بیماری,رنج از بیماری اعتیاد,الگوی یک معتاد,نقطه تعادل اعتیاد

بیماری,رنج از بیماری اعتیاد,الگوی یک معتاد,نقطه تعادل اعتیاد


بیماری

بیماری,رنج از بیماری اعتیاد,الگوی یک معتاد,نقطه تعادل اعتیاد

بسیاری از ما از بیماری هایی به غیر از بیماری اعتیاد نیز رنج می بریم. شاید برخی از این بیماری ها نتیجه مستقیم کارهایی باشند که در زمان اعتیاد فعال انجام دادیم. شاید برخی دیگر ربطی به بیماری اعتیاد نداشته باشند، اما روی بهبودی مان تاثیر بگذارند.

بعضی اوقات به نظر می رسد که این بیماری ها تمام زندگی مان را اشغال کرده اند. جزئی از فرایند زندگی برطبق شرایط زندگی آموختن استفاده از ابزاری است که در NA بدست می آوریم و بواسطة آن می توانیم با چالشهای زندگی مقابله کنیم.

وقتی ما رنج می بریم یا اینکه شاهد رنج کشیدن دیگری هستیم، به دنبال توضیحی برای آن می گردیم و می خواهیم دلیل آن را درک کنیم. این عکس العمل خوبی است اما می تواند برایمان مشکل ایجاد کند: ما خواستار توضيح هستیم ، اما در نهایت به دنبال مقصر می گردیم یا دیگران را مورد قضاوت قرار می دهیم.

اغلب در زمانی که حداکثر نیاز را به مراقبت و راحتی داریم، خشمگین می شویم ، از دست خودمان, از دست نیروی برتر و هر کسی که مابین این دو قرار داشته باشد.

آنچه که حداکثر نیاز را بدان داریم، از خودمان دور می کنیم. تصوراتمان درمورد اینکه چه چیز عادلانه است و چه چیز عادلانه نیست، ما را در رنجش و حس تأسف بحال خود نگاه می داد. برخی اوقات که تلاش می کنیم از دوستان مان حمایت نموده و به آنها کمک کنیم تا برای مشکلشان دلیلی پیدا کنند.

ممکن است به نظر بیاید که ما فقط مشغول اضافه کردن به دلایل شان هستیم، می توانیم به نگرش مان کمی تغییر جهت داده و به جای دنبال دلیل گشتن, در پی درس گرفتن از آن باشیم. شاید چیزی که ما واقعا بدان نیاز داریم، کنار گذاشتن همه سؤالات و عبور از میان روزمان باشد.

بیماری,رنج از بیماری اعتیاد,الگوی یک معتاد,نقطه تعادل اعتیاد
وقتی که سلامتی مان نیاز به توجه داشته باشد، ما یا می توانیم واقعیت آن را پذیرفته و بدان بپردازیم، یا می توانیم وانمود کنیم که هیچ مشکلی نداریم. در بسیاری از اوقات ما عمدا و به دلیل ترس هایمان, و یا چونکه تمایل نداریم با آن مشکلات درگیر شویم آنچه را که می دانیم نادیده می گیریم.

برای اکثرما, ترس از تحت درمان پزشکی قرارگرفتن, قابل درک است. بخصوص اگر احتمال تجویز دارو نیز وجود داشته باشد. مقایسه ريسک و منافع موجود کار آسانی نیست، پیداکردن دکتری که بتوانیم به او اعتماد کنیم ، این فرایند را آسان تر می سازد.

ما با دقت احتمال این را که ممکن است درمان نکردن بیماری مان وضعیت مان را بدتر از پیش کند،در نظر می گیریم. چیزی را سپردن به معنی نادیده گرفتن آن نمی باشد. سپردن, تنها زمانی رخ می دهد که ما سهم خود را انجام داده و نتیجه را به نیروی برتر خود واگذار کنیم.

اما زمانی که سهم خود را مسئولانه انجام نداده و منتظر یک راه حل جادویی می شویم ، قدم سوم مان را کار نکرده و سهل انگاری نموده ایم. معنی ایمان, تنها آرزو کردن نیست.

