بیداری ها,زیربنای بهبودی,طول بهبودی,در مورد بهبودی,پادزهر انزوا

بیداری ها,زیربنای بهبودی,طول بهبودی,در مورد بهبودی,پادزهر انزوا


بیداری ها

بیداری ها,زیربنای بهبودی,طول بهبودی,در مورد بهبودی,پادزهر انزوا

بیداری روحانی شبیه از خواب بیدارشدن است و وقتی که ما از خواب بیدار می شویم ،هنوز باید از تختخواب بیرون بیاییم. برخی افراد برای چند لحظه بیدار شده و دوباره به خواب می روند. بنابر این اگر می خواهیم بیدار و زنده بمانیم و اگر می خواهیم معجزۀ بهبودی به طوری مستمر در زندگی مان شکوفا گردد, باید راهی پیدا کنیم تا این بیداری به عملکرد منجر شود. اگر از رساندن پیام به معتاد درعذاب دست برداریم, مجددأ به خواب خواهیم رفت.

به نظر می آید ما یک باره بیدار نشده و طی مراحل مختلفی بیدار می شویم. شاید از این آگاه نباشیم اما بار اولی که امید را پیدا می کنیم, نوعی بیداری روحانی را تجربه کرده ایم. با بررسی باورهایمان و تمرین زندگی براساس آن باورها, هریک از ما بیداری های روحانی جدیدی را تجربه می کنیم. صداقت, روشن بینی و تمایل ،اغلب اولین اصول روحانی هستند که ما آنها را به آزمایش می گذاریم. با ادامه دادن مسیر بهبودی اصول بیشتری را می آموزیم و برخی از این اصول از بعضی دیگر برایمان مهمتر خواهند بود. رفته رفته تجارب بیشتری را در رابطه با استفاده از این اصول کسب می کنیم, تجاربی که راهنمای اعمال مان خواهند بود. روحانیت پیشرونده, پر انرژی و مبتکر است.

زیربنای بهبودی مان این است که ما باید از خود بیرون بیاییم تا زنده بمانیم. در اوائل بهبودی, احساسات بسیاری از ما بطور مکرر بین دو حالت متغیر می شوند. ما یا نسبت به احتمالات جدید از صمیم قلب هیجان زده می شویم , و یا نسبت با آن چیزهایی که از دست داده ایم تأسف می خوریم. برخی از ما اوائل بهبودی خود را “ابرهای صورتی” می نامیم و برخی دیگر از آن به عنوان “فصل طولانی غصه” یاد می کنیم. بیداری ها,زیربنای بهبودی,طول بهبودی,در مورد بهبودی,پادزهر انزوا

احساسات جدید بسیاری را تجربه می کنیم, که این در بعضی اوقات به سرعت اتفاق می افتد. رشد و تغییر می کنیم, روابط جدیدی بنا کرده و یا از دست می دهیم, به جلسات می رویم و چیزهای تازه یاد می گیریم. در طول بهبودی مان بیداری های جدید, تسلیم های جدید و آزادی های جدیدی را تجربه می کنیم. اصول ساده ای را که در ابتدای بهبودی یاد گرفته ایم در زندگی خود به کار گرفته و متوجه مفهوم عمیق تر آنها می گردیم. درست در همان لحظه که فکر می کنیم همه چیز را در مورد بهبودی می دانیم, چیزهای بیشتری آشکار می شوند البته مشروط براینکه تمایل داشته باشیم ، هدیۀ بهبودی را بپذیریم.

در بهبودی جایگزینی برای زمان وجود ندارد. زمان برای ما فرصتی فراهم می آورد تا بتوانیم التیام پیدا کنیم, بالغ ترشویم, از نو شروع کنیم و زندگی هایی را که هم برای خودمان و هم برای اطرافیان مان اهمیت دارند بنا کنیم. بیداری ها,زیربنای بهبودی,طول بهبودی,در مورد بهبودی,پادزهر انزوا

چیزی که بیشتر از همه اهمیت دارد عملکرد ما است. بکارگیری مرتب ابزار بهبودی باعث تغییرمان می شود که این خود فرایندی ادامه دار است. ما قدمها را فقط کار نمی کنیم, آنها را زندگی می کنیم. قدمها به نوع افکارمان, چگونگی احساسات مان و واکنش مان نسبت به دنیای اطراف, شکل می دهند. آنها به ما بالغ شدن و کمک کردن به دیگران را می آموزند. یاد می گیریم با گفتن حقیقت خود را دوست بداریم. پذیرش داشته هایمان جزئی از فرایند جبران خسارت نسبت به خودمان است, اما مهمتر این است که ما بواسطۀ همین پذیرش به تدریج از جامعه نیز جبران خسارت می کنیم. فروتنی یعنی صداقت در مورد اینکه ما که و چه هستیم. متوجه داشته هایمان می شویم و در میابیم که چه قابلیت هایی را می توانیم ارائه دهیم. بین در برنامه بودن و برنامه را زندگی کردن تفاوت زیادی وجود دارد. وقتی که به یک درک خاص خود از این برنامه می رسیم, آن به ما تعلق پیدا می کند و سپس جزئی از ما می گردد.

