دردهای فزاینده,ایمان به بهبودی,داستان بهبودی,ظهور بیماری اعتیاد

دردهای فزاینده,ایمان به بهبودی,داستان بهبودی,ظهور بیماری اعتیاد


دردهای فزاینده

دردهای فزاینده,ایمان به بهبودی,داستان بهبودی,ظهور بیماری اعتیاد

دیر یا زود، ما یک فرصت خوب یا یک فاجعه را تجربه می کنیم، که قبلا در آن مورد چیزی در جلسات نشنیده بودیم. بعضی مواقع ، اتفاقی مانند جدایی و طلاق، از دست دادن شغل، یا تغییراتی در خانواده ما، یک سری احساسات را در وجودمان جاری می سازد که دیگر متوقف نمی شود. اندوه، مشقت یا خیانت باعث می شوند ما به شدت احساس تنهایی و انزوا کنیم، بعضی اوقات ما تغییرات فیزیکی را تجربه می کنیم که بار احساسی و روانی سنگینی مانند افسردگی، دلهره و اضطراب، با ترس عمیق به همراه دارند.

همین طور اوقاتی هست که ما علیرغم اینکه شرایط زندگی مان خوب به نظر می رسد، اما می بینیم که در حالتی بحرانی هستیم. حتی هیجان حاصل از دستیابی به رویاهایمان، با پیدا کردن شغلی جدید، نقل مکان به محل یا کشوری جدید، با تشکیل خانواده هم احساس تعلق را در ما بوجود نمی آورد.

بعضی اوقات یک رویداد خارجی می تواند باعث این احساس شود، و در مواقع دیگر هم این احساس از مکانی نامعلوم به سوی ما سرازیر می شود. ما دوباره بدون هیچ دلیل خاصی، احساس کنیم که در گوشه ای گیر افتاده ایم.

وقتی که این احساس را در حالیکه هنوز پاک هستیم از سر می گذرانیم، در می یابیم که این احساسات همیشگی نیستند. البته منظور این نیست که ما همیشه راه خروج از این احساسات را می دانیم. اما با گذر از این تجربه در می یابیم که در کمان عمیق تر و ایمان مان به بهبودی بیشتر شده است.

از طریق پشتکار، لطف خداوند و حضور مستمر در جلسات، ما رها می شویم. در نهایت برای همه ما در بهبودی بحران احساسی پیش خواهد آمد. ما گیج می شویم که آیا بهبودی ادامه خواهد داشت، یا اینکه فقط استراحتی کوتاه مدت بوده و ما قرار است دوباره به دوران دیوانگی خود برگردیم.

یکی از اعضاء مشارکت می کرد که: “زندگی من در ظاهر باثبات بود، اما از درون آشفته و به هم ریخته بودم. من پاک اما، افسرده، منفعل و پر از ترس بودم.” بعضی اوقات ما با سالها پاکی خود را در چنین شرایط بد و تاریکی می بینیم. دردهای فزاینده,ایمان به بهبودی,داستان بهبودی,ظهور بیماری اعتیاد

ما با اعتیاد خود کنار آمده ایم اما بعضی مشکلات عمیق و درونی ما هنوز با تمام قوا در وجودمان پابرجا هستند. احساساتی را که مدت ها دفن کرده بودیم شروع به جوشش می کنند و ممکن است ما ابزاری برای روبرو شدن با آنها نداشته باشیم.

یکی از اعضاء مشارکت می کرد که: “هرقدر که بیشتر از خودم شناخت پیدا می کردم، احساس عصبانیت و جنون بیشتری به من دست می داد. پایان تلخی در بهبودی وجود ندارد، اما ما بعضی اوقات احساس می کنیم که دقیقا به پایان تلخ خود رسیده ایم. بهبودی یک فرصت جدید در زندگی در اختیارمان قرار می دهد. و بعضی وقت ها ما باید این دعوت و فرصت را چند بار پذیرا باشیم و تجربه کنیم . .

آخر خط های ما در بهبودی می توانند ترسناک باشند. زمانی که درد می کشیم، دوره های تاریک و سختی را تجربه می کنیم. درخواست کمک می تواند برایمان سخت باشد و بیشتر روی تفاوت هایمان تمرکز می کنیم.

