چهاردهمین همایش,تابستانی کرواسی,مخدر مصرفی,سایر معتادان

چهاردهمین همایش,تابستانی کرواسی,مخدر مصرفی,سایر معتادان


چهاردهمین همایش تابستانی کرواسی

چهاردهمین همایش,تابستانی کرواسی,مخدر مصرفی,سایر معتادان

(پاکی،عشق،آزادی)

۱۲الی ۱۴ژوئن ۲۰۲۰

برابرباجمعه ۲۳الی۲۵خردادماه۱۳۹۹

چهاردهمین همایش تابستانی کرواسی

آرشیو: 

چهاردهمین همایش,تابستانی کرواسی,مخدر مصرفی,سایر معتادان

چرا من خدمت می کنم 

میزان رشد شخصی که من در حین خدمت به انجمن خودمان به دست آوردم ، باور کردنی نیست . من یاد گرفته ام که چگونه نظرها و نیازهای سایر همراهان و خدمتگزاران را با خود یکسان بدانم .

من یاد گرفته ام که می توانم در اینجا با دیگران مخالف باشم بدون اینکه آدم ناسازگاری باشم ، و من می توانم همه این چیزها را به روابطم با خانواده ، دوستان و همکارانم تسری دهم . معتادان گمنام به من یک زندگی داد که ارزش زندگی کردن را دارد .

چرا من خدمت می کنم 

امروز معتادان گمنام به شدت در حال رشد است ، اما رشد خدمات NA همپای با رشد انجمن نیست . طالب دیدن گروهی هستم که تعداد خدمتگزاران آن بیش از حد نیاز گروه باشد ، تا جائیکه یک لیست انتظار برای خدمتگزاران نوشته شود . چهاردهمین همایش,تابستانی کرواسی,مخدر مصرفی,سایر معتادان

چرا من خدمت می کنم 

خدمت به این انجمن حالتی از عشق ، احترام و سپاسگزاری است . این حالتی است که من و یک معتاد دیگر می توانیم در چشمان هم نگاه کنیم و یکدیگر را به عنوان اعضای انجمن شناسایی کنیم .

چرا من خدمت می کنم 

وقتی که من پیدایم شد ، حتی نمی خواستم صندلی ها را جابجا کنم . به شکل دردآوری خودم را برتر می دیدم چرا که مخدر مصرفی من مشابه دیگران نبود . با خودم فکر می کردم که ” بگذار این عملی ها صندلی ها را جابجا کنند “. چهاردهمین همایش,تابستانی کرواسی,مخدر مصرفی,سایر معتادان

وضعیت ناخوشایندی برایم بود ، اما می ترسیدم که تنها بمانم ، پس آن روز به همراه سه معتاد دیگر در جلسه اداری شرکت کردم . وقتی می خواستند خوش آمدگو انتخاب کنند ،یکی از اعضا با اشاره به من گفت ” من آن دوستمان را کاندید می کنم “. قلبم ایستاد . از بغل کردن سایرین متنفر بودم و ترجیح می دادم تا کاسه توالت را بغل کنم تا یک سری از اعضا را .

چرا من خدمت می کنم 

اما به هر حال آن تعهد را قبول کردم. از زمان باز شدن درب جلسه در آنجا حضور می یافتم و با سایر معتادان در حال بهبودی می گشتم ، چون فقط نمی خواستم تنها بمانم . وقتی تقریبا سه هفته پاک بودم ، صحبت های مردی که بعدها راهنمایم شد را گوش کردم .

شماره اش را گرفتم ، به او تلفن زدم ، و او به من گفت تا در جلسه خانگی اش با او ملاقات کنم . وقتی به آنجا رفتم ، او در حال چیدن صندلی ها بود . وقتی از او پرسیدم که داری چه می کنی ، به سادگی جواب داد ” این کاری است که ما انجام می دهیم ” .

یک صندلی را ربودم و شروع به کمک کردم . از آن به بعد دیگر هیچ گاه توقف نکردم . متحیر و کنجکاو بودم که پاداش خدمتگزار بودن چیست . یک روز ، وقتی داشتم برای هزارمین بار کف جلسه را تمیز می کردم ، درک کردم که پاداش من از خدمتگزاری این است که بتوانم خدمت کنم و کف جلسه را تمیز کنم .

چهاردهمین همایش,تابستانی کرواسی,مخدر مصرفی,سایر معتادان

منبع : مجله راه NA

Views: 4

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!