دلیل ماندنم در معتادان گمنام

دلیل ماندنم در معتادان گمنام,تجربه لغزش,احساس گناه و ترس معتاد,مرگ تدریجی معتاد,نگاه واقع بینانه معتاد

خوب به یاد دارم ، اوایل پاکی ام اعضای قدیمی تر به من می گفتند : چه اتفاقاتی برای کسانی که به جلسات نمی آیند افتاده است.

همگی ما می دانیم که چه اتفاقی برای اعضایی که به جلسات نمی آیند می افتد، ما در مورد آنها در مجلات مختلف بهبودی و مشارکت اعضا داخل جلسات می شنویم ، برخی مواقع آنها را داخل زندان ها می بینیم.

از سایر اعضا می شنویم که لغزش کرده اند و دوباره به معتادان گمنام  بازگشته اند ، گاهی هم در مراسم ترحیم برخی از آنها شرکت کرده ایم.

خود من دو تجربه زنده در این مورد دارم که با شما در میان می گذارم !

وقتی ۱۸ ماه پاکی داشتم به سارازوتا نقل مکان کردم، در آنجا اعضای با پاکی بالاتر از ۳ سال خیلی کم بودند و من فکر می کردم که آنها خیلی بزرگ هستند.

مردی آنجا بود که او را پدر صدا می زدند، او تجربه بسیار بالایی داشت، او با یک دوست همدرد ، ازدواج کرده بود و آنها دو فرزند پسر داشتند ، شغل و زندگی خیلی خوبی هم داشت و در ظاهر همه چیز او بر وفق مراد بود ، اما پس از مدتی خودش و همسرش کم کم از معتادان گمنام دور شدند.

چند ماه پیش در جلسه شنیدم که یک نفر مرا صدا می کند ، وقتی برگشتم دیدم همان مرد است ، چهره اش خیلی پیرتر، لاغرتر و نحیف تر شده بود ، چشمان غمگینی داشت.

به من گفت دوباره شروع به مصرف مواد مخدر کرده است ، پس از ۲۰ سال پاکی متاسفانه دچار لغزش شده است و ۸ سال طول کشیده است تا دوباره به NA برگردد.

سلامتی و حتی دندان هایش را از بین رفته بود، از همسرش جدا شده بود و همینطور فرزندانش که او را در گذشته به این حال ندیده بودند از او بسیار ناامید شده بودند.

می‌گفت تقریبا ۶ ماه است که مجددا به جلسات می آید و پاک مانده است،  اما این تجربه لغزش احساساتی نظیر شرمندگی، احساس گناه و ترس را بداشت و می گفت پس از لغزش دچار مرگ تدریجی شده است.

دلیل ماندنم در معتادان گمنام,تجربه لغزش,احساس گناه و ترس معتاد,مرگ تدریجی معتاد,نگاه واقع بینانه معتاد
تجربه بعدی من درباره این موضوع این است که امروز صبح یک تماس تلفنی از یک دوست داشتم، کسی که قبلا من راهنمای او بودم ، ایشان به همراه همسرش از منطقه ای که زندگی می کردند نقل مکان کردند و پس از آن ارتباطش با برنامه کمتر و کمتر شده بود ، کلی هم توجیه و بهانه داشت برای اینکه دیگر به جلسات نرود.

امروز می گفت که شروع به مصرف سنگین الکل کرده است و حسابی الکل مصرف می کند، زندگی او خراب و خراب تر شده است و احساس تنهایی می کند.

من حدودا ۱۰ سال راهنمای او بودم و در آن زمان یکی از بهترین دوستان بهبودی من بود، او در این منطقه خدمات بسیار زیادی داشت و راهنمای خیلی از اعضای قدیمی امروز بود.

تقریبا بعد از ۲۰ سال پاکی مصرف الکل را شروع کرده بود ، من امروز به جلسات می آیم ، چون این تجربه را دارم که مصرف مواد انسان را می کشد و از بین می برد.

من در جلسات حضور مرتب دارم و شکرگزار این هدیه ی خداوند هستم که به من اعطا نموده است.

من می توانم باقی عمرم را در NA به خدمت بگذرانم و در جلسات حضور مرتب دارم ، چون راه زندگی ام را در NA پیدا کردم، من در جلسات حضور دارم چون نگاهی واقع بینانه و سالم برای اعتیادم دارم.

من می دانم که چه اتفاقی برای کسانی که به جلسات نمی آیند می افتد !

دلیل ماندنم در معتادان گمنام,تجربه لغزش,احساس گناه و ترس معتاد,مرگ تدریجی معتاد,نگاه واقع بینانه معتاد

نویسنده : (گمنام)

دلیل ماندنم در معتادان گمنام,تجربه لغزش,احساس گناه و ترس معتاد,مرگ تدریجی معتاد,نگاه واقع بینانه معتاد

منبع : مجله راه NA آپریل 2019

 

Visits: 41

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!