فرار از بیماری اعتیاد

فرار از بیماری اعتیاد,مصرف مواد و آشفتگی,تشنه مواد مخدر,پیامی از NA

در سن ۱۸ سالگی اولین بار مصرفم بود و آن هم بواسطه یک ارتباط ، در اوج جوانی و غرور ، خانواده ام ، مرا به هندوستان جهت  تحصیل فرستادند .

در آنجا دانشگاه مختلط است و با دوستانی از کشورهای خلیج اردن ،مغرب و لبنان بودیم ، در سال ۱۹۸۸سال با دختری از لبنان که با هم  تحصیل می کردیم ، با او دوستی برقرار کردم و در یک شب با هم در قهوه خانه بودم و یک نوع ماده ، پودر… به من  تعارف کرد !

پرسیدم این چیست ؟ جواب داد این برای بالا بردن احساسات خوب است ، مصرف کردم، گیج شدم، و شب را آنجا با هم گذراندیم  .

از آن بار مصرف دیگر نتوانستم مصرفم را متوقف کنم ، کارم به زندان کشید، در آنجا هم مصرف می کردم ،همه راهها ، از جمله رفتن به کمپ ترک اعتیاد و غیره ، را امتحان کردم تا قطع  مصرف کنم، حتی سحر و جادو را امتحان کردم !

به من گفتند، تو جادو شدی و من باور کردم ، چون من به کشورهای  تایلند ،کامبوج ،هند ،پاکستان سفر می کردم،  یک نوع دارو به من دادند و از آنجا به جزیره ای دیگر رفتم  تا مصرف نکنم…

همین که با هواپیما به کشورم بر می گشتم و خلبان می گفت کمر بند را ببندید ، بیماری ام ، فعال می شد و  تماس ها جهت دریافت مواد شروع می شد…. دوباره مصرف مواد و آشفتگی را تجربه می کردم.

فرار از بیماری اعتیاد,مصرف مواد و آشفتگی,تشنه مواد مخدر,پیامی از NA

همین که می رسیدم خانه ، نمی توانستم سرم را بالا بگیرم و مادرم را ببینم ،او می گفت  تازه رسیدی برو خارج از عمان و خودت را درمان کن ، به او می گفتم .. من مصرف نمی کنم، دیشب نخوابیدم ، ترسیده بودم که پرواز را از دست بدهم ، من مصرف نکرده ام .

مادر می گفت ، من بزرگت کرده ام و از همه بهتر می شناسم ات!

قسم می خوردم که من جادو شدم!

چرا در آن کشورها مصرف نمی کنم ؟

فقط در عمان مصرف می کنم؟ فرار از بیماری اعتیاد,مصرف مواد و آشفتگی,تشنه مواد مخدر,پیامی از NA

هنوز هیچ چیزی ، از بیماری اعتیاد بلد نبودم در طول مدت ۲۸سال بیماری ام همش از خود و بیماری اعتیاد فراری بودم !

سفرهایم برای جهان گردی نبود، برای مصرف بودند، در سال ۲۰۱۰ در فرودگاه کشور مجاور دستگیر شدم و ۴ سال حبس برایم بریدند ، محکومیت ام  تمام شد ! ما در خانه ۴ برادر و همه مصرف کننده بودیم .

بیش از ۲۰ بار به برادرم زنگ زدم ، تا برایم مواد تهیه کند!

تشنه مواد مخدر بودم ، وقتی می رسیدم خانه ، ۱۰ دقیقه بیشتر در خانه نمی ماندم ، یک روز برادرم به من اشاره کرد ، برو اتاقم ، وارد اتاق شدم ، چیز جدیدی به من داد ! مصرف کردم،  تزریق بود ،بیهوش شدم و خود را در سی سی یو دیدم !

خواهرم و شوهرش بالا سرم بودند ! از او پرسیدم چه شده ؟ من چرا اینجا هستم ؟ گفت بیهوش با دهان پر از کف در اتاق افتاده بودی ، پزشکان گفتند ، اگر اندکی دیر کرده بودید ، تو مرده بودی! حالم خوب شد ، برگشتم خانه دوباره مصرف کردم و دوباره آمبولانس ، پرستار گفت این دو بار است که  تو را اینجا می آورند ، گفتم بیماری صرع دارم.

قاچاق، فروش مواد و مصرف مواد تا سال ۲۰۱۶ ادامه داشت و یک عمل جراحی در مهره گردن و بعد از آن عفونت شدید ، باعث شد ، توانم را از دست بدهم و الان ۵ سال است روی ویلچر قرار گرفته ام و نمی توانم راه بروم ، خانه نشین شده ام.

