از سر راه خود کنار رفتن
از سر راه خود کنار رفتن,کمبودها و نقائص اخلاقی,رشد درونی در بهبودی,تجربۀ خماری مواد
مقدار زیادی از تجاربمان نتیجۀ نوع برداشت مان از قضایا است. شاید دربعضی مواقع و با وجود اینکه شرایط بیرونی مان ناپایدارمی باشند, احساس آرامش کنیم. درعین حال تحت شرایطی دیگر ممکن است همه چیز خوب بنظر برسد اما ما احساس ازهم گسیختگی می کنیم. ما توانایی آن را داریم که ازمیان سَرخوردگی ها و تغییر مسیرهایمان عبور کنیم و شاهد پیشروی های خود در در زندگی باشیم. یا شاید علی رغم اینکه همه چیز واقعأ خوب پیش می رود, احساس شکست خوردگی کنیم. شاید آنچه که ما به عنوان خوب یا بد درک می کنیم, تنها یک رویداد باشد و این ما هستیم که می توانیم بواسطۀ نگرش ها و واکنش هایمان آنها را خوب یا بد نماییم.
ما می توانیم یک پسروی ساده را به ماجرایی تبدیل کنیم که تا ابد ادامه خواهد داشت و تقصیر شخص دیگری خواهد بود. اگر ما مشکلات مان را به سادگی بپذیریم و به حرکت مان ادامه دهیم, بسیار زودتر از میان آن مشکلات عبور خواهیم نمود. وقتی یادمی گیریم به قضیه آنقدر سفت و سخت نچسبیم, رها نمودن آسان تر می گردد. شاید مجبور به قبول این واقعیت شویم که محدودیت هایی برایمان وجود دارد. محدودیت هایی که ممکن است توسط شرایط و یا زندگی مان برسر راهمان قرارداده شده و حق انتخاب را از ما گرفته اند. اما اغلب آن موانعی که خودمان برسر راهمان گذاشته ایم از پیشروی مان جلوگیری می کنند. آنقدر به دیدن خود به طرق مختلف عادت می کنیم که مشکل می توانیم دید متفاوتی داشته باشیم.
از سر راه خود کنار رفتن,کمبودها و نقائص اخلاقی,رشد درونی در بهبودی,تجربۀ خماری مواد
می توانیم نسبت به خودمان بسیار بی رحم باشیم. به خود فرصت استراحت دادن یکی از مهمترین مهارت هایی است که در بهبودی بدست میاوریم که خود تأثیر بسزایی برروی توانایی مان در تغییرکردن دارد. اگر بخود اجازه ندهیم تا ناکامل باشیم, به سختی خواهیم توانست چیز جدیدی بیاموزیم. کمبودها و نقائص اخلاقی مان ما را از اعمالی که درجهت منافع مان انجام می دهیم, بازمی دارند. شاید برخی از دشوارترین چیزهایی که رها می کنیم باورهایمان درمورد خود و محدودیت هایمان باشد.
از سر راه خود کنار رفتن,کمبودها و نقائص اخلاقی,رشد درونی در بهبودی,تجربۀ خماری مواد
موانع فرصت آن را به ما می دهند تا تمایل خود را آزمایش کنیم. بعضی از ما با وجود معلولیت های جسمی, سوابق جنایی یا موانع دیگر, با چنگ و دندان به دنبال یک هدف می رویم. موانعی که درسر راهمان بدان برمی خوریم, می توانند ما را نسبت به اهداف مان متعهدتر کنند. ما راهی را برای انجام کار غیر ممکن پیدا می کنیم. درمواقع دیگر, موانع به ما انگیزه می دهند تا خلاقانه تفکر کنیم و به جهات دیگر بنگریم تا به بهترین وجه بتوانیم از انرژی مان استفاده کنیم.
از سر راه خود کنار رفتن,کمبودها و نقائص اخلاقی,رشد درونی در بهبودی,تجربۀ خماری مواد
درجۀ موفقیت و شکست ما مقیاسی از برنامۀ ما نیست و پسروی های ما نمی توانند ما را تعریف کنند. شکست, تجربه نیرو و امیدی است که ظاهر خود را عوض کرده باشد. دانستن تفاوت بین “درکاری موفق نشدن” و “شکست خوردن” از اهمیت به سزایی برخوردار است. زمانی که از خود صداقت نشان می دهیم, می توانیم مسئولیت نقش خود را به عهده بگیریم. ندامت می تواند باعث شود برای تغییر کردن تمایل تازه ای پیدا کنیم.
