نامش بیو بود

نامش بیو بود

نامش بیو بود,سفر روحانی,جلسه چیپ دهی,چند ماه پاکی,چیپ یک‌سالگی

من برایان هستم یک معتاد از آبشار نیاگارا، کانادا. بیش از هر کلامی شکر گذار همراهی انجمن معتادان گمنام هستم. یکی از هدایای ارزشمندی که از معتادان گمنام دریافت کردم، روابطی است که اخیراً با خداوندی که خود درک می کنم ایجاد شده است. سفر روحانی من زمانی آغاز شد که به عنوان تازه وارد شروع کردم و هرروز دعا کردم، اعمال روزانه که توسط سایر اعضای انجمن پیشنهاد شده بود و من حاضر بودم هر کاری برای پاک ماندن انجام دهم. چه بسا در اوایل وقتی دعا می کردم احساس ربات بودن و خلع داشتم. اما با گذشت زمان دعاها شروع به احساس و باور بیشتر شد. زمانی که چند ماه پاکی داشتم، نیروی برتر با نشان دادن اتفاقات روحانی به من گفت که در مسیر درستی هستم.  حدود شش ماه پاکی داشتم و در یک جلسه چیپ دهی بودم. به دلایلی معتادان تمایل دارند در جلسات تولد،چیپ دهی، (جشن تولد) همه مشکلات خودشان را بیرون بریزند. در این نقطه از بهبودی، من علاقه ای نداشتم که مشکلات را بشنوم، همیشه می خواستم که راه حل بشنوم. در این فکر بودم که مشکلاتتان را با راهنما مطرح کنید.  مانند یک پیرمرد بد اخلاق با شش ماه پاکی بودم. یک نفر ناامیدانه شروع به مشارکت در مورد چیزی افسرده کننده کرد. بلافاصله من خیلی عصبانی شدم، بلند شدم که بیرون بروم و سیگار بکشم، قبل از اینکه بلند شوم و آنجا را ترک کنم، او شروع کرد به مشارکت در مورد زنی بنام بیو، یک عضوی از انجمن که تازه فوت شده بود. با خودم فکر کردم بیو؟ بیو کیست؟ سپس چیزی بیاد آوردم، من بیو را یکبار ملاقات کرده بودم. نامش بیو بود,سفر روحانی,جلسه چیپ دهی,چند ماه پاکی,چیپ یک‌سالگی

ما باهم یک گفتگو داشتیم، در مورد سکوت اول تا آخر در جلسه نشستن و ترک نکردن. همان موقع که خواستم بلند شوم و بیرون بروم، گفتگوی مان یادم افتاد، انگار بیو بود که به من گفت بشین و بلند نشو و تا آخر به مشارکت این مرد گوش کن و تا زمانی که جلسه تمام نشده جلسه را ترک نکن. برای من اولین تجربه بیداری روحانی بود . 

چیپ یک سالگی یک تجربه بیداری روحانی دیگر بود. این یک جشن کاملاً رضایت‌بخش از کارهای انجمن در زندگی من بود. خانواده خونی من با خانواده انجمن برای اولین بار ملاقات کردند و در هم آمیختند.  حتی یک نفر یک چیپ یک سالگی فانتزی به گروه خانگی من اهدا کرد و من مجبور نشدم آنرا خریداری کنم. هر چیزی سر جای خودش قرار گرفت، آن جلسه بخوبی پیش رفت. آنجا اشک و بود و خنده، بلند گو حرکت می کرد ! و سرانجام راهنمای من بلند شد تا هدیه و چیپ یک‌سالگی مرا بدهد، او گفت، برایان ، این چیپ توسط یک عضو بسیار خاص اهدا شده است.

زنی که دیگر در میان ما نیست ، و نامش بیو بود .نامش بیو بود,سفر روحانی,جلسه چیپ دهی,چند ماه پاکی,چیپ یک‌سالگی

برایان اس.

انتاریو. کانادا

منبع مجله: The guardian, Cumberand area,Oct2010

نامش بیو بود,سفر روحانی,جلسه چیپ دهی,چند ماه پاکی,چیپ یک‌سالگی

Views: 165