اما حتی در تاریک ترین و سخت ترین دوره ها، باز هم فرآیند بهبودی ادامه دارد. به قول بعضی از اعضاء NA ” درست پنج دقیقه قبل از وقوع معجزه، کنار نکشید.” این مسئله هم فقط یکبار اتفاق نمی افتد، بلکه زندگی پر است از لحظه های که با تصمیمات سخت روبرو می شویم که می توانیم تصمیم بگیریم که رشد کنیم یا کنار بکشیم.

خیلی از ما حتی وقتی که اوضاع خیلی ناگوار نیست، بلکه یکی، دو ناهمواری روحانی بر سر راه مان قرار می گیرد، کنار می کشیم. بعضی اوقات متاسفانه ما درست قبل از وقوع معجزه، راه مان را گم می کنیم. دردهای فزاینده,ایمان به بهبودی,داستان بهبودی,ظهور بیماری اعتیاد

ایمانی که به ما کمک کرد تا زندگی موفقی را بسازیم، ممکن است جهت حفظ و حمایت این موفقیت برای مدتی طولانی کافی نباشد. به نوعی تازه از تسلیم نیاز داریم تا به پاکی و رشد خود ادامه دهیم. رشد روحانی می تواند گیج کننده، و ترسناک باشد و باعث تنهایی ما شود. بعضی از ما در حین این فرایند وقتی بجایی می رسیم که دیگر کسی یا چیزی برای سرزنش باقی نمانده و راهی جز تغییر خودمان وجود ندارد، منصرف می شویم و کنار می کشیم.

خودخواهی و خود محوری به سختی از بین می روند. اما ما می توانیم با کمک کسانی که از این برهه بسلامت عبور کرده اند، از این دوران بگذریم و درمی یابیم که هدایای بزرگی در انتهای راه انتظارمان را می کشند. دردهای فزاینده,ایمان به بهبودی,داستان بهبودی,ظهور بیماری اعتیاد

همان چیزهایی که وقتی تازه وارد بودیم به ما پیشنهاد می شد، هنوز هم برای مان کارایی دارند، یعنی “علیرغم هر مشکلی باز هم به جلسات برگردید.” اگرچه خیلی از چالش های که بر سر راه ما هستند عوارضی شدید و ماندگار دارند. اما در واقع ذات و شالوده آنها، روحانی است. تشخیص یک بحران روحانی سخت است، زیرا معمولا به شکل بحرانی در روابط، مسائل مالی، شغلی و یا خانوادر ظهور می کنند. زمانی که در بحران هستیم، ممکن است قبل از این که به قدم ها پناه ببرید انواع و اقسام بهانه ها و راه های فرار را امتحان کنیم.

ما ممکن است با بی حوصلگی، خشم، حالت تدافعی، کینه توزی و احساس گناه بخواهیم صبر و تحمل اطرافیانمان را اندازه بگیریم. تنها راه خروج از این شرایط، درست از میان بحران است.

باید آستین ها را بالا بزنیم و شروع به کار کنیم. این گونه کشمکش ها اغلب ما را به سطح بعدی بهبودی رهنمون می سازند. اگر تمایل به انجام این کار داشته باشیم، تجربه آن باعث می شود تا تبدیل به افرادی قوی تر و سالم تر شویم.

اوایل بهبودی می شنیدم که اگر آمدن به جلسات را ادامه دهیم، دیر یا زود داستان زندگی خود را از دهان عضو دیگری خواهیم شنید. البته اینکه فکر کنیم فقط به شنیدن داستان دوران مصرف خود احتیاج داریم یک اشتباه است. زیرا داستان بهبودی ما نیز به اندازه کافی هیجان انگیز است، و بعضی اوقات ما نیاز داریم تا به جلسات برویم و به داستان بهبودی گوش کنیم، ما زمانی آن را خواهیم شنید که یاد بگیریم هم با قلب و هم با گوش خود بشنویم.

بعضی اوقات هم لازم است تا برای شنیدن آن جستجو کنیم، به دنبال جلسات جدید بگردیم، از دیگران درخواست کنیم، و درباره وضع فعلی خود مشارکت کنیم. ما افرادی را پیدا خواهیم کرد که اوضاع فعلی ما را تجربه کرده اند و از آن با حفظ پاکی خود عبور نموده اند. ما نیاز داریم تا دیگران به ما کمک کنند تا این دوره را پشت سر بگذاریم، و لازم است ما نیز در حالی که التیام می یابیم به کمک دیگران بشتابیم. دردهای فزاینده,ایمان به بهبودی,داستان بهبودی,ظهور بیماری اعتیاد

امید همیشه وجود دارد. وقتی که به دیگران گوش می کنیم که درباره دردهای خود مشارکت می کنند و اینکه چگونه با این دردها کنار آمده و آن را از سرگذارنده اند، باعث می شود تا دیدگاه ما وسیع تر گردد. ابزار جدیدی در حین عمل پیدا می کنیم و یاد می گیریم که از تجربه دیگران استفاده کنیم تا در زندگی خود پیش رفت نمائیم.