شکست همانند موفقیت نقش به سزایی را در زندگی مان ایفا نموده و ما را به مکان هایی می برد که هیچوقت داوطلبانه نمی نرفتیم. آن می تواند ما را آزاد کند تا چیزهای جدیدی را جستجو نموده و حتی به دنبال افق های گسترده تری نیزباشیم. بعضی اوقات آنچه که به عنوان شکست تجربه می کنیم درواقع یک تغییر جهت می باشد. می توانیم آنقدر متمرکز شویم که به یک نیروی جدی برای تغییر جهت مان نیاز داریم. از سر راه خود کنار رفتن,کمبودها و نقائص اخلاقی,رشد درونی در بهبودی,تجربۀ خماری مواد
یکی از اعضا که دوران سختی را پشت سرگذاشته و درعین حال پاک مانده بود چنین گفت: ” من به شکست خوردن نیازداشتم. فکر می کردم کاملأ برروی همه چیز کنترل داشتم اما کنترل همه چیز از کفم خارج شده بود. من موفقیت بیرونی را با رشد درونی در بهبودی اشتباه گرفته بودم”. واکنش ما نسبت به ترس هایمان تلاش در کنترل بیشتر و درنتیجه ایجاد مشکلات بیشتری می باشد. اغلب وقتی که ما دریک قسمت از زندگی مان به چالش برمی خوریم, بخش های دیگر نیز صدمه می خورند. زمانی که شرایط دشوار می گردند, هیچوقت به نظر نمی رسد که تنها یک کارمان مشکل دار شده باشد و دوباره شروع می کنیم به استفاده از الگوهای رفتاری قدیم, با وجودیکه می دانیم, یا حداقل زمانی می دانستیم, که آنها کارایی ندارند. آشفتگی خودش را تغذیه می کند و درس سختی در فروتنی به ما یادآور می شود که ما هرگز فارغ التحصیل نخواهیم شد.
وقتی دیگر اصول پایه را تمرین نمی کنیم, با مشکل مواجه می شویم. گذاشتن خود در معرض خطر نیاز به شهامت دارد. اگر ریسکهایی که برمی داریم واقعی باشند, مطمئنأ در بعضی مواقع ناکام خواهیم شد. اگر هر چند هر از گاهی یک بار کم نیاورده و به هدف مان نرسیم, این بدین معنی است که احتمالأ اهدافمان بیش از حد ساده بوده اند. ما از طریق اشتباهات مان یاد می گیریم و چنین تجاربی می تواند به ایمان و عزم مان نیرو بخشد. ازهمه مهمتر اینست که مجبور نیستیم این کار را به تنهایی انجام دهیم. همچنانکه می پذیریم حتی در ناامیدی می توانیم خوب باشیم, شروع می کنیم به داشتن احساس راحتی بیشتری نسبت به ایدۀ ریسک برداشتن. یاد می گیریم به غریزۀ خود گوش فرا دهیم و به تدریج با ریتم زندگی مان حرکت کنیم. می توانیم بدون قضاوت, تشریج و یا ازدست دادن تمرکز خود, نسبت به تغییراتی که رخ می دهند واکنش نشان دهیم.
برای خودمان هدف تأیین می کنیم و با علم باینکه انجام کارهای درست به وقوع نتایج درست منجر می گردد, به مرور و سانتی متر به سانتی متر, به سوی آنها حرکت می کنیم, حتی اگر انتظار وقوع چنین نتایجی را نداشته باشیم. ما گرایش داریم اعمالی را از خود به نمایش بگذاریم که گویی هیچ پیشرفتی به حساب نمیاید مگر اینکه ما به اهداف خود رسیده باشیم. اگر یاد بگیریم از میان شرایط دشواری که درطی آنها هیچگونه پیشرفتی نداشته ایم, عبور کنیم, قادر خواهیم شد حتی زمانی که هیچ چیز برطبق خواسته هایمان پیش نمی رود, به سمت جلو حرکت کنیم. از سر راه خود کنار رفتن,کمبودها و نقائص اخلاقی,رشد درونی در بهبودی,تجربۀ خماری مواد
بعضی از ما هرگز به جایی که درنظر داشتیم برویم, نخواهیم رسید ؛ اما این بدین معنا نیست که دربهبودی مان اشکالی وجود دارد. ما به خاطر دستیابی به پاداش پاک نمی مانیم, با وجودیکه پاک ماندن پاداش های خود را دربردارد. بدون توجه به هدایایی که دریافت می کنیم و یا نمی کنیم, باید به خاطرداشته باشیم که امروز هیچ مشکلی درزندگی مان وجود ندارد که تجربۀ خماری از مواد مخدر, آن را بمراتب بدتر نکند. همۀ ما درمقاطع مختلفی از بهبودی مان چیزهایی را از دست داده و شرایط دشواری را متحمل خواهیم شد و اگر نخواهیم چنین شرایطی را به عنوان جزئی از فرایندمان بپذیریم, آرزوی موفقیت مان می تواند بصورتی حیله گرانه به یک دستاویز تبدیل شود. اگر به خاطر مشکلاتی که با آنها مواجه هستیم احساس شرم نموده و تصور کنیم که نمی توانیم صادقانه آنها را بیان کنیم, رابطه مان با انجمن صدمه خواهد دید و مهم نیست که دارای چه مقطع پاکی باشیم.
