سکوتت را بشکن

سکوتت را بشکن,غرق در اعتیاد,قطع وابستگی به مواد,افکار بیمارگونه اعتیاد,راه بهبودی

پس از حدود 17 سال مصرف مواد مخدر و درگیری با اعتیاد فعال ، وقتی به جلسات معتادان گمنام آمدم ، بسیار آشفته بودم ، احساس می کردم که هیچ کسی را در زندگی ندارم و حس تنهایی مثل خوره وجودم را می خورد .

از همان ابتدای ورودم ، اعضای NA مرا بعنوان یک تازه وارد در جمع خود پذیرفتند ، سعی می کردند با من ارتباط برقرار کنند تا در جمع آنها احساس غریبی نکنم .

وقتی به جلسات می رفتم ، فقط شنونده بودم و هر بار که به می گفتند مشارکت بکن ، به هر ترفندی بود از مشارکت کردن فرار می کردم ، روزها و هفته می گذشت ، اما من همچنان شنونده مشارکت ها بودم و مشارکت نمی کردم .

سالیان طولانی که درگیر مواد مخدر بودم از من انسانی بسیار ترسو و خودکم بین ساخته بود ، احساس می کردم چیزی برای گفتن ندارم و اگر گذشته و احساساتم را به مشارکت بگذارم ، دوستان بهبودی مرا مورد تمسخر قرار خواهند داد .

بخودم می گفتم تو نمی توانی مثل آنها قشنگ صحبت کنی ، و اگر مشارکت کنی تمام ضعف هایت نمایان می شود.

اینقدر در طول 17 سال زندگی در اعتیاد فعال غرق مصرف شده بودم که در هیچ جمعی جرات حضور پیدا کردن نداشتم ، چه برسد به اینکه در جمع بتوانم صحبت کنم .

سه سال گذشت ، نه راهنما گرفتم ، نه مشارکت کردم و نه سایر اصولی را که در NA می گفتند ؛ نتوانستم  به اجرا بگذارم ، فقط با چند نفر از دوستان بهبودی بعد از جلسات ، با هم صحبت می کردیم و دوباره همین وضعیت ادامه داشت .

طی این سالها قطع وابستگی به مواد مخدر داشتم ، اما زندگی آرامی را تجربه نمی کردم ، مداوم در ذهنم با خود و اطرافیانم در حال جنگ بودم ، همیشه خودم را سرزنش می کردم که چرا نمی توانم مانند سایر اعضای NA زندگی کنم . سکوتت را بشکن,غرق در اعتیاد,قطع وابستگی به مواد,افکار بیمارگونه اعتیاد,راه بهبودی

وقتی اعضا مشارکت می کردند و تجربه می دادند ، احساس یاس تمام وجودم را فرا می گرفت و خود کم بینی بیشتر آزارم می داد .

تا اینکه یک روز اتفاق عجیبی افتاد ، یکی از دوستان بهبودی که خدمت منشی جلسه مان را گرفته بود ، با من تماس گرفت و گفت فردا شب بعنوان گرداننده جلسه بهبودی هستی و باید خدمت کنی !

برای چند دقیقه صدایم بند آمد ، ترس از مشارکت تمام وجودم را فرا گرفت ، تا اینکه با صدای او بخودم آمدم ، هنوز پشت خطی؟ صدایم را می شنوی؟

گفتم بله می شنوم ، گفت فردا شب منتظرت هستیم ، زودتر بیا تا با هم هماهنگ کنیم ، با صدایی لرزان گفتم ، چشم .

آن شب رو بخاطر دارم ،تا صبح روز بعد نتوانستم بخوابم ، افکار بیمارگونه اعتیاد ، مداوم در ذهنم می چرخید ، فردا چه می خواهی بگویی؟ فردا نمی توانی مشارکت کنی و مورد مضحکه اعضای جلسه قرار می گیری ! صبح فردا زنگ بزن و بگو مریض شدی و به جلسه نمی توانی بروی ! اصلا چیزی برای مشارکت کردن داری ، تا فردا شب مشارکت کنی؟ و ……

شب خیلی سختی بود ، فردای آنروز تصمیم گرفتم ، به افکار منفی خود بها ندهم و پیش خودم گفتم این بهترین فرصت است تا بتوانم سکوت 3 ساله ام را بشکنم!

سکوتت را بشکن!

سکوتت را بشکن,غرق در اعتیاد,قطع وابستگی به مواد,افکار بیمارگونه اعتیاد,راه بهبودی

آنروز ، ساعت ها برای من بسیار دیر سپری می شد تا به جلسه بروم ، وقتی به جلسه رفتم ، پاهایم قدرت ورود به جلسه را نداشت ، ترس عجیبی داشتم ، اما با دیدن دوست بهبودی ام که منشی جلسه بود ، کمی از ترسم کاسته شد ، با هم وارد جلسه شدیم و در جایگاه خدمتگزاران گروه نشستیم .

هنوز سایر اعضای گروه نیامده بودند ، کمی با هم صحبت کردیم ، از او پرسیدم در مورد چه چیزی صحبت کنم ؟

او گفت در مورد گذشته ات و زمان اعتیاد فعال و در مورد ورودت به NA و مسیر بهبودی ، کمی احساس آرامش کردم و بعد از ورود سایر اعضا جلسه آغاز شد .

برگه های خواندنی ، خوانده شد و نوبت به مشارکت من رسید ، آنشب را خوب بخاطر دارم ، حدود 17 دقیقه مشارکت کردم و با اشاره منشی که وقت مشارکتم به پایان رسیده ، مشارکتم را به پایان رساندم .

کل اعضای گروه از صندلی هایشان بلند شدند و ایستادند و مرا تشویق کردند ، حدود 2 دقیقه برای من دست زدند ، در آن لحظات احساس می کردم بال درآورده ام و در آسمان پرواز می کنم ، چه احساس خوبی بود ، انگار بار سنگینی از دوش من برداشته شده بود!

از روزهای بعدی که وارد جلسه می شدم ، دیگر برای مشارکت کردن ترسی نداشتم ، دوست منشی جلسه را بعنوان راهنمای خود ، انتخاب کردم و در مسیر بهبودی واقعی قرار گرفتم .

قدم ها را استارت زدم ، و بعد از چند وقت برای خدمت در گروه در پست خدماتی منشی کاندید شده و رای آوردم ، وقتی درون خدمات قرار گرفتم ، اعتماد به نفسم ، صدها برابر افزایش یافت .

فرآیند بهبودی به مرور زمان طی می شود ، اگر طبق اصول و تجربه اعضای قدیمی تر ، این فرآیند را طی کنید ، راه بهبودی برایتان بسیار هموارتر خواهد شد .

در آخر به دوستانی که در جلسات مشارکت نمی کنند ، پیشنهاد می دهم ، سکوتتان را بشکنید ، و مشارکت کنید ، هم بخودتان کمک می شود و هم به سایر اعضایی که به مشارکت شما گوش فرا می دهند .

سکوتت را بشکن,غرق در اعتیاد,قطع وابستگی به مواد,افکار بیمارگونه اعتیاد,راه بهبودی

نویسنده : (Gerald)

سکوتت را بشکن,غرق در اعتیاد,قطع وابستگی به مواد,افکار بیمارگونه اعتیاد,راه بهبودی

منبع : مجله الکترونیک NA TODAY

 

Visits: 128

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!