بیماری,رنج از بیماری اعتیاد,الگوی یک معتاد,نقطه تعادل اعتیاد
بین انکار و عدم پذیرش تفاوت وجود دارد. زمانی که ما در انکار هستیم ، خودمان این را نمی دانیم  و با وجودیکه شواهد موجود بطور چشمگیری با آنچه ما باور داریم مغایرت دارند، ما آن را نمی بینیم. اما زمانیکه بتوانیم به خود بگوییم : “من در انکارم”, آن دیگر برایمان حقیقی نیست. در آن مقطع ما انتخاب کرده ایم که واقعیت را بپذیریم. یا از آن رو برگردانده و تظاهر کنیم.

وقتی از پذیرش حقیقت امتناع کنیم ، در معرض خطر قرار می گیریم. نافرمانی و سرکشی می تواند باعث مرگ مان شود. “وانمودکردن” از ابزاری است که می توانیم هم به عنوان حربه ای مثبت و هم منفی, از آن استفاده کنیم.

بیماری,رنج از بیماری اعتیاد,الگوی یک معتاد,نقطه تعادل اعتیاد
ترسی که ما را از پیشروی باز می دارد، می تواند ریشه در علل متفاوتی داشته باشد. شاید هنوز نظر دیگران آنقدر برایمان مهم باشد که زندگی مان را بخاطر آن به خطر بیاندازیم. ممکن است ننگ دانستن یک بیماری چه توسط جامعه بیرون یا نزدیکانمان و چه توسط دوستان مان درNA, باعث شود نخواهيم تحت آزمایش یا درمان قرار بگیریم.

در این رابطه ترس های و قضاوت های خودمان نیز می توانند تعجب آور باشند. در اوائل بهبودی, یادگرفتیم چگونه رفتارهای خود را در دیگران می بینیم. یعنی آن رفتار دیگران که باعث ناراحتی مان می گردد، احتمالا در خودمان نیز وجود دارد و همین ترس باعث می شود تصور کنیم دیگران همان چیزهایی را درباره ما می گویند که خودمان فکر می کنیم. شاید نیاز داشته باشیم مدت ها قبل از اینکه روی چنین احساساتی کارکنیم خود را مجبور به اقدام بعمل نماییم.

ممکن است از اینکه به عنوان مثال یک مشکل دندان پزشکی در قدم های شش و هفت دوباره ظاهر می گردد متعجب شویم. اما زمانی که متوجه شویم ترس مان باعث شده از خودمان مراقبت نکنیم، کارهایی را که باید انجام دهیم به وضوع می بینیم.

بعضی اوقات دیدن این عمل به عنوان بخشی از فرایند جبران خسارت به ما کمک می کند چرا که ما در حال ترميم خرابی هایی هستیم که در گذشته به بار آورده ایم. یکی از اعضا چنین مشارکت کرد:” من بخش عظیمی از سال دوم بهبودی ام را صرف ترمیم دندان هایم کردم و سپس متوجه شدم بسیاری دیگر دوستان نیز مشغول همین کار بودند. این کار برایم یک موضوع بزرگ اعتماد بنفس و همچنین جبران خسارت از جسمم بود”.

شاید کمک کند اینگونه اعمال را جزئی از قدم ده بدانیم و به آنچه که درحال حاضر نیاز به ترمیم دارد, بپردازیم. برخی از ما احساس کردیم خودمان مشکلات جسمی مان را در اعتياد فعال بوجود آوردیم و باید خیلی ساده, آنچه که هستیم را بپذیریم.

کتاب پایه به ما می گوید ما مسئول بیماری خود نیستیم اما مسئول بهبودی خود می باشیم. شاید باور این موضوع که چنین چیزی در مورد جسم مان نیز صدق می کند، کمک کند بهتر از خودمان مراقبت کنیم.