بسیاری از ما انتظار داریم که اگر بهبودی مان را بخوبی انجام دهیم, دیگر مشکلات یا دردی نخواهیم داشت و به تمام خواسته هایمان خواهیم رسید. چنین توقعاتی می توانند مرگ آور باشند. شاید بخواهیم باورداشته باشیم که اگر برنامه مان را خوب کارکنیم هرگز شکست نخواهیم خورد ، اما واقعیت امر این است که برنامه کمک می کند تا تحت هرشرایطی به سمت جلو پیشروی کنیم. از سر راه خود کنار رفتن,کمبودها و نقائص اخلاقی,رشد درونی در بهبودی,تجربۀ خماری مواد
برخی از ما تنها با شکست های کوچک مواجه می شویم ، اما برخی دیگر فجایع پی درپی را متحمل می شوند. تحت این شرایط پیشروی به جلو کارآسانی نخواهد بود اما این کاری است که دائمأ انجام می دهیم. ما نمی توانیم برای احساسات مان چارچوب و یا محدودیت زمانی قائل شویم. یکی از اعضا چنین گفت: “نیاز داشتم درمورد آنچه که احساس می کردم بی رحمانه صادق باشم, حتی زمانی که چنین کاری منجر به حال بدی و درد جسمی ام می شد. غمگین, عصبانی و وحشتزده بودم و نسبت به آنهایی که موفق بودند حسادت می ورزیدم”. ما نیازی به اینکه دیگری طرز تجربۀ احساسات مان را به ما بگوید نداریم اما آگاهی از اینکه دیگران دوست مان داشته و طی تجربۀ این احساسات ما را حمایت می کنند, خوشنودمان خواهد نمود. همینکه یکبار از میان شرایط دشوار عبور نموده و پاک بمانیم, درمیابیم که می توان ازمیان مشکلات عبور کرد و جان سالم بدربرد. به تدریج انعطاف پذیربودن خود را باور نموده و به بهبودی مان اعتماد می کنیم. در درون خود ایمان و نیرویی را میابیم که تنها با بخشش آن به دیگران می تواند از ما گرفته شود.
از سر راه خود کنار رفتن,کمبودها و نقائص اخلاقی,رشد درونی در بهبودی,تجربۀ خماری مواد
اگر شکست های متعددی را درگذشته تجربه کرده باشیم, شاید به سختی بتوانیم باورکنیم که موفقیت می تواند برایمان امکان پذیر باشد. بنابراین تجارب گذشته احتمالأ همیشه راهنمای خوبی برایمان نخواهند بود. طبق آنچه که در قدم دوم آموختیم, نداشتن سلامت عقل یعنی تکرار یک اشتباه و انتظار یک نتیجۀ متفاوت, ولیکن بعضی اوقات ما نداشتن سلامت عقل را به نوعی دیگر تجربه می کنیم و با انجام کارهای متفاوت هنوز انتظارداریم نتیجۀ خاصی را بدست بیاوریم. تحت این شرایط, با وجود اینکه کارهای همیشگی را انجام نمی دهیم هنوز توقع داریم که چنین کارهایی منجر به دستیابی به همان نتایج همیشگی شوند، یادمی گیریم که اگر تمایل داشته باشیم تغییراتی حقیقی برایمان اتفاق خواهد افتاد. اگر خواهان چیزی باشیم که تا به حال نداشته ایم, باید کارهایی را انجام دهیم که هرگز انجام نداده بودیم و مقداری هم ایمان داشته باشیم. زمانی که اعمال, باورها و انگیزه هایمان را تغییر می دهیم, زندگی مان نیز تغییر
می کند اما چنین تغییراتی همیشه برطبق آنچه که تصورمی کنیم نخواهند بود. آن روشن بینی که دربهبودی مان ، تمرین می کنیم, باعث می شود تا زمانی که اوضاع برخلاف انتظارات مان تغییر می کنند, ازخود انعطاف نشان دهیم. از سر راه خود کنار رفتن,کمبودها و نقائص اخلاقی,رشد درونی در بهبودی,تجربۀ خماری مواد
یکی از اعضا چنین گفت: ” من یادگرفته ام نسبت به خیلی چیزها روشن بین باشم, که این شامل چیزهایی که منجر به خوشحالی ام می شوند نیز می گردد”. شاید مدت ها قبل از اینکه حتی خودمان متوجه شویم, به آزادی رسیده باشیم. از سر راه خود کنار رفتن,کمبودها و نقائص اخلاقی,رشد درونی در بهبودی,تجربۀ خماری مواد
ما مراقب خواهیم بود که از پیشرفت یکدیگر جلوگیری نکرده و تلاش همدیگر را برای دستیابی به رویاهایمان, تضعیف نکنیم. یکی از اعضا اینطورگفت: ” پس از سالها راهنما بودن, دست آخر متوجه شدم که به هیچوجه نمی توانستم از آنچه که دیگران واقعأ می خواستند انجام دهند, جلوگیری کنم و سؤال این بود که آیا آنها به راحتی می توانستند در مورد این موضوع صادقانه با من مشارکت کنند یا خیر. هنگامی که برای رهجوهایم تأیین وظیفه نموده و محدودیت مشخص می کنم, من نیز به چیزی تبدیل می شوم که آنها بخواهند دور بزنند”. ما به یکدیگر کمک می کنیم تا آن مشکلاتی را که درگیرشان می شویم, به وضوح ببینیم, اما درعین حال به پیشنهادات خودمان نیز گوش فرا می دهیم.