الان سال ۲۰۲۱ و هنگام خروج از بیمارستان، پیامی از NA به دستم رسید !

با یکی از دوستانم به نام سلطان تماس گرفتم ، گفت از احوالت خبر دارم و می خواهم ببینمت!

گفتم خوش آمدی، گفت ما ۹ نفر از اعضای NA هستیم . فرار از بیماری اعتیاد,مصرف مواد و آشفتگی,تشنه مواد مخدر,پیامی از NA

گفتم خوش آمدید و پیام خداوند را گرفتم ، معتادان امروز خوشبخت تر هستند، امروز بعلت بیماری کرونا و تعطیلی جلسات حضوری ، من الان عضو چند گروه مجازی جلسات NA هستم .

درسال ۲۰۱۶ برایم سخت بود که در جلسات NA شرکت کنم ؛ ولی امروز در دنیای مجازی با پیام صوتی شرکت می کنم .

درخواست کتاب NA کردم ، بعد از زمان اندکی ، کتابها به دستم رسید ، پیامی به دستم رسید ، که امروز خواندنی معتاد کیست، به دستت می رسد ، در مورد کتابچه ، قدم یک را خو اندم و در مورد جیمی کی تحقیق کردم ، دیدم من خیلی دور هستم ، اوضاع فرق می کرد، او در آن سوی دنیا و من این ور هستم ، نوع مواد ،شرایط و نوع حکومت ها فرق می کرد به خود گفتم احمد او  توانست!  تو هم می توانی !

امروز یک سال و هشت ماه است من پاکم ، آرزوی یک روز پاکی داشتم،  راهنما گرفتم و فاکتور یار بازی ، توپ بازی و زمین بازی ، را برایم  توضیح داد ،برادرانم را یاد کردم که آنها مصرف کننده هستند و برای بهبودی ام خطرناک اند.

مدتی است برادر کوچکم از زندان آزاد شده و نزد من آمده است ، با او صحبت کردم که دوستانم از NA امروز سراغم می آیند ، تا با هم به جلسه معتادان گمنام برویم ، گفت آیا من هم می توانم با شما بیایم!  (احمد یک معتاد از کشور عمان)

فرار از بیماری اعتیاد,مصرف مواد و آشفتگی,تشنه مواد مخدر,پیامی از NA

منبع : معتادان گمنام کشور عمان

فرار از بیماری اعتیاد,مصرف مواد و آشفتگی,تشنه مواد مخدر,پیامی از NA

متن عربی :

