خرت و پرت,در مسیر قدم ها,مورد اعتماد معتاد,جستجوی بهبودی

خرت و پرت,در مسیر قدم ها,مورد اعتماد معتاد,جستجوی بهبودی


خرت و پرت

خرت و پرت,در مسیر قدم ها,مورد اعتماد معتاد,جستجوی بهبودی

از زمانی که به یاد دارم ، همیشه به یک سری «خرت و پرت « وابسته بوده ام. همیشه برایم مهم بوده است . یک نوع ارزیابی تحریف شده از ارزش شخصیتی خودم داشته باشم ، زمانی متوجه این مسئله شدم که با خانمی که رهجوی من بود ، بعد از لغزش او در بیمارستان صحبت می کردم ، حکم تخلیه منزل او در حال اجرا بود و در آن وضعیت، او اختیار تمام وسایل و خرت و پرت های خود را به من سپرد.

او به من اعتماد کرد تا تصمیم بگیرم در حالی که گریه می کرد می گفت که اینها فقط خرت و پرت هستند و آنقدر ارزش ندارند که آدم ، خود را هلاک آنها کند. او تسلیم شده بود. او این تصمیم را گرفت نه فرد دیگری من سه هفته متوالی در حالی که وسایل او را دسته بندی می کردم، درگیر این ماجرا بودم.

او تنها چند خواسته داشت و ما به همراه دوستان ، سخت تلاش کردیم تا این خواسته ها را محترم بشماریم. تکه های زندگی این زن اکنون پراکنده شده اند او هرگز دوباره مجموعه لوازم خود را نخواهد دید.

بعضی از وسایل در خانه های ما انبار شد و برخی به بی خانمان ها رسید خرت و پرت ها به دست هر کس که می توانست از آنها استفاده کند، رسید و در نهایت به بعضی از آنها راهی زباله دانی شد.

او هرگز دوباره گربه محبوبش را نخواهد دید، گربه نمی توانست به منزل جديد منتقل شود. بیمار بود و ناراحتی کبد داشت ولی این موضوع ، تصمیم مرا برای خلاص کردنش، آسان تر نگرد .

راهنما بودن چیزی فراتر از راهنمایی فرد در مسیر قدم هاست راهنما بودن یعنی تبدیل شدن به کسی که مورد اعتماد معتاد دیگری در جستجوی بهبودی است. گاهی به معنای جمع کردن تکه پاره هاست در زمانی که همه چیز به هم ریخته است، به معنای توجه در زمان های سختی ، ناسپاسی و تلاش سخت است. به معنای درخواست راهنمایی از نیرویی برتر است ، چرا که نمی توان چنین موقعیت هایی را به تنهایی اداره کرد. خرت و پرت,در مسیر قدم ها,مورد اعتماد معتاد,جستجوی بهبودی

راهنما بودن چیزی نیست جز عشق در عمل قطعا کمک به این زن کار سختی بود. وقتی او از من تقاضای کمک کرد، من درست در بحبحه زندگی به هم ریخته خودم بودم ، اغلب در طی یک بازنگری است که متوجه می شویم بعضی چیزها چقدر در رشد شخصی ما اهمیت دارند.

این جریان مرا به درک عمیق تری از خودم رساند و اینکه چه چیزی برای من اهمیت دارد، تمایل دارم چه کاری برای یک دوست انجام دهم و تمایل دارم چه کاری برای خودم انجام دهم. رابطه راهنما رهجو یک نوع رفافت است، چگونه می توان بدون رفاقت با کسی نزدیک و صمیمی شد؟ رابطه راهنما – رهجو . رابطه ای صمیمانه  بین دو فرد است .

من در روابط صمیمانه ماهر نیستم. من با اعتماد کردن مشکل دارم ، رهجویم به خدا اعتماد کرد و به من هم اعتماد کرد. شهامت و ایمان او ، الهام بخش من شد. او به من انگیزه داد به خداوند اعتماد کنم تا مرا در این مسیر راهنمایی کند.

من متوجه شدم که مدت هاست عدم توانایی ام در اعتماد کردن مرا از قطب نمای روحانی ام که برای پیدا کردن راهم به آن نیاز دارم ، منحرف کرده است. من سپاسگزارم که برای کمک به یک معتاد دیگر انتخاب شدم ، تکه پاره ها را جمع کردم و آن کاری را کردم که باید انجام می شد کمی در مورد اینکه خداوند می خواهد چه کسی باشم و از چه خمیره ای ساخته شده ام . آگاه شدم .

خرت و پرت,در مسیر قدم ها,مورد اعتماد معتاد,جستجوی بهبودی

منبع : مجله راه NA

 

Visits: 3

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!