شاید نکتۀ اصلی شکست و یا موفقیت نهایی مان نبوده و درعوض ایمان مان به فرایند برنامه باشد. عضو دیگری چنین مشارکت کرد: ” زمانی که تمام جوانب زندگی ام مانند ازدواج, کار, وضعیت مالی و رابطه ام با فرزندانم درحال فرو پاشیدن بود, سالهای متعددی را درپاکی بسربرده بودم. دیگران نیز به من یادآوری می کردند که هر روز پاک یک روز موفق است اما این اصطلاح دیگر نیازهای مرا برآورده نمی کرد و من تصورمی کردم ، هدف آنها از قید این موضوع کنایه زدن می بود. در واقع درهمین شرایط من مشغول کارکرد برنامۀ موفقی بودم و تنها باید اولویت هایم را
تعدیل می نمودم. هنوز هم مشغول بازسازی زندگی ام هستم ، اما امروز خوشحال تر بوده و احساس رضایت بیشتری می کنم”. به تدریج متوجه می شویم که تحولات بزرگ زندگی به معنی انتهای دنیا نبوده و تنها پایان یک مرحله و یا یک آزمایش می باشند. از سر راه خود کنار رفتن,کمبودها و نقائص اخلاقی,رشد درونی در بهبودی,تجربۀ خماری مواد
یکی از اعضا چنین مشاهده کرد: ” فکر می کردم, مفهو م “علی رغم شرایط” این بود که تحت هیچ شرایطی, حتی اگر زلزله آمده باشد, نباید مواد مصرف کرد, اما به مرور درمیابم که منظور از این اصطلاح این نیز هست که باید تحت هرشرایطی و علی رغم میل باطنی به راه خود ادامه داد”.
ادامۀ انجام آنچه که آموخته ایم, حتی تحت شرایطی که آسمان درحال فرو پاشیدن باشد, فقط ما را ازمیان مشکلات عبور نمی دهد. زمانی که شرایط دشوار را تجربه می کنیم, می توانیم عصبانی شده و درمقابل همه چیز مقاومت کنیم. از سر راه خود کنار رفتن,کمبودها و نقائص اخلاقی,رشد درونی در بهبودی,تجربۀ خماری مواد
حضور درجلسات و گوش دادن به مشارکت دیگران نیز می تواند برایمان مشکل باشد. تصورمی کنیم می توانیم تنها با تمرکز برروی مشکلات و سمج بودن ازمیان آنها عبور کنیم اما چنین کاری اغلب اوضاع را وخیم تر می نماید. از سر راه خود کنار رفتن,کمبودها و نقائص اخلاقی,رشد درونی در بهبودی,تجربۀ خماری مواد
مانند آن است که بگوییم, ” می خواهم برطبق ارادۀ خودم عمل کنم تا اینکه این شرایط دشوار سپری شوند و پس از آن همه چیز را مجددأ به نیروی برترم می سپارم”. زمانی که حتی با وجود داشتن افکاری آشفته به حضور درجلسات ادامه می دهیم, علی رغم مقاومتی که ممکن است از خود نشان دهیم, پیام را دریافت خواهیم نمود. فقط کافی است که در جلسه حضور داشته باشیم و حتی اگر درجستجوی دریافت پیامی نباشیم, آنچه را که نیازبه شنیدنش داریم, خواهیم شنید. ما از تجارب مان میاموزیم و رشد می کنیم. اغلب متوجه می شویم شرایط جدیدی که بواسطۀ چنین تجاربی بوجود آمده اند, از آنچه که سابقأ نمی خواستیم رها کنیم, به مراتب بهتر می باشند.
از سر راه خود کنار رفتن,کمبودها و نقائص اخلاقی,رشد درونی در بهبودی,تجربۀ خماری مواد
منبع : کتاب پاک زیستن
Views: 95