تسلیم شدن مادام العمر,نقش های دیگر اعتیاد,پیمودن مسیر بهبودی,تسلیم بیماری اعتیاد,تسلیم بهبودی

تسلیم شدن مادام العمر,نقش های دیگر اعتیاد,پیمودن مسیر بهبودی,تسلیم بیماری اعتیاد,تسلیم بهبودی


تسلیم شدن مادام العمر

تسلیم شدن مادام العمر,نقش های دیگر اعتیاد,پیمودن مسیر بهبودی,تسلیم بیماری اعتیاد,تسلیم بهبودی

با وجودیکه ممکن است با مرور زمان درک مان از تسلیم شدن تغییر کند, نیازمان بدان تغییر نخواهد کرد. در آغاز, تسلیم می تواند تنها به معنی مصرف نکردن باشد. با گذشت زمان ما به تدریج متوجه نقش های دیگری که اعتیاد در زندگی مان ایفا می کند ، شده و تمایل پیدا می کنیم در مقابل رفتارهای دیگرمان نیز تسلیم باشیم. برخی اوقات به دفعات تسلیم می شویم و هربار تسلیم یک رفتار خاص می گردیم.

به این درک می رسیم که مصرف و هیچ فرق نمی کند ، چه ماده ای مصرف می کنیم، تنها یک نشانه از مشکل ماست, که خود ماهیتی روحانی دارد. به تدریج و به مرور زمان آن چیزهایی را که باعث می شوند رفتارهای مخرب را به نمایش بگذاریم, رها می کنیم. چیزهایی مانند انکار, خشم, رنجش, حق به جانب بودن, خود را ازدیگران بهتر یا بدتر دانستن, شرم, پشیمانی و ترس.

با افزایش درک مان از قدم اول, بطور عمیق تری تسلیم می شویم. اعتمادمان رشد کرده و کمی بیشتر تمایل پیدا می کنیم، از جنگ دست برداریم. می توانیم بخش های گسترده تری از زندگی مان را که هنوز به اشتباه فکر می کنیم، تحت کنترل خود داریم, ببینیم. در ابتدای کار تسلیم شدن به ندرت خوش آیند به نظر می رسد, اما زمانی که عمکردمان برایمان کارنمی کند, ما زودتر و زودتر متوجه آن می شویم. تسلیم شدن مادام العمر,نقش های دیگر اعتیاد,پیمودن مسیر بهبودی,تسلیم بیماری اعتیاد,تسلیم بهبودی

در ابتدا ممکن است تنها زمانی تسلیم شویم که شکست خورده ایم, اما با پیمودن مسیر بهبودی, تحمل مان نسبت به درد کاهش می یابد و تمایل کمتری را برای کنار آمدن با آنچه که به روح مان صدمه می زند پیدا خواهیم کرد. همینطور که تجارب بیشتری را در رابطه با التیام و امید بدست می آوریم, تسلیم شدن را به عنوان مسیری که ما را به واقعیت بازمی گرداند می پذیریم. آن تغییر نگرشی که باعث می شود متوجه شویم به جای تسلیم بیماری مان شدن, می توانیم تسلیم بهبودی مان شویم, خودش یک بیداری روحانی است.

تغییر دادن طرز نگرش مان مانند آن است که دنیا را از پشت عینکی متفاوت مشاهده کنیم. تسلیم شدن یعنی نگرش خود را تغییر دادن: ما دیگر درپی آن نیستیم که هر طور شده همه چیز را کنترل کنیم. صداقت می تواند طرز نگرش ما را تغییر دهد و ما را پذیرای حقیقت نماید. ما نسبت باینکه دیگران راجع به ما چه فکر می کنند ، کمتر اهمیت قائل می شویم و در عوض درمیابیم که تنها درمقابل اخلاقیات و ارزش های خودمان پاسخگو هستیم. به مرور با شفافیت بیشتری درک می کنیم که زندگی برطبق ارادۀ نیروی برترمان, چه معنایی دارد. هربار که تسلیم می شویم دنیای مان کمی بیشتر باز می شود. می توانیم وسوسه هایمان را نادیده گرفته و بپذیریم که تغییر نگرش برای مان امکان پذیر است. ممکن است نفسی عمیق بکشیم و ازخود سؤال کنیم چه اتفاقی خواهد افتاد اگر از جنگ دست برداریم. ایمان مان بواسطۀ تجارب مان رشد نموده و به ما این فرصت را می دهد تا زندگی خود را از زاویه ای دیگر مشاهده کنیم.