بیماری,رنج از بیماری اعتیاد,الگوی یک معتاد,نقطه تعادل اعتیاد
شاید واقعا از بیمارشدن نیز ترس داشته باشیم و این می تواند یا به دلیل نظرمان راجع به نوع بیماری مان باشد و یا به خاطر اینکه نمی توانیم قبول کنیم مشکلی درجسم مان وجود داشته باشد.

ترس از بیماری خود نوعی عجز است که هنوز با پذیرفتن آن مشکل داریم. شاید از احتمال اینکه مشکلات جسمی ما بر روی شرایط مالی, کاری و خانوادگی مان اثر سوء بگذارند. واهمه داشته باشيم و تصور کنیم هرگونه دارو ممکن است بهبودی مان را به خطر بیاندازد. داشتن چنین ترسی که در این حد خارج از کنترل مان است توسط کسانی که در زندگی خود را در معرض ریسک های نامعقول و متعددی قرارداده اند.

شاید بسیار تعجب آور و با حداکثر توان مان با آنها مقابله می کنیم. شاید اصلا احساس شهامت نکنیم، اما طی همین لحظات ما تبدیل به پر قدرت ترین نشانه آنچه درNA امکان پذیر است، می گردیم.

ما داریم نیروی شخصیت خود را به نمایش می گذاریم. وقتی از ابزاری که در اختیارمان قرار دارند استفاده نموده, به راهنمایمان زنگ زده و جویای تجربه نیرو و امید دیگران می شویم و یا به گروه حمایتی مان اجازه می دهیم از ما حمایت کند و به “در دوران بیماری و سایر نشریات NA روی میاوریم.

می توانیم تصمیماتی بگیریم که با آنها احساس راحتی می کنیم و با اقدام بعمل داشته و کار درست بعدی را انجام دهیم. این ها می توانند لحظاتی باشند که بهبودی مان را تعریف می کنند. بیماری,رنج از بیماری اعتیاد,الگوی یک معتاد,نقطه تعادل اعتیاد

شاید شروع کنیم به معامله کردن با خداوند و قول و وعده های زیادی بدهیم که اگر مشکل مان حل شد ما چنین و چنان می کنیم. با وجود آنکه چنین داد و ستدهایی متداول هم هستند آنها خطرناک بوده و اغلب هیچ کمکی نمی کنند.

زمانی که ما در مقابل برآورده شدن انتظارات مان قول و وعده می دهیم، در واقع شرایطی را فراهم می کنیم که منجر به یک بحران روحانی در ما خواهد شد. نیروی برتر ما یک دستگاه سکه ای چای و قهوه نیست.

وقتی که زندگی را برطبق شرایط آن قبول می کنیم، به تدریج متوجه می شویم که آن شرایط قابل مذاکره نیستند. معجزات هم برای ما و هم در اطراف ما دائما روی می دهند. این واقعیت که ما زنده و پاک بوده و قادريم با چالش هایمان مقابله کنیم،خود یک معجزه است و اگر به دقت بنگریم می توانیم معجزات دیگری را که دائما در شرف وقوع می باشند، بیابیم.

شاید زمانی که بیشتر از همیشه به سپاسگزاری نیاز داریم، سخت تر بتوانیم آن را پیدا کنیم. اگر در آن لحظه ای که با بحران مواجه هستیم،تلاش کنیم دلایل سپاسگزار بودن خود را بیابیم.

نگرش مان متفاوت خواهد شد. اما به نظر می رسد که مطالبه نمودن معجزات کارایی زیادی نداشته باشد، ما اقدام بعمل داشته و نتیجه کار را می سپاریم.

بیماری,رنج از بیماری اعتیاد,الگوی یک معتاد,نقطه تعادل اعتیاد
تسلیم شدن در دوران بیماری می تواند مفاهیم متفاوتی داشته باشد. ما تسلیم فرایند می شویم. ما تسلیم واقعیت فناپذیری و احتمال زنده بودن میگردیم. در این رابطه تسلیم به معنای قطع امید نمی باشد.

یکی از اعضا که در اواسط یک بیماری طولانی بسر می برد چنین گفت: ” برای من تسلیم شدن در برابر احتمال فوت کردن بسیار آسان بود اما برای تمایل داشتن به ادامه جنگ برای بقای زندگی به نوع دیگری از تسلیم نیاز داشتم”.

