اعضای قدیمی جوان در NA

اعضای قدیمی جوان در NA,تحقیرتوسط اعتیاد,عواقب اعتیاد فعال,نوجوانان معتاد,تغییر شکل معتاد

دو هفته پیش به جلسه ای رفتم که گرداننده آن، یک جوان هفده ساله بود، هفته بعد به جلسه ی دیگری رفتم و در آن جا با یک پسر شانزده ساله صحبت کردم، من به این نوجوانان نگاه می کنم و اینکه چقدر سنشان کم است، ذهنم را مشغول می کند.

پانزده سال پاکی دارم و امسال وارد سی امین سال زندگی ام می شوم و با وجودی که خودم هنوز خیلی جوانم، در مقایسه با جوانانی که اکنون در جلساتمان حضور دارند، احساس پیری می کنم.

در سن چهارده سالگی در حالی که مصرف هم کرده بودم، وارد اولین جلسه شدم، به اطراف محل برگزاری جلسه نگاهی انداختم و متوجه چهره های سال خوردهی دیگر اعضا شدم.

سریعا احساس کردم که جای من در آن جلسه نبود و آنجا را ترک کردم، بعد از اینکه دو بار اوردوز کردم و تمام اهدافم را در هم شکسته و امیدهایم را نسبت به داشتن یک زندگی نسبتا شاد از دست دادم، دوباره به جلسات NA بازگشتم. اعضای قدیمی جوان در NA,تحقیرتوسط اعتیاد,عواقب اعتیاد فعال,نوجوانان معتاد,تغییر شکل معتاد

در آن زمان توسط بیماری ام تحقیر شده و کاملا درمانده بودم، فقط می خواستم هیچ چیز را احساس نکنم و آن زندگی ای را که داشتم دیگر تجربه نکنم، مایوس، تهی از انسانیت، پر از ترس و عصبانیت بودم، آن قدر که از اعضای دیگر انجمن معتادان گمنام می ترسیدم، از طرز زندگی ام که خودش نوعی خودکشی بود وحشت نداشتم.

ترس از عواقب اعتیاد فعالم مرا به سوی بهبودی پرتاب کرد، پانزده سال داشتم و آماده تسلیم شدن بودم، این نیمی از زندگی کنونی من بود، یادم می آید پدر و مادرم هر شب ساعت هشت مرا در بیرون جلسه پیاده کرده و در ساعت نه و نیم دوباره سوارم می کردند.

پس از جلسه، دیگران برای صرف چای و قهوه یکدیگر را ملاقات می کردند، اما والدين من اجازه نمی دادند که من هم به آنها ملحق شوم، مصرف مواد باعث شده بود که آن ها به من و با نوع انتخاب دوستانم هیچ اعتمادی نداشته باشند. اعضای قدیمی جوان در NA,تحقیرتوسط اعتیاد,عواقب اعتیاد فعال,نوجوانان معتاد,تغییر شکل معتاد

در احساس تأسف به حال خود غرق شده بودم ،زیرا فکر می کردم به خاطر سن کمم مورد تبعیض قرار گرفته بودم، بالاخره والدینم از راننده ی من بودن، خسته شدند و اجازه دادند بعضی از اعضای انجمن مرا به جلسه ببرند و به خانه برسانند، البته این کار تنها زمانی انجام شد که آن ها شمارهی گواهینامه ی رانندگی و کارت بیمه و همچنین شماره پلاک ماشین ها با افراد مزبور را یادداشت کرده بودند.

در اینجا از آن اعضایی که علی رغم کاغذ بازی های والدینم تمایل داشتند در این رابطه به من کمک کنند، سپاسگزاری می کنم، دیگران به من پیشنهاد کردند یک کتاب پایه بخرم، راهنما بگیرم، خدمت بگیرم و با اعضای انجمن در تماس باشم، من هم یک کتاب پایه خریدم و خانمی را به عنوان راهنمایم انتخاب کردم که پنجاه سال سن داشت و شش سال پاک بود، در ضمن پس از مدتی به عنوان منشی یک جلسه کتاب خوانی نیز خدمت گرفتم. اعضای قدیمی جوان در NA,تحقیرتوسط اعتیاد,عواقب اعتیاد فعال,نوجوانان معتاد,تغییر شکل معتاد

کاری که برایم مشکل به نظر می آمد دوست شدن با دیگر اعضای انجمن بود، دیگر اعضا همگی مسن تر از من بودند و فقط می خواستند کارهای کسل کننده و با هزینه بر انجام دهند که این با شرایط من جور نبود، من دست از دزدی برداشته بودم و در اوایل بهبودی پول زیادی نداشتم.

وقتی در دبیرستان بودم اکثر بچه با مواد مصرف می کردند و آن هایی که تن به این کار نمی دادند عجیب به نظر می رسیدند و من فکر می کنم که احتمالا از این دسته افراد می ترسیدم، با ورود به انجمن دیگر در مدرسه با هیچ کس احساس همسانی نمی کردم.

به مدرسه می رفتم و پس از بازگشتن از آن فقط منتظر رفتن به جلسه آن شب می شدم، سپس کارکرد قدم ها را با راهنمایم شروع کردم، در آن مقطع در حد توانم آن ها را کار کردم که اگر بخواهم صادقانه بگویم، برایم مانند تکلیف خانه بود. اعضای قدیمی جوان در NA,تحقیرتوسط اعتیاد,عواقب اعتیاد فعال,نوجوانان معتاد,تغییر شکل معتاد

چند سال طول کشید تا قدم ها را دوباره کار کنم و بتوانم برخی از اصول آن را به طور منظم در زندگی ام به کار گیرم، در سال ۱۹۹۶(۱۳۷۶ شمسی) چیزی راجع به یک کمیته ی خدماتی جوانان NA در سانفرانسیسکو شنیدم، می گفتند این کمیته با هدف معرفی اعضای جوان به ساختار NA تشکیل شده بود تا ایشان بتوانند در آن خدمت بگیرند و در مدارس و مراکز نوجوانان بیامرسانی کرده و رویدادهایی را در این رابطه، برگزار کنند.

