بیست و سومین همایش,کیتو،اکوادور,چگونگی پاک ماندن,به خاطر NA

بیست و سومین همایش,کیتو،اکوادور,چگونگی پاک ماندن,به خاطر NA


بیست و سومین همایش کیتو،اکوادور

بیست و سومین همایش,کیتو،اکوادور,چگونگی پاک ماندن,به خاطر NA

۸،۹،۱۰آگوست ۲۰۲۰

برابربا۱۸،۱۹،۲۰مردادماه۱۳۹۹

بیست و سومین همایش کیتو،اکوادور

آرشیو: 

بیست و سومین همایش,کیتو،اکوادور,چگونگی پاک ماندن,به خاطر NA

خاطرات نیواورلئانز

انجمن معتادان گمنام و نیواورلئانز در قلب من و با هم یکی هستند . اولین بار در سال ۱۹۸۴، در نیواورلئانز با NA آشنا شدم . بعد از سومین اور دوزم (مسمومیت ناشی از مصرف مواد مخدر) مرا به بیمارستان محله مان برده و در بخش روائی ، بستری ام کردند.

(فکر نمی کنم آن بیمارستان صدمات ناشی از طوفان های اخیر را خیلی تحمل کرده باشد . بعد، من برای سم زدائی سریع و بازپروری ، به بیمارستان دیگری منتقل شدم .)از آن جایی که آن بیمارستان در یکی از بلندترین نقاط شهر واقع شده بود ، فکر نمی کنم آن جا هم ، مدمات را خیلی تحمل کرده باشد .

من در همین بیمارستان در اولین جلسه NA ام ، شرکت کردم . آن جلسه ، زندگی ام را برای همیشه تغییر داد . همان طور که طوفان کاترینا به همراه طوفان ريتا ، شهر را در سپتامبر ۲۰۰۵ ، دگرگون کرد.

چگونه می توانم بدون آن که درباره نیواورلناثزم حرف بزنم ، از NAبگویم ؟ خاطرات بزرگ شدنم در محله بخش نهم پایینی (یکی از مناطقی که به شدت ویران شد)، به همان تازگی روزهایی که در ذهن من نقش بستند ، در برابر چشمانم باقی مانده اند .

هنوز می توانم آن هوای سنگین و پر از رطوبت را استشمام کنم . هنوز می توانم داغی سنگفرش پیاده رو را که وقتی دست در دست مادر بزرگم ، در خیابان کانال ، راه می رفتیم ، پاشنه های کفشم را می سوزاند ، حس کنم .

ساعت ها مبهوت ، به چرخش پر پیچ و خم آب در رودخانه گل آلود می سی سی پی ، خیره می شدم . بیست و سومین همایش,کیتو،اکوادور,چگونگی پاک ماندن,به خاطر NA

چقدر لحظاتی که با پدرم در قایق می نشستیم و در بایو بنوه ، ماهی گیری می کردیم و خورشید را می دیدیم که به آرامی به هنگام طلوع ، به خط افق بوسه می زد را دوست داشتم .

هنوز هم ، مزه غذای محبوبم که مادر بزرگم برایم درست می کرد را حس می کنم . همین حالا دهانم از فکر آن نان های فرانسوی برشته آغشته به بسس قرمز ، به آب می افتد. موسیقی ای که در روح آدم ، نفوذ می کرد ، پشه هایی که پوست ات را سوراخ می کردند و عرقی که حتی جوراب هایت را هم خیس می کرد. غذایی که باعث تحریک ذائقه ات می شد ، بازار فرانسوی ، کافه دوموند ، ماردی گراس . آه … چقدر خاطره او تنها دلیلی که من توانسته ام این خاطرات را حفظ کنم ، NA بوده است.

من به مدت پانزده سال ، هر روز مصرف کردم. در نیواورلئانز هر روز، بهانه ای برای جشن گرفتن است و من نهایت استفاده را از آن کردم . ولی بعد از حدود یک سال مصرف فعال ، دیگر برایم ، حکم تفريع نداشت. تبدیل به یک کابوس شده بود.

نمی توانستم بیدار شوم . بیماری ام مثل یک بولدوزور در روح من چنگ انداخته بود و احساس احترام به خود و میل به زندگی را در من کشته بود . در اولین جلسه NA، من زندگی را دیدم و امید را حس کردم. احساس شادمانی ای که در نتیجه درک این که دیگر لازم نبود در نا امیدی زندگی کنم به من دست داده بود را به خاطر می آورم. من یک انتخاب داشتم.

خب ، انجمن معتادان گمنام چیست ؟ NA، گروهی از معتادان در حال بهبودی است. ما به جلسات می رویم تا درباره چگونگی پاک ماندن مان مشارکت کنیم. ما از طبقات مختلف جامعه و با خصوصیات متفاوت به NAمی آییم . بیست و سومین همایش,کیتو،اکوادور,چگونگی پاک ماندن,به خاطر NA

از هر قماشی که بخواهید در NA، وجود دارد : پولدار فقير ، سياه ، سفید ، قهوه ای ، پیر، جوان ، با خصوصیات متفاوت جنسی، مرد ، زن ، کوتاه بلند، لاغر ، آمریکایی، اسپانیایی، پرتغالی ، اندونزیایی ، اهل آفریقای جنوبی ، ایرانی. همه در NAوجود دارند . NA امید است .NA، آزادی است. NA ، عشق و هم دردی و حقيقت است. NA، به من معتاد ، توانایی یک زندگی بدون مصرف مواد مخدر را داده است. NA باعث شده است که من دوباره به نژاد بشر بپیوندم ، بعد از بیست و دو سال که در بهبودی هستم ، نه تنها خاطرات ارزشمند کودکی ام در نیواورلئانز را به یاد می آورم بلکه حالا ، کلی خاطره جدید دارم که در قلبم ، حفظ شان می کنم .

به خاطر NA به خاطر است که امروز می توانم با عجز مطلق، شاهد ویرانی شهر کودکی ام باشم. به خاطرNA است که می توانم با درد و رنج کسی که خانه اش را از دست داده، همدردی کنم. خانواده من همه چیز خود را در طوفان بتسی سال ۱۹۶۵ از دست داده اند. به خاطر NA است که می توانم آنجا در کنار بهترین دوست و خاله ام که از طوفان کاترینا، جان سالم به در برده اند، باشم. می توانم به هق هق شان گوش داده و با آن ها گریه کنم. به خاطرNA است که دیگر مجبور نیستم از ترس این که توان ام کم شود، از این احساسات شدید، فرار کنم. به خاطر NA است که من اینجا هستم.

بیست و سومین همایش,کیتو،اکوادور,چگونگی پاک ماندن,به خاطر NA

منبع :مجله راه NA

 

Visits: 4

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!