زمانی که رفتار و چشم انداز خود را تغییر می دهیم، احساس شفقت و سپاس گزاری جدیدی را تجربه می کنیم. شاید ارزشمندترین درسی که می گیریم، احساس همدلی باشد. اگر چه همدلی یک طرح و برنامه درمانی نیست، بلکه یک روش زندگی است.

وقتی که با یکدیگر ارتباط برقرار می کنیم و شاهد رشد یکدیگر هستیم. باور می کنیم که امکان بهبودی برای ما نیز وجود دارد. گوش کردن بدون قضاوت به مشارکت دیگر معتادان، سرآغازی خواهد بود برای اینکه بتوانیم به ندای قلب خود بدون قضاوت گوش کنیم و خود را تنبیه نکنیم.

وقتی که با خود رحم و شفقت داشته باشیم، به خود اجازه خواهیم داد تا در این دنیا حضور پیدا کنیم که این باعث می شود تا برای دنیا نیز مفیدتر باشیم ،  نتیجه رنج های که در گذشته تحمل کرده ایم، این است که قابلیت احساس خوشی و سپاس گزاری را پیدا می کنیم.

پاک ماندن هیچ ضمانتی نیست برای این که اتفاق بدی در زندگیمان نخواهد افتد. اما اصول نهفته در قدم ها به ما می آموزد که زندگی کنیم تحت شرایط زندگی، و شهامت و نیرو و دانش لازم برای پاک ماندن علیرغم هر اتفاقی را به ما می دهد. دردهای فزاینده,ایمان به بهبودی,داستان بهبودی,ظهور بیماری اعتیاد

مهم نیست که چه شرایطی را پشت سر گذاشته ایم، ما قادر خواهیم بود که زندگی همراه با نشاط و هدفمندی را تجربه کنیم. ایمان نیرویی است که باعث می شود ما به تلاش خود ادامه دهیم حتی اگر دلیلش برای ما روشن نباشد. یکی از منافع کمک به دیگران این است که در می یابیم حتی دردناک تری تجربیات ما می تواند به دیگران کمک کند. زمانی که به کسی می گویم: “ما هم این دوران را داشته ام، و پاک ماندم. با سپاس گزاری تشخیص می دهد دورانی را گذرانده ایم که می ترسیدیم نتوانیم از آن به سلامت عبور کنیم .

دردهای فزاینده,ایمان به بهبودی,داستان بهبودی,ظهور بیماری اعتیاد

توانایی اینکه نه تنها می توانیم به گذشته نگاه کنیم، بلکه می توانیم دست کمک دراز نماییم و به کسی کمک کنیم تا او هم از آن برهه گذر کند، برای ما ارضا کننده و غنی است. گذراندن این زمان ها باعث تقویت ایمان می گردد.

وقتی با مسائلی که راه حل آسانی ندارند، دست به گریبان هستیم، رشد بیشتری را تجربه می کنیم. یکی از اعضاء مشارکت می کرد که: ” بعضی ها گردشگران روحانی هستند و بعضی ها کاوشگران روحانی، اولی سعی می کند که همیشه در امان باشد و دومی شجاعانه سعی می کند حضور خداوند را لمس کند. و هر قدر رابطه اش را بیشتر ادامه می دهد بیشتر از وجود او مطمئن می شود.

هر قدر در بهبودی خود به بلوغ بیشتری برسیم، بهتر یاد می گیریم که با سئوالات و مسائل سخت، راحت باشیم. به جای این که فقط زمانی راحت باشیم که فکر می کنیم همه چیز را جمع و جور کرده ایم.

داشتن جواب همه سئوالات، تعلیم پذیری ما را کم می کند. اغلب زمان های که می گوئیم به دنبال راه حل هستیم، در واقع به دنبال کنترل کردن هستیم. بارها و بارها ما به دنبال جواب بوده ایم. اما در حقیقت جواب چندانی برای یافتن، وجود ندارد، و ما هم نیاز چندانی به جواب نداریم.