همینطور که تجارب بیشتری کسب می کنیم, اقدام به عمل برطبق باورهایمان باعث ناراحتی مان نخواهد شد. به مرور مطمئن می شویم که نتیجۀ رها کردن یک فاجعه نخواهد بود. بیداری های روحانی پی در پی به ایمانی ثابت منجر می گردند. تسلیم شدن مادام العمر,نقش های دیگر اعتیاد,پیمودن مسیر بهبودی,تسلیم بیماری اعتیاد,تسلیم بهبودی

ترس یک احساس طبیعی است. اما سؤال این است که ما با ترس مان چه می کنیم. قدمهای سوم و یازدهم به ما اجازه می دهند تا از حضور یک نیروی برتر در تصمیمات مان دعوت به عمل آوریم و قدم دهم کمک می کند تا طی نمودن مسیر بهبودی, خود را مورد بازبینی قراردهیم. ما اغلب آخرین کسانی هستیم که رشدمان را مشاهده و یا بدان اذعان می کنیم. زمانی که می بینیم دیگراعضا بهبود پیدا کرده و زندگی بهتری را تجربه کرده اند, به خود یاد آور می شویم که همان چیزها دارد برای ما اتفاق می افتد.

همینطور که آگاهی مان عمیق تر می شود, به پیدا کردن نکاتی از زندگی که هنوز نیاز به کار دارند, ادامه می دهیم. همچنان که تغییر می کنیم خود را با شرایط وفق می دهیم و همچنان که خود را با شرایط وفق می دهیم نقطۀ تعادل مان جا به جا می شود و ما بیشتر تغییر می کنیم. احساس اینکه همه چیز را می دانیم اغلب به این احساس منجر می شود که ما هیچ چیز نمی دانیم. چنین احساسی دائمی نخواهد بود اما طی همین چند لحظه احساس خوبی خواهیم داشت و سپس راجع به تسلیم شدن آگاه تر می گردیم.

یاد می گیریم خود را زیاد جدی نگیریم. زمانی که به آخر خط رسیدیم ، دیگر هیچ چیز برایمان تبسم آور نبود ، ولیکن ما نگرانی, شرم, خشم و سردرگمی هایمان را رها کرده و به مرور آرام شدیم. یکی از هدایای بهبودی بدست آوردن مجدد حس شوخ طبعی مان است. البته برخی اوقات این حس را ازخود بروز می دهیم و بعضی اوقات بروز نمی دهیم.

از دست دادن شوخ طبعی مان نشانۀ آن است که نیاز داریم نوع نگرش خود را تغییر دهیم. یکی از اعضا راجع به خانمی در یکی از گروه های خانگی اش, که صدای خندۀ او اتاق را پرمی کرد, چنین مشارکت کرد: “صدای خندۀ این خانم به من امید می داد. خندۀ او مملو از عشق و خویشتن پذیری و حاوی سرور بود.” می توانیم بخندیم چون مطالبی که می شنویم ، برایمان ملموس اند یا چونکه می دانیم همه چیز خوب خواهد شد. تسلیم شدن مادام العمر,نقش های دیگر اعتیاد,پیمودن مسیر بهبودی,تسلیم بیماری اعتیاد,تسلیم بهبودی

می توانیم معجزه و همچنین شرایطی را که رویدادها به طور طعنه آمیزی با تصورات مان مغایرت داشته اند, در زندگی هایمان ببینیم و از آن لذت ببریم. برای نائل شدن به یک فکر روشن, لازم است که حس روشن دلی و شوخ طبعی مان را حفظ کنیم. آن تبسمی را که در زمان شنیدن داستان های یکدیگر برلب می آوریم به ما می گوید درجایی که بدان تعلق داریم قرارداریم. آنچه که برایمان سرگرم کننده است, با رشدمان تغییر می کند. به مرور درد و رنج دیگران کمتر باعث سرگرمی مان می شود وبیشتر می توانیم بخش های تبسم آور داستان های سنگین را تمیز بدهیم.

تسلیم شدن مادام العمر,نقش های دیگر اعتیاد,پیمودن مسیر بهبودی,تسلیم بیماری اعتیاد,تسلیم بهبودی

منبع : کتاب پاک زیستن

 

Visits: 400

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!