم تخصصی ندارم ،ولی می توانم در نظافت و کارهای خدماتی شرکت به شما کمک کنم! فروتنی را تمرین می کنم,ابعاد بهبودی معتاد,صبر و تحمل معتاد,قدرت و شهامت معتاد

آن روز ، گفتن این حرف ها برای من خیلی سخت بود ، ولی احساس قشنگی داشتم ، بعد از آن ماجرا چند جایی مشغول به کار شدم و تجربه های خوبی به دست آوردم.

در ایالت ما ، بابت کارهای خدماتی ، حقوق زیادی نمی دادند ، ولی باید تحمل می کردم و این صبر و تحمل را هم از طریق معتادان گمنام و جلسات و راهنما به رایگان در اختیار من قرار داده بودند .

به واسطه اصول روحانی نهفته در قدم ها ، فروتنی را تمرین می کنم و متکی به خودم هستم، تا حدی که در جایی به عنوان مسئول کارگران خدماتی استخدام شده ام . نگاهی به گذشته ام انداختم ، خداوندی عاشق و مهربان که همیشه و همه جا با من بود و  از من مراقبت می کرد.

او همیشه کنار من بود ،  فقط کافی بود صدایش کنم و از او درخواست کمک کنم، در مجموع بایت الطاف خداوند ممنون و سپاسگزارم.

من با ورود به برنامه قصد داشتم ، تا فقط برای یک مدت کوتاه ، مواد مصرف نکنم و بعد از مدتی ، دوباره به روال گذشته برگردم ، ولی خداوند ، بواسطه این برنامه ، اشتیاق مصرف هر نوع ماده مخدری را از من گرفت و به من کمک کرد تا به معنای واقعی زندگی کنم و از آن لذت ببرم. فروتنی را تمرین می کنم,ابعاد بهبودی معتاد,صبر و تحمل معتاد,قدرت و شهامت معتاد

امروز در زندگی مشکلات زیادی دارم، ولی با حضور در جلسات و کمک از نیروی برتر، قدرت و شهامت لازم برای پذیرفتن و تغییر کردن را به دست می آورم، چرا که در پس بهبودی، بلوغ روحانی نهفته است، برای همگی شما از صمیم قلب آرزوی بالاترین ثروت ها که همان آرامش و بی نیازی است را دارم.

 

نویسنده : (Kopano -P)

 

منبع : مجله ی الکترونیکی صدای بهبودی معتادان گمنام

 

 

Visits: 47

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!