پس از پاک شدن به دبیرستان بازگشتم و دیپلم خود را گرفتم ، بعد از آن به سونوما کاونتی رفته و در کالج ثبت نام کردم، سپس چندی دیگر از اعضا را ملاقات کردم که تمایل داشتند ما یک کمیته ی خدماتی جوانان را در سونوما کاونتی بنا کنیم و ما این کار را کردیم؛ اما متأسفانه برنامه ی کالج من باعث شد که نتوانم در جلسات این کمیته ی محلی شرکت کنم.

اما دوستان به من گفتند که  می توانی در کمیته ی خدمات جوانان منطقه که در سان رافائل برگزار می شد، شرکت کنی و نظر به اینکه تاریخ این جلسات برایم مشکلی ایجاد نمی کرد، موافقت کردم ، هنگامی که وارد اولین جلسه منطقه ای این کمیته شدم احساس ترس و وحشت داشتم، به زودی متوجه شدم  که دیگر اعضا تقریبا هم سن خودم بودند و مقاطع پاکی مشابهی نیز داشتند. اعضای قدیمی جوان در NA,تحقیرتوسط اعتیاد,عواقب اعتیاد فعال,نوجوانان معتاد,تغییر شکل معتاد

برخی از آن ها از سان فرانسیسکو و برخی دیگر از سونوما کاونتی و مارین کاونتی آمده بودند، وقتی که جلسه با خواندن دوازده قدم و دوازده مفهوم شروع شد، حس ترس و وحشتم به تدریج از بین رفت این کمیته نه تنها مرا به اعضای جوان دیگری معرفی کرد ، بلکه برای ما موضوعی را فراهم کرد که بتوانیم در موردش گفتگو کنیم.

ما راجع به طرق مختلفی که می توانستیم وارد ساختار NA شویم، گفتگو کردیم و تجارب و ایده های خود را در مورد تلاش های روابط عمومی مان در رابطه با جوانان و نوجوانان معتاد با یکدگیر به مشارکت گذاشتیم ، من راجع به دوازده مفهوم NA و سنت هایمان آموختم و بالاخره توانستم با دیگر دوستان بهبودی آشنا شده و با آنها در ارتباط باشم.

مهارت های گردانندگی و منشی گری  را آموختم که چنین چیزهایی حتی در شغل امروزم کمک بزرگی به من می کنند، برای من، خدمت در انجمن معتادان گمنام مملو از پاداش بوده است.

اعضای قدیمی جوان در NA,تحقیرتوسط اعتیاد,عواقب اعتیاد فعال,نوجوانان معتاد,تغییر شکل معتاد
اکنون ده سال از اولین خدمتم در کمیته خدماتی جوانان می گذرد و من دیگر در کمیته های فرعی خدمت ندارم، الان می فهمم که چنین کمیته ای چه قدر در رساندن پیام به معتادان جوان مؤثر بوده است.

من و دیگر اعضای کمیته موفق شدیم، بیانیه ی اهداف این کمیته ی  خدماتی را به خوبی به انجام برسانیم، ما پیام NA را به یکدیگر رساندیم، پیامی که می گوید هر معتادی (حتی یک معتاد جوان با نوجوان) می تواند قطع مصرف کند و از طریق کار کرد دوازده قدم انجمن معتادان گمنام، راه جدیدی برای زندگی پیدا کند، هر بار که ما با یکدیگر جلسه داشتیم، حامل این پیام بودیم.

شاید این پیام را به دفعاتی که مد نظرمان بود به مدارس حمل نکردیم، اما آن را به جلسات مان حمل کردیم ، ده سال بعد از آغاز کار این کمیته، چندین عضو قدیمی داریم که در حدود سی سال سن دارند و در انجمن معتادان گمنام بهبود یافته و موفق به یافتن یکدیگر نیز شده اند.

امروز اعضای کمیته ی ما، دارای حرفه های متفاوتی از قبیل وکیل دادگستری، پزشک، مقاطعه کار و مدیر تجاری می باشند، همه ما اصول دوازده قدم را در زندگی خود به کار گرفته ایم تا به رویا ها و اهداف مان دست یابیم.

تغییر شکل یک معتاد نوجوان، وحشت زده و منزوی به فردی بالغ، نسبتا شاد، موفق و مسئولیت پذیر؛ تنها با به کار گیری دوازده قدم انجمن معتادان گمنام و همچنین کمک یک معتاد به معتاد دیگر میسر گشته است، زمانی که یک معتاد دست کمک را به سوی معتاد دیگری دراز می کند، رابطه ای ایجاد می شود که به واسطه ی آن امید، رشد روحانی و بهبودی دراز مدت امکان پذیر خواهد بود. (کِلی ، سی ،منطقۀ سونوما کاونتی)

اعضای قدیمی جوان در NA,تحقیرتوسط اعتیاد,عواقب اعتیاد فعال,نوجوانان معتاد,تغییر شکل معتاد

منبع : مجلۀ The Voice of Recovery (صدای بهبودی)

 

Visits: 578

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!