در رابطه با بیماری, ما چیزی به نام الگوی یک معتاد در حال بهبودی و یا راه درست انجام کارها نداریم. بیماری,رنج از بیماری اعتیاد,الگوی یک معتاد,نقطه تعادل اعتیاد

برخی از ما نگاهی صادقانه به خود و زندگی مان انداخته و نمی خواهیم یک زندگی بسیار طولانی داشته باشیم. شاید این عجيب به نظر برسد ، اما واقعیت امر این است که داشتن عمری طولانی یک هدف جهانی نیست و احتمالا با منافع جهان همخوانی ندارد.

بعضی از ما دانسته گزینه هایی را انتخاب می کنیم که منجر به کوتاه شدن عمرمان خواهند گشت. شاید بخواهیم سیگار بکشیم یا رژیم غذایی نا مناسبی را دنبال نموده و به خود صدمه بزنیم و یا اینکه درمان یک بیماری را قطع نموده و یا از آن اجتناب کنیم.

یکی از اعضا که والدینش دوران کهولت سختی را پشت سرگذاشته بودند چنین گفت: ” من آن سختی هایی را که والدینم برایم ایجاد کردند برای دخترم ایجاد نخواهم کرد. زندگی ام را دوست دارم اما این بدین معنی نیست که بخواهم تا لحظه آخر به آن بچسبم”. شاید از بعضی تصمیمات خود و یا شدت احساسات مان نسبت به آنها متعجب شویم.

چنین تصمیماتی عمیقا شخصی بوده و ما آنها را برطبق ارزش هایمان می گیریم، می خواهیم مطمئن شویم که برطبق باورهایمان عمل می کنیم و دست آویزی را ایجاد نمی کنیم که بتواند ما را به مصرف مواد باز گرداند.

هریک از ما نقطه تعادلی را که بتوانیم با آن زندگی کنیم. بین مراقبت از خود و کم توجهی و ویرانگری خودمان پیدا می کنیم. بدون توجه به نوع انتخاب مان, مهم این است که بدانیم حق انتخاب داریم و انتخاب مان از روی صداقت و بصورتی باز انجام شده است.

بیماری,رنج از بیماری اعتیاد,الگوی یک معتاد,نقطه تعادل اعتیاد
ما همیشه و بطوری مستمر بين سلامتی و بیماری بین اقدام بعمل و آرزو و بین زندگی برطبق باورهایمان و خیانت به خود و ارزش هایمان, سیر می کنیم.

دوباره و دوباره به ابزار برنامه باز می گردیم تا آن نقطه تعادل را تنظیم نموده و راهی را برای بازگرداندن خود به یک زندگی که با آن احساس راحتی می کنیم. پیدا کنیم. فرایند ترازنامه جبران خسارت و تسليم منبعی بی انتها برایمان می باشد.

ارزش هایمان را پیدا کرده و مفهوم زندگی کردن با آنها را می آموزیم. با گذشت زمان انتظارات مان را نسبت به آنچه که تصور می کردیم زندگی قرار بود باشد. با توقعاتی را که تصور می کردیم دیگران از ما دارند، رها نموده و برطبق ارزش هایی که در درون خود میابیم. زندگی می کنیم.

همچنانکه واقعیت آن باشد. اما خیلی وقت ها احساسات با منطق همخوانی ندارند. ترس فرصت آن را به ما می دهد تا با شهامت عمل کنیم. وقتی می ایستیم، با مشکلات رو در رو شده چه را که هستیم میاموزیم در میابیم که دیگر مجبور نیستیم یا کامل باشیم و یا خود را از بین ببریم. آزاديم زندگی خود را برطبق انتخاب ها و برنامه ریزی های خود ادامه دهیم .

بیماری,رنج از بیماری اعتیاد,الگوی یک معتاد,نقطه تعادل اعتیاد

منبع : کتاب پاک زیستن

 

Visits: 55

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!