بنا نمودن یک زندگی روحانی که بتوانیم ، همزمان با آن رشد کنیم نیاز به اقداماتی مبتکرانه دارد. برای انجام چنین کاری ما باید تمرین کنیم, باورهایمان را توسعه دهیم و آنها را درزندگی خود بکار گیریم. قدم یازده نمی گوید :”ما یک ارتباط آگاهانه را حفظ می کنیم” بلکه می گوید: ” ما تلاش کردیم……. و “بهبود بخشیدن ارتباط آگاهانۀ خود”…..”.

زمانی که ما برنامه مان را تمرین می کنیم, این ارتباط نه تنها مهمتر گشته بلکه بهتر می شود. تجربۀ روحانی ما تنها باید از نظر خودمان, و نه ازنظر دیگران, منطقی به نظر آید. درآغوش گرفتن آن بخش از خودمان که مبتکرانه عمل می کند و چیزهای اطرافمان را بطوری مفهوم دار و مثبت تغییر می دهد, یک اقدام خویشتن پذیری است که در زندگی مان نمایان می گردد. متوجه می شویم آن چیزهایی که برایمان اهمیت دارند و ارزشمند هستند, ارادۀ نیروی برترمان را برایمان منعکس می نماید.

خویشتن پذیری ما را آزاد می سازد تا کار درست بعدی را انجام دهیم یا اینکه در آرامش منتظر ظهور سخنان و اقدامات بعدی خود باشیم. وقتی که دیگر درست درمیان طوفان قرارنداریم, به تدریج هم خودمان و هم بیماری و بهبودی مان را به نوع دیگری درک می کنیم. می توانیم بدون ترس یا پوزش طلبی و بدون آنکه نیازی به تأیید و یا توجیه باشد, خودمان باشیم و در حال حاضر زندگی کنیم. بیداری ها,زیربنای بهبودی,طول بهبودی,در مورد بهبودی,پادزهر انزوا

وقتی رقصنده ها با هدف و زیبایی در فضا حرکت می کنند, می گوییم آنها ظرافت دارند. به همین ترتیب زمانی که ما با هدفمندی و سپاسگزاری در فضای زندگی مان حرکت می کنیم ظرافت را به نمایش می گذاریم. متقابلأ وقتی از روی خود رأیی شرایط بحرانی متوالی را تجربه کرده و از یک تجربۀ خودمحورانه به یک تجربۀ مشابه دیگر می رویم, درحین ایجاد خسارت و هرج و مرج, ما هیچ ظرافتی ازخود نشان نمی دهیم. اگرتمایل داشته باشیم به فروتنی و سپاسگزاری بازگردیم, زندگی مان بهتر خواهد شد. حتی اگر نتوانیم کاردرست بعدی را شناسایی کنیم, اغلب می توانیم کار نادرست بعدی را شناسایی نموده و از آن پرهیز کنیم. وقتی توسط روحانیت مان راهنمایی می شویم, می توانیم به راحتی از میان مشکلات زندگی مان عبور کنیم.

زندگی مان در بهبودی آنقدر با آنچه که ما را به اینجا آورد تفاوت دارد که شاید برایمان گیج کننده باشد. برخی اوقات گویی حتی رسیدن به اهدافمان نیز می تواند منجر به نابسامانی در زندگی مان گردد. تجربه می تواند معلم بسیار خوبی باشد اما آگاهی زیربنای ایده های جدید را فراهم می نماید و زندگی فرصت هایی بوجود می آورد که این اطلاعات جدید را تبدیل به عملکرد نماییم. خود را با اطلاعات جدید وفق دادن می تواند زمان بر باشد. آگاهی از اینکه ما یک هدیۀ ارزشمند در اختیار داریم, طرز نگرش مان را نسبت به خود و دنیای مان متحول می نماید. ما متانت را تجربه می کنیم. بیداری ها,زیربنای بهبودی,طول بهبودی,در مورد بهبودی,پادزهر انزوا

شادی و سپاسگزاری با یکدیگر همگامند، برای برخی از ما شادی بدین معنی است که ما جزئی از پدیده ای بزرگتر از خودمان بوده و از احساسات و تجارب آنی مان مهمتریم، ما حائز اهمیت هستیم اما زمانی که به دیگران وصل می شویم ، حداکثراهمیت به ما داده می شود، برای داشتن این احساس سرور عمیق حتمأ نباید همیشه خوشحال باشیم چرا که آن فراتر از این مطالب است. فروتنی یعنی اینکه ما جایگاه خود را در دنیا درک کنیم و سرور از دیدن اینکه ما هدف داریم نشأت می گیرد. با داشتن بیداری روحانی می توانیم معجزاتی را که ما را احاطه کرده اند ببینیم, حتی زمانی که زندگی برایمان مشکل باشد. سخاو ت روح پادزهر بیگانگی و انزواست.

بیداری ها,زیربنای بهبودی,طول بهبودی,در مورد بهبودی,پادزهر انزوا

منبع : کتاب پاک زیستن

 

Views: 429

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!