تغییر باور معتاد

تغییر باور معتاد,نقطه آغاز اعتیاد,بی مسئولیتی معتاد,دچار اعتیاد,فروتنی و تواضع معتاد

با سلام خدمت تمامی اعضای معتادان گمنام در سرتاسر جهان ، در این نامه به مجله ی NATODAY  سرگذشت خودم را برای همدردانم عزیزم به مشارکت می گذارم ، در زمان مصرف من به خاطر بی مسئولیتی و نداشتن ثبات در کار کردن ، بارها و بارها شغلم را از دست دادم و تغییر شغل می دادم و هر پولی که با کار کردن به دست می آوردم ، قبل از هر چیز ، در راه خرید و مصرف مواد مخدر خرج می کردم.

هیچ وقت احساس خوبی نسبت به کار کردن نداشتم و دیگر برایم مهم نبود که چه کاری را انجام می دهم، اگر مواد نبود ، هیچ انگیزه ای برای کار کردن نداشتم و بارها به خاطر این بیماری مورد ترور و سوء ظن قرار گرفتم ، تا در نهایت به نقطه ای رسیدم که ، چهره ام بواسطه اعتیاد ، کاملا تخریب شد و دیگر هیچ کس به من کاری نمی داد ، در آن نقطه از اعتیادم ؛ مجبور بودم از کارهای خلاف پول مواد مصرفی ام را تهیه کنم .

وقتی وارد جلسات NA شدم ، هیچ چیزی برایم ارزشی نداشت ، نه خانواده ، نه پول و نه حتی اجتماع ، از همه چیز بریده بودم . من فقط می خواستم پاک بمانم ، و این کار را NA برایم انجام داد  .

بی تفاوتی من نسبت به پول درآوردن و کار کردن تا مقطع 2 سال پاکی ام ادامه داشت و من هیچ برنامه ای برای آنها نداشتم ، در آن زمان به عنوان یک کارگر ساده ، حقوق کمی دریافت می کردم ، تشکیل خانواده نداده بودم و مسئولیتی در خانواده ام نداشتم ، فقط روزگارم را بدون مصرف مواد مخدر سپری می کردم ، فکر می کردم آدم های پولدار نمی توانند ، انسانهای روحانی و خدمتگزاران خوبی باشند . تغییر باور معتاد,نقطه آغاز اعتیاد,بی مسئولیتی معتاد,دچار اعتیاد,فروتنی و تواضع معتاد

برای ظاهر و جسمم اهمیتی قائل نبودم و این را بهانه ای برای فروتنی و تواضع خودم کرده بودم ،  ولی با شروع کارکردن قدم ها همراه با راهنمایم ، این باور اشتباه درهم شکست و متوجه شدم هنوز قسمت های زیادی از زندگی ام ، دچار اعتیاد و بی مسئولیتی است و من مسیر بهبودی را، به درستی طی نکرده ام .

وقتی تغییر باور معتاد اتفاق می افتد ، زندگی اش دگرگون می شود ، برای من هم  زندگی ام ؛ به مرور شروع به تغییر کرد ، پس از مدتی ازدواج کردم و شغلم را تغيير دادم ، با این که پس از مدتی در شغل جدیدم شکست خوردم ، اما دل سرد و ناامید نشدم و تجربه ای که به دست آوردم باعث شد تا در شغل جدیدم از آن استفاده کنم .

همیشه این سوال ها از ذهن من می گذشت که : آیا می شود ، بین اصول روحانی و کار و پول ، ارتباطی برقرار کرد؟ آیا می شود از نیروی برتر در این قسمت ها کمک گرفت؟

در ابتدا به خودم اعتماد نداشتم و دچار ترس و نگرانی بودم تا این که روزی پیامی با این متن به من رسید: “اگر به اندازه ای که امنیت مالی داری امنیت روحانی به دست آوری از بهبودی دور نمیشوی “! تغییر باور معتاد,نقطه آغاز اعتیاد,بی مسئولیتی معتاد,دچار اعتیاد,فروتنی و تواضع معتاد

با مشورت هایی که راجب به کارم با راهنمایم داشتم  ، کم کم تلاش کردم خودم را باور کنم و اصول روحانی قدم ها را در شغلم به کار بندم و نگاه صرفا مادی به پول نداشته باشم و سعی کنم متکی به خود بودن را تمرین کنم.

اوایل برایم مشکل بود و بارها از روی نا آگاهی یا بی تجربه گی و عادت های گذشته ، اشتباه می کردم ، ولی از آنها درس می گرفتم و دوباره شروع می کردم، مثلا فکر می کردم ، اگر در کارم صداقت داشته باشم ، ضرر مالی می کنم یا برایم خیلی سخت بود که  با مشتری هایم خوش برخورد باشم و به آنها احترام بگذارم .

اما همه چیز خیلی آرام و ساده و به مرور زمان در من شکل گرفت و همراه با بهبودی در کارم نیز متعهد شدم ، بارها از صداقت استفاده کردم و باعث موفقیت ام شد، سعی کردم از مشتری هایم سوء استفاده نکنم و نسبت به سود كارم منصف باشم .

تعهدات مالی ام را به موقع انجام می دادم و با همکارانم با صمیمیت رفتار می کردم ، برایم خیلی مهم است که کارم را دوست داشته باشم و احساس خوبی نسبت به آن داشته باشم و برای پول در آوردن دست به هر کاری دست نزنم ، برای خرج کردن و بخشیدن آن ، برنامه داشته باشم و مقداری هر چند کم، ماهیانه پس انداز کنم .

امروز متوجه شده ام که ، هر چه سن پاکی ام بیشتر می شود ، باید مسئولیت پذیرتر شوم و همان گونه که NA به سوی خود اتکایی از نظر روحانی و معنوی پیش می رود ، من هم باید در این مسیر قرار بگیرم و همان گونه که در ساختار NA پول وسیله ای روحانی است و در برنامه ها و تصمیم هایش برای رسیدن به هدف اصلی پول و سرمایه یک ابزار مهم می باشد، من هم به اندازه ای که امنیت مالی و روحانی در اختیار دارم به همان اندازه قدرت تصمیم گیری و برنامه ریزی در زندگی ام را پیدا کنم .

از خداوند سپاس گزارم که توان تغییر را به من بخشید تا از طریق کارکرد قدمها بتوانم ، در قسمت هایی از زندگی ام که ناتوان بودم تلاش کنم و خرابی های زندگی ام را سر و سامان دهم و به کارم به عنوان یک خدمتگزار به خود، خانواده ام و اجتماع نگاه کنم .

تغییر باور معتاد,نقطه آغاز اعتیاد,بی مسئولیتی معتاد,دچار اعتیاد,فروتنی و تواضع معتاد

نویسنده : (گمنام)

تغییر باور معتاد,نقطه آغاز اعتیاد,بی مسئولیتی معتاد,دچار اعتیاد,فروتنی و تواضع معتاد

منبع : مجله الکترونیک NATODAY

 

 

Visits: 998

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!