قدمها به ما کمک می کنند تا توانایی خود در صادق بودن با خودمان و دیگران را افزایش دهیم. در اغلب موارد ما می توانیم خیلی زود در این فرآیند، مسئولیت مان برای اعمال و انگیزه هایمان را تشخیص دهیم و بپذیریم.

شناسایی اینکه چه چیز باعث می شود تا رفتارهای ما اینگونه باشد، کمک می کند تا از ظهور بیماری اعتیاد به شکل های مختلف نجات یابیم. در ضمن به ما توانایی می دهد تا مسائل را بهتر ببینیم. و بنابراین بهتر و بیشتر به سمت چیزی که می خواهیم حرکت می کنیم، به جای این که از دست چیزهای که می ترسیم، فرار کنیم.

هر بار که ما مسئله ای مورد دلخواه را رها می کنیم، احساسی ناخوشایند به ما دست می دهد، اما پس از آن فرصت جدیدی برایمان پیش خواهد آمد و هربار که این فرایند را طی می کنیم، آزادی بیشتری پیدا می کنیم. دردهای فزاینده,ایمان به بهبودی,داستان بهبودی,ظهور بیماری اعتیاد

اما ممکن است سال ها بگذرد تا ما بتوانیم به اندازه کافی دست از کنترل برداریم و رها کنیم و قادر باشیم آزادی را تجربه کنیم. ما چنان سرسختانه به علایق و باورهای خود می چسبیم که کنترل کردن تمام مسائل زندگی را با مراقبت از بهبودی مان اشتباه می گیریم.

رها کردن در شرایط مختلف بهبودی، متفاوت است. در صلح بودن با فقدان و خسارات، راهی است برای تمرین پذیرش. زمانی که خسارت یا فقدانی را تجربه می کنیم اما هنوز در درون خود احساس یکپارچگی می کنیم، تغییر بزرگی رخ می دهد.

این احساس که باید بطور دائم برای بقا بجنگیم، کم رنگ می شود. ما دیگر می توانیم اجازه دهیم حق با دیگران باشد یا چیزی را رها کنیم، بدون اینکه وقار و مناعت طبع خود را از دست بدهیم. دردهای فزاینده,ایمان به بهبودی,داستان بهبودی,ظهور بیماری اعتیاد

ما دیگر می توانیم نقش خود را در مسائل ببینیم بدون اینکه بخواهیم مثل همیشه به دنبال مقصر باشیم تا همه تقصيرات را به گردنش بیندازیم. اغلب فقدان یا خسارتی که در زمان حال برای پذیرش آن مشکل داریم، می تواند به ما کمک کند تا با فقدان ها یا خسارات گذشته که هنوز ما را اذیت می کنند، بهتر کنار بیایم. پذیرش یک امر “همه یا هیح نیست و لزوما هم به یک باره اتفاق نمی افتد. هم مانند خیلی دیگر از درس هایی که در بهبودی گرفته ایم، همیشه راهی برای یادگیری مسائلی که همراه با درد نیست، وجود دارد که البته اکثرا دیر به یادشان می افتیم.

هر قدر بیشتر از خود شناخت پیدا کنیم، بهتر قادر خواهیم بود، دورنمای شخصی خود از امید را ترسیم کنیم. در همان حال باید بخاطر داشته باشیم به دورنما و تصویر مان از خود تنها نیم نگاهی است به اراده نیروی برتر برای ما ، در حالیکه به دنبال هدفمان هستیم، ممکن است ببینیم در شرایط و مقامی هستیم که حتی تصورش را هم نمی کردیم.

همه چیز امکان دارد، اما باید برای آن ریسک کنیم، و ممکن است بعضی مواقع هم شکست را تجرب نمائیم. حتی زمانی که با سر زمین می خوریم، باید دوباره بلند شویم و به جل حرکت کنیم، این نیز قسمتی از سفر است. ترس ما از حقیقت کمتر و کمتر می شود. اما با ایستادن، راکد بودن و اینکه صبر کنیم تا بهبودی برای مان پیش بیاید بجایی نخواهیم رسید. ما باید یاد بگیریم، رشد کنیم، ببخشیم، خلق کنیم و باز هم در جلسات شرکت کنیم .

دردهای فزاینده,ایمان به بهبودی,داستان بهبودی,ظهور بیماری اعتیاد

منبع : کتاب پاک زیستن

 

Visits: 1867

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!