انا مدمن اسمي احمد من زمالة سلطنة عمان في البداية كان تعاطي باني انخدعت باسم الجنس كنت في عمر 18 سنه توني في ايام الطيش والمراهقه ارسلوني الاهل للدراسه الى الهند وكان في الكليه اللي ادرس فيها شباب وشابات من دول الخليج والمغرب والاردن ولبنان وكنا عادي نختلط في المقهى والسكن أيضا كان في سنة 1988 صارت علاقه بيني وبين البنت اللبنانيه في احدى الليالي كنت معها طلعت ماده بودره سألتها ايش هذا قالت زين حق الجنس ودخنت الماده ومارست الجنس معها شفت بالفعل ريحني في الجنس ومن خلال ذيك الجرعه لم أستطيع التوقف عن التعاطي. حتى في السجن كنا نستخدم جربت استخدمت كل الوسايل للتوقف من خلال المصحات والدين والشعوذه قالوا انه معمول لي سحر وانا صدقت الكلام لاني كنت اسافر خارج عمان دول مثل تايلند وفلبين وكمبوديا وباكستان والهند تعالجت واستمتعت بالاكلات واتنقل من جزيره الى أخرى لا اتعاطى المخدرات وعندما ارجع قبطان الطائرة يقول اربطوا احزمة الامان يشتغل عندي المرض اجري اتصالاتي وين احصل مخدر واتعاطى اوصل البيت خلاص ما اقدر ارفع راسي والدتي تقول الحين انت توك واصل معالج خارج عمان اقول لها لا أنا ما متعاطي البارحه ما نايم خائف الرحله تفوتني جواب امي يكون أنا اللي مربتنك انا اعرف كل شي لما تستخدم كنت احلف لها طبعا انكار للمدمن هنا قلت بالفعل أنا مسحور ليش هذيك البلاد ما تعاطيت رجعت عمان بديت اتعاطى. بعدني ما كنت عارف اني حامل مرض 28 سنه من 1988 حياتي كلها سجون ومصحات والسفر ليس للسياحه بل لتهربب المخدرات حتى سنة 2010 اتمسكت في مطار دوله مجاوره وحكم علي بالسجن 4 سنوات. خرجت من السجن حيث احنا في البيت 4 اخوان نتعاطى اتصل في اخوي اكثر من 20 مره ان يوفر لي الماده حيث اني مشتاق للماده وصلت البيت جلست مع اهلي 10 دقائق فقط واشر لي اخوي ان ادخل غرفتي دخلت اعطاني لفافه مع حقنه جديده اخذت الجرعه ما اشوف نفسي الا في غرفة الانعاش. اختي وشمجي واقفين بجواري سألت اختي كيف وصلت ومن متى قالت حصلناك في غرفتك مغشي عليك ومزبد الأطباء قالوا إذا متأخرين دقائق كان بيموت اخوك رجعت البيت اخذت مره ثانيه الجرعه افتح عيوني أنا في الاسعاف قال لي الممرض هذي ثاني مره نشيلك مستشفى ومغمي عليك قلت لهم مريض بالصرع واستمريت في التجاره والتعاطي حتى 2016 عملت عمليه في فقرات الرقبه كان في إلتهاب ومن بعد العمليه فقدت صحتي ما اقدر امشي وجليس كرسي متحرك الحين 5 سنوات والحين سنة 2021 وعند خروحي من المستشفى وصلني رسالة زمالة المدمنين المجهولين اتصلت في احد الأعضاء اسمه سلطان قال سلامات احمد سمعت أن وضعك الصخي كذا وكذا قلت صحيح قال أريد ازورك قلت حياك الله قال ما وحدي نحب تقريبا 9 اشخاص من الزماله قلت حياكم الله وفي العصر حضروا الاعضاء عبدالله وسلطان وعلي وباقي الأعضاء ما كنت اعرفهم بالفعل البرنامج يقولوا (مدمنون اليوم اوفر حظا ) وصلتتي الرسالة بفضل الله وفضل هؤلاء الاخوه دخلوني في جروبات المتعافين في 2016 وكان صعب أن أذهب إلى الاجتماعات الغرف الارضيه ولم يكن أي اجتماعات اونلاين في اليوم الثاني ارسلت صوتيه في الجروب للمتعافين قلت لهم أنا مدمن احمد لا يوجد عندي كتب الزماله الادبيات والنص الاساسي كل كتب زمالة مدمنين المجهولين بعد دقيقتين وصلني صوتيه في الخاص قال لي احمد. أنا علي لا افكر اليوم العصر يوصلن لك وفي العصر جاني اتصال قال احمد أنا من طرف علي طرشت اخوي استلم الكتب جلست اقراء من هو المدمن بالفعل شفت هذا الشخص الي كاتب الخطوه الأولى ما نظريا هذا كانه مجرب تطبيقيا قمت أعمل بحث عن جيمي ك اشوف لا أنا بعدني الاشياء الي تعاطها وسوها جيمي انا مجرد طالب في مدرسته حيث كان في جورجيا ومعروف عن هذه البلاد يتعاملوا على الاطنان من المخدرات واحنا في الخليج لا يتوفر نفس الكميه يمكن كبسوله وحده بصعوبه تحصلها لان مكافحة مخدرات متشددين عندنا في الخليج اما جورجيا المثل يقول money talk ,الفلوس تتكلم الشرطه تشتريهم. في الخليج في لكن ما نفس جورجيا ان جيمي استطاع يوقف انت بعد تقدر احمد حيث أول مره في حياتي اترك المخدرات سنه و8 شهور كنت اتمنى يوم واحد ابطل من هنا بدأت مسيرة التعافي وأخذت لي موجه من دوله خليجيه قال لي خط احمر على 3 اشياء الاصدقاء النشطين والاماكن والادوات كما ذكرت احنا 4 اخوان نشطين بعد سنه و8 أشهر اعيش احلى من ايام التعاطي 28 سنه خرج اخوي الصغير من السجن جاء عندي غرفتي حظني أنا تكلمت معه قلت اليوم العصر اتصل في شباب مال الزماله يجيوا ياخذوك الى الاجتماع قال ما اري .

فرار از بیماری اعتیاد,مصرف مواد و آشفتگی,تشنه مواد مخدر,پیامی از NA

 

 

